پنجگانه ای که کار حزبی به دموکراسی هدیه می دهد

|
۱۳۹۵/۱۱/۰۴
|
۰۹:۱۱:۳۷
| کد خبر: ۵۰۹۷۸۲
پنجگانه ای که کار حزبی به دموکراسی هدیه می دهد
حزب در مفهوم استانداردش چند مولفه دارد که باعث می شود به روند دموکراتیک کردن ساختار سیاسی یک جامعه کمک کند.

به گزارش گروه روی خط رسانه های خبرگزاری برنا، حسین نقاشی در روزنامه قانون نوشت: «حزب» یکی از موثرترین نهادها در فرایند استقرار و تثبیت دموکراسی در چند قرن اخیر بوده است. حزب در مفهوم استانداردش چند مولفه دارد که باعث می شود به روند دموکراتیک کردن ساختار سیاسی یک جامعه کمک کند که در ادامه به آن‌ها اشاره‌ می‌کنیم.

اقدام بر محور عمل و خرد جمعی

در حزب، «کار جمعی بر کار فردی برتری دارد». افراد وقتی وارد حزب می شوند از تفردشان خارج می شوند و در قالب یک مجموعه مبتنی بر خردجمعی عمل می کنند. اگرچه در مواردی هم در کشورهای توسعه یافته و هم کمتر توسعه یافته، «الیگارشی» حزبی وجود دارد و تصمیم سازی های اصلی نه از خلال بحث و گفت‌وگو در کمیسیون‌های حزبی و رقابت بین فراکسیون های حزبی، بلکه در سطح بالادست ساخته می شود. با این حال فرض بر این است که در «تیپ‌ایده‌آلِ» احزاب دموکراتیک، چنین قاعده ای کمتر حکم‌فرماست.

احزاب مسئول ساز

کارکرد بعدی حزب، تقویت و تحکیم «مسئولیت پذیری» است. در خارج از چارچوب‌های حزبی، افراد مسئولیت هایی دارند که در حوزه شخصی آنان است. این مسئولیت ها خانوادگی، شغلی یا حتی عام المنفعه است و در هر حال یا منفعتی شخصی یا دغدغه ای خیرخواهانه و اجتماعی ولی خارج از وادی «امر سیاست» را مرتفع می کند. در حزب اما کادر رهبری حزب در قبال تصمیم ها و چگونگی اجرایی کردن مصوبات کنگره و میزان پیشبرد اهداف مجموعه، به کنگره و اعضای حزبی پاسخگو و مسئولند. همچنین وقتی حزب یا ائتلافی از احزاب در انتخابات پارلمانی یا شوراهاو... شرکت می‌کنند و وعده هایی به هواداران و رای دهندگان‌شان می دهند، بعد از پیروزی و به دست گرفتن قدرت در قبال آن‌ها مسئولند و باید درباره میزان پیشرفت و یا شکست های احتمالی پاسخگو و مسئولیت پذیر باشند و اعضا، هواداران و رای دهندگان می توانند از حزب یا ائتلاف، درباره دلایل شکست های احتمالی پرسش کنند و رای دهندگان می‌توانند در نوبت انتخاباتی بعد، تصمیم دیگری در قبال حق رای خود بگیرند.

حزب‌گرایی، عبور از منفعت شخصی

خاصیت دیگراحزاب را می‌توان برتری یافتن «خیر عمومی» بر منفعت شخصی دانست. احزاب با برنامه هایی که دارند و به مردم ارائه می دهند، به دنبال خیر عمومی هستند. خیرعمومی که در اصل مبتنی بر اراده عمومی مردمان است، از کانال نهادها و فرایندهای قانونی و دموکراتیک اعمال می شود، به طور نسبی، هم منافع فرد را در بر دارد و هم حزب و هم جامعه را پوشش می دهد. بنابراین یکی از مهم ترین کارهای حزب، گسترش و بسط خیر عمومی و عبور از نفع گرایی های محفلی و شخص محورانه است. تصور کنید که اگر احزاب در تدوین برنامه هایشان خیر و منفعت عمومی را در نظر نگیرند، چگونه خواهند توانست از مردم برای کسب کرسی های شوراهای شهر و پارلمان و ریاست جمهوری و... کسب رای کنند؟

آموزش حین کار

فایده بعدی عمل حزبی این است که افراد در این قالب، «رقابت» را یاد می گیرند. در فعالیت هایی اینچنینی، رقابت های درون حزبی در اقسام مختلف آن، آموزش داده می‌شود. رقابت های درون گروهی برای تصویب مصوبه‌ای در یک کمیسیون تا رقابت در صحن کنگره میان دو جناح یا فراکسیون حزبی برای کسب کرسی های بیشتر شورای مرکزی، از این قسم است. این نوع رقابت های ضابطه‌مند و البته هدف‌دار، عنصر حزبی را برای رقابت های بزرگ تر در عرصه کلان سیاست آماده می کند. پیروزی و شکست را تجربه می کند، نحوه جلب رضایت دیگران برای پیشبرد یک ایده را یاد می گیرد و تجربه می‌کند که با هر شکستی، دنیا به آخر نخواهد رسید. این تجارب غنیمت های کمی نیست. این آموزش‌ها و تجارب در عرصه عمومی و در یک جامعه با نهادها و ساختارهای دموکراتیک، مانع هرج و مرج و تکانه های سیاسی انفجاری و احساسی خواهد شد. بنابراین یکی از کارکردهای حزب، بحث رقابت پذیری و پذیرش چارچوب های رقابت اخلاقی و منطقی است.

حرکت در مسیر شفافیت

اهمیت بعدی این است که ساختار حزبی باعث می شود تا جامعه سیاسی با «شفافیت» روبه‌رو باشد. احزاب سیاسی دارای مرامنامه، اساسنامه، برنامه مدون با جهت گیری های سیاسی-ایدولوژیکی در حوزه های مختلف هستند و مخاطبان‌شان می دانند در صورت عضویت و یا رای دادن در یک رقابت انتخاباتی به یک حزب، با چه سیاستگذاری‌هایی مواجه هستند. از سوی دیگر، احزاب سیاسی برای تبیین و توجیه هواداران و رای‌دهندگان، رفتارها و کنش های سیاسی خود را در معرض دید عمومی قرار داده و شفاف می شوند. این شفافیت بعدتر در زمانی که یک حزب در مناصب قدرت نیز قرار می گیرد، یکی از لوازم اقبال مردمی به آن خواهد بود و از زمره یکی از مولفه های حکمرانی خوب به شمار می آید. این شفافیت که می تواند بیشتر جنبه کارکردی داشته باشد تا اخلاقی، باعث می‌شود «هیولای فساد» که از دل سیستمی کدر و ناشفاف زاییده‌می‌شود، در محدوده شفافیت سیستمی قرار بگیرد. در واقع شفافیت درون حزبی، موجب شفافیت سیستمی نیزخواهد شد و دولت، مجلس، شورای شهر و...که در یک رقابت سیاسی به دست حزب یا ائتلافی از احزاب افتاده است، از پیش تمرین «شفافیت» را انجام داده اند.

نظر شما