شهاب اسفندیاری درباره نحوه گردآوری مقالات این کتاب می گوید: «نخستین همایش علمی «سینمای مقاومت؛ نظریهها، سیاستها، نقدها» مهرماه ۱۳۹۳ در دانشگاه تهران و دانشگاه هنر برگزار شد. رسم رایج در همایشهای علمی در ایران این است که همه مقالات ارائه شده را در کتابی حجیم و ثقیل که معمولا خوانندهای ندارد منتشر میکنند، اما ما ترجیح دادیم به روال رایج در همایشهای علمی جهانی، صرفا تعداد معدودی از مقالات برتر را جهت انتشار در یک کتاب گردآوری کنیم و حاصل کار را در اختیار عموم قرار دهیم.»
یکی از ویژگی های این کتاب معرفی نسل جدیدی از پژوهشگران جوان دانشگاهی است که مطالعات سینمایی و رسانه ای را به شکل آکادمیک دنبال می کنند. عناوین مقالات این کتاب نیز نشان میدهد، طیف گستردهای از موضوعات و مباحث مرتبط با «سینمای مقاومت» در این کتاب مورد توجه قرار گرفته است. برخی نویسندگان، مانند دکتر سید علی روحانی و وحید اله موسوی در مقالات جداگانه خود به ابعاد ناگفته و مسائل پیچیده «سینمای مقاومت» در کشورهایی مانند فرانسه و فلسطین پرداخته و نحوه بازنمایی مقاومت در فرم، روایت و محتوای این آثار را مورد تحلیل و بررسی قرار دادهاند. مقاله ناصر مقدم نیز با رویکردی تطبیقی به بررسی سازوکارهای اقتباس از ادبیات حماسی در سینمای انیمیشن آمریکا و ایران میپردازد و نتایج قابل تأملی ارائه میدهد.
تلاش دیگری که در مقالات این مجموعه مشاهده میشود، کاربست «نظریههای روایت» و «نظریههای ژانر» در سینمای مقاومت و سینمای دفاع مقدس است. آرین و آرش طاهری در مقاله «ساختار روایی در سینمای مقاومت: زبان، زیباییشناسی و بلاغت»، و مریم السادات نقیبی و دکتر اصغر فهیمیفر در مقاله «بررسی مفاهیم نظریه ژانر در سینمای جنگ تحمیلی» چنین دغدغههایی را دنبال کردهاند. برخی فیلم های مستند برگزیده جشنواره «عمار» نیز در این بخش تحلیل شده اند.
علیرضا خوشنویس نیز در مقاله خود در مورد تعامل سینماگران و نیروهای مسلح که بر اساس دادههای حاصل از گفتگوی پژوهشگر با برخی سینماگران نوشته شده، به بررسی آسیب ها و مشکلات موجود در این عرصه پرداختهاند. مساله بازنمایی نقش زنان در دفاع مقدس که در سالهای اخیر به مدد استقبال گسترده از کتابهایی مانند «دا» و «ما زندهایم» و موفقیت فیلمهایی مانند «شیار ۱۴۳»، بیش از پیش مورد توجه قرار گرفته است، دغدغه اصلی مقاله لیلا عزتی و نعیمه آقانوری است.
پایان بخش این کتاب دو مقاله است که به نقد مدیریت و سیاستگذاری فرهنگی و هنری در عرصه «دفاع مقدس» - البته از دو زاویه دید کاملا متفاوت - می پردازد. محسن حسام مظاهری در مقاله خود با عنوان «مهندسی فرهنگ دفاع مقدس»، توجه ما را به پارهای از عوارض مداخله دولت در عرصه فرهنگ دفاع مقدس جلب کرده و این مداخله را به واسطه تأثیر در «همگنسازی» و «استانداردسازی» فرهنگ و آثار دفاع مقدس مورد نقد قرار میدهند. در مقابل، علی جعفری در مقاله خود ضمن ارائه یک تحلیل نشانهشناختی و معناشناختی از پنج سریال متأخر تلویزیونی، آفات «واگرایی» و «کژنمایی» فرهنگ دفاع مقدس، را یادآور شده و نسبت به «تحریف دفاع مقدس» و تولید آثار «ضد دفاع مقدس» هشدار داده است.