خداداد جلالی نویسنده و کارگردان سینما در گفتگو با خبرنگار حوزه سینما خبرگزاری برنا در ارتباط با جایگاه نویسنده و نویسندگی و نقش آن در پیشبرد اهداف صنعت سینمای ایران گفت: همه ما به درستی میدانیم نویسنده یا همان فیلمنامه نویس چه ارزش غیر قابل انکاری را در سینما دارد اگر کمی دقیق تر باشیم در میابیم که همه چیز سینما درفیلمنامه خلاصه شده است ، اما متاسفانه در سینمای ایران این اصل نویسندگی ، در برابر چند چالش بزرگ قرار دارد که مانع پیشرفت این هنر و صنعت شده است .
وی در ادامه در خصوص این چالش ها ابراز کرد: اولین چالش بخش نویسندگی در سینما این است که ما سرزمینی هستیم با غنای ادبیات داستانی ، کشور شعر و شاهنامه و داستانهای عاشقانه و حماسی ، که قطعا همه افراد جامعه چندین داستان که در کودکی شنیده اند را به یاد می آورند مانند لیلی و مجنون .. شیرین و فرهاد .. هفت خوان رستم ...حافظ ..مولانا و یا حتی داستانهای عامیانه زیر کرسی های قدیم که قبل از امدن سینما همه تفریح مردمان در زمستانهای سرد بود ... حالا با بودن ادبیات داستانی قوی در کشور این مشکل وجود دارد که کمتر فیلمنامه ای به سمت و سوی این ادبیات رفته و با وام گرفتن از آن در راه توسعه سینما قدم برداشته است.
جلالی که آخرین ساخته اش با نام دختری با جوراب قرمز در جشنواره کالیفرنیا امریکا و جیپور هند نظر منتقدین را به خود جلب کرده و در جشنواره لومیساد هلسینکی فنلاند هیات داوران ، جایزه بهترین کارگردانی و بهترین بازیگری نقش اول زن را به فیلم او اهدا کرده اند تصریح کرد: با این همه قدمت که در فرهنگ کهن این مردمان بوده ، سینما وارد جامعه میشود و این تکنولوژی تازه خلق شده در اختیار این ادبیات قرار می گیرد ، حتی دهه های اوایل سینما در جهان هم همینطور بود یعنی سینما از ادبیات داستانی وام گرفت برای سر پا شدن ساخت فیلمها از روی نوشته های مارگارت میچل ... جک لندن ...املی برونته ... ویکتور هوگو ... و غیره .. آثار ساخته شد که در ایران هم اوایل اینگونه بود ، نمونه هایی مثل داش اکل ، هفت شهر عشق ،...تفاوت عمده ما با سینمای جهان در سرعت جایگزین کردن ادبیات داستانی با ادبیات تصویری بود ... یعنی ما خیلی دیر دست به کار شدیم که برای حرفهایمان معادل تصویری پیدا کنیم ، ما از سالهای دور تا همین حالا هم سخت اسیر" گفتار متن "هستیم .
این نویسنده سینما اضافه کرد: با وجود همه تلاشهای انجام شده در خصوص ادبیات داستانی در کشور اما همچنان یکی از بزرگترین چالشهای سینمای ما فیلمنامه است و تا روزی زبان تصویر را به صورت تخصصی در دانشکده های سینمایی تدریس نکنیم این مشکل همچنان باقیست .
جلالی گفت مسئله دوم در این چالش مهم سینما خود نویسنده است ، اگر از نزدیک با نویسندگان سینمایی این سرزمین آشنا باشید در میابید تعدادی از آنها بخشی از خودشان را به نوشته پیوست می کنند و نام آن را می گذارند نشانه گذاری ، !!! البته همه آنان نه بلکه تعداد اندکی از نویسندگان ، افرادی که بخشی از آرزوها ، رنجها ، و مانیفیست های شخصی خود را از بیان شخصیت اصلی فیلم می خواهند به رفتار تبدیل کنند که این نگره هم ،بسیار خطرناک است.
وی با اشاره به اینکه اصل جدا ناپذیری نویسنده سینمایی از اثرش معضل بزرگیست ، که سینمای مارا شیک و مدرن نکرده است یادآور شد: ما همیشه، به استثنای چند اثر خاص از چند سینما گر رو به رشد این سرزمین ، در ضیافتهای شاهانه سینمای جهان انگار با لباس ژولیده برویم بیشتر مورد توجه قرار میگیریم را اصل موفقیت دانستیم ، البته سینمای جهان و آنانی که در جهان حرفی در این صنعت برای گفتن دارند هم به این گونه غیر مدرن بودن آثار ما و دیدن فیلم های پر از مصیبت ، درد ، و معضلات اجتماعی ، سیاسی ، فرهنگی به همراه چاشنی فقر عادت کردند و تازه چند سالی است با امدن فیلمسازان با نگاه جهانی همچون فرهادی ، این نگرش در مورد سینمای ما کمرنگ تر شده ولی انگار سیاه نوشتن و ندیدن زیبایی ها در نویسندگان جهانی سینما و جشنواره بازهای این سرزمین ، مایه افتخار است.
این کارگردان سینما اشاره کرد: سینما ایران هم در ساختار فیلمنامه نویسی مشکل دارد و هم مشکل در پرورش استعدادهای جدید در نوشتن که خودباوری اجتماعی و فرهنگی را سر لوحه کار خود قرار دهند و از به تصویر کشیدن غمهای دیگران ، برای خودشان شادی نخرند.
وی تاکید کرد: باید بیاموزیم در هر تاریکی نقطه روشنی نهفته است و در هر روشنایی هم نقاط تاریک پر از ابهام فراوان و به مردم جهان بگوییم همه ما در تاریکی شبیه هم هستیم . ... و اینکه در مورد نوشتن سینمای جلوه های کامپیوتری و نوشتن سینمای وحشت ، چرا اینجاییم حتما باید یک بازنگری کلی در هنر نویسندگی سینما انجام دهیم.
جلالی در پایان گفت: نویسنده موفق سینما لازم است به این باور برسد که رسیدن به موفقیت در نویسندگی بر پایه ادبیات فرهنگی خود امکان پذیر است.