برجام نفتی در پرتو مثلث تغییر

|
۱۳۹۵/۰۹/۱۶
|
۱۳:۳۷:۵۱
| کد خبر: ۴۹۰۳۱۸
برجام نفتی در پرتو مثلث تغییر
یادداشت میهمان- ضیاالدین صبوری، مدرس دانشگاه و دبیرانجمن ایرانی روابط بین‌الملل

به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری برنا، پس از 8 سال کشمکش و افتراق در میان اعضای اوپک، بالأخره دیپلماسی اقتصادی نتیجه بخش و خواسته کاهش و فریز نفت خام در یکصد و هفتاد و یکمین نشست این سازمان محقق شد. به این ترتیب، اعضای اوپک در پرتو واقع‌بینی به این جمع بندی رسیدند که برای بهبود قیمت و بهبود شرایط بازارهای جهانی نفت خام، سقف تولید خود را کاهش دهند. لذا توافق کردند که به مدت ٦ ماه از اول سال ٢٠١٧ میلادی روزانه یک میلیون و ٢٠٠ هزار بشکه از تولید خود بکاهند و مجموع آن را به ٣٢ میلیون و ٥٠٠ هزار بشکه در روز برسانند و این منوط به همکاری کشورهای غیرعضو اوپک و کاستن روزانه ٦٠٠ هزار بشکه نفت از تولیدشان است.

بر اساس گزارش رویترز، ١٤ عضو اوپک هم اکنون روزانه ٣٣ میلیون و ٦٠٠ هزار بشکه نفت خام تولید می‌کنند. در آوریل سال ٢٠١٦ میلادی یعنی زمانی که کشورهای عضو و غیرعضو اوپک برای مذاکراه و توافق بر سر سطرحی به نام «فریز نفتی» در نشست دوحه (٢٩ فروردین ماه امسال) گردهم آمده بودند، تولید نفت خام ایران بر اساس گزارش منابع ثانویه در ماه مارس اوپک سه میلیون و ٢٩٠ هزار بشکه بود.

بر اساس توافق مقدماتی (٢٨ سپتامبر، هفتم مهرماه) الجزیره، سطح تولید اوپک به ٣٢ میلیون و ٥٠٠ هزار تا ٣٣ میلیون بشکه در روز محدود خواهد شد.

آمارهای موسسه‌های مختلف از مازاد عرضه روزانه بیش از دو میلیون بشکه‌ای نفت در بازارهای جهانی حکایت دارد. پیش‌بینی‌ها حاکی از آن است که قیمت نفت با این تصمیم اوپک به محدوده ٥٠ تا ٥٥ دلار برای هر بشکه می رسد.

در همین حال، زمینه‌ها و انگیزه‌های تحقق این رویداد مهم اقتصادی را بر پایه دو انگیزه مهم و تأمل‌برانگیز می‌توان تحلیل کرد. برخی ممکن است به انگیزه‌های خالص اقتصادی توجه داشته و تأثیر متغیرهای سیاسی را انکار یا در حداقل میزان ممکن منظور نمایند. همانگونه که وزیر نفت ایران یک‌بار در تهران و بار دیگر در وین از این منظر پیش‌بینی و تحلیل کرده بودکه «اگر روح اقتصادی بر نشست وزیران نفت و انرژی عضو اوپک حاکم باشد، ما خیلی زود به نتیجه می‌رسیم. اما اگر سیاست بخواهد تعیین‌کننده شود تصمیم‌گیری دشوار می‌شود.»

اما واقعیت آن است که این رویداد بزرگ هرگز در انعزال و گسست از متغیرهای سیاسی شکل نگرفته است. بنابراین، پر روشن است که این رویداد را بایستی از منظرهای مختلف از جمله منظر محور اقتصاد سیاسی بین‌الملل تحلیل کرد. در این الگو باید مثلث تأثیر و تغییر را در متغیرهای ثابت موضوع، یعنی سه ضلع ایالات متحده، روسیه و تحولات منطقه جستجو کرد. لذا این تحول را در ذیل چند تحول دیگر در محدوده تحولات نظام بین‌الملل و زیر سیستم منطقه‌ای باید پی‌گرفت.

در یک سو عربستان (به عنوان ریاست دوره‌ای جدید اوپک از ژانویه 2017) و سایر اعضای اوپک شاهد تحولات داخلی ایالات متحده و پیروزی شگفت‌آور ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا هستند و تأثیرات حتمی این اتفاق بر سیاست‌های جهانی و منطقه‌ای جدید آمریکا را ارزیابی می‌کنند.

در سوی دیگر، انتظار نزدیکی و تحکیم دوستی میان روسیه و آمریکا، چشم‌اندازی مثبت از روابط جهانی و منطقه‌ای میان این دو قدرت را تصویر می‌کند.

اما منظر دیگر تحولات، مربوط به رویدادهای تازه در منطقه است که پیشروی‌های نیروهای نظامی عراق در مناطق موصل و رقه و ارتش سوریه در غوطه شرقی دمشق و در منطقه المیدعانی و بویژه مناطقی از استان حلب را در برابر چشمان نگران سعودی‌ها قرار داده است.

اتفاق دیگری را هم باید به همه تحولات منطقه افزود و آن اختلاف همزمان مصر با عربستان و همکاری نظامی مصری‌ها با ارتش سوریه است که خبرگزاری‌ها و رسانه‌ها از آن خبر داده اند.

مجموعه تحولاتی که به طور گذرا به آن‌ها اشاره شد، در یک کفه ترازو و توان و پتانسیل دیپلماتیک حوزه نفت و انرژی در کفه دیگر ترازو، همزمان یک پیام کلی دارد و آن اینکه هر سه ضلع مثلث تغییر و تأثیر در صورت برخورداری از هم‌‌پیوندی‌های سیاسی در روابط چندجانبه حول حل مسائل منطقه‌ای و با فرض آنکه این روابط متداخل از شرایط و شتاب لازم برخوردار شود و قوام یابد، نتیجه‌ای جز زوال قدرت عربستان در منطقه نداشته و واحدی که از این معادله سود خواهد برد، بدون مناقشه ایران قدرتمند خواهد بود.

بنابراین، هوشمندی سیاسی اقتضا می‌کند که بازیگر خردمند، بهره‌ها و سودهای برآمده از زمینه‌های فراهم دیپلماسی در عرصه نقد نشست اوپک را به نسیه چالش‌های پیچیده امنیتی واننهد و بهترین بازی ممکن در چارچوب قاعده بازی برد-برد را سامان دهد.

نگارنده بر این اعتقاد است که در فضای بسته و ابهام‌آلود کنونی که منتقدان نامنصف تقریباً تمامی منافذ آن را بسته می‌خواهند و موفقیت‌های برجام و دستاوردهای دیپلماسی سیاسی را برنمی‌تابند و هر اتفاق مربوط و نامربوطی را به حساب شکست آن می‌گذارند و بر بوق و کرنا می‌کنند، این موفقیت اخیر را بایستی برجامی دیگر در حوزه نفت و انرژی و حاصل دستاوردهای دیپلماسی اقتصادی دولت تدبیر و امید دانست و بر آن مباهات کرد.

 

 

 

 

نظر شما