یادداشتی بر فیلم «ایتالیا ایتالیا» ساخته کاوه صباغ زاده در سی و پنجمین جشنواره فیلم فجر

«ایتالیا ایتالیا»طعم تند طلاق عاطفی به سبک ایتالیایی

|
۱۳۹۵/۱۱/۱۵
|
۱۳:۵۵:۴۴
| کد خبر: ۵۱۵۰۹۲
«ایتالیا ایتالیا»طعم تند طلاق عاطفی به سبک ایتالیایی
فیلم سینمایی «ایتالیا ایتالیا» ساخته کاوه صباغ زاده، فیلمی شخصی اما با نگاهی اجتماعی است؛ که البته در دل آن می‌توان نقدهای اجتماعی، نگاه‌هایی شخصی، سینمایی و آمیخته با شعر موسیقی‌ها و کلیپ‌های ایتالیایی دید. البته این‌ها مواردی است که جمع آن در یک فیلم سینمایی کمی دور از ذهن و غیرواقعی است؛ اما این‌همه در کنار هم به‌خوبی نشسته و فیلمی ابزورد به نام ایتالیا ایتالیا را ساخته است.

«ایتالیا ایتالیا»  فیلمی شخصی است؛ زیرا سراسر فیلم با مشکلات فیلم‌سازی  در ایران و دغدغه‌های و مشکلات فیلم‌سازی فیلم اولی‌ها و حضور چهرهای سینمایی مانند «علی ملاقلی پور» روبرو هستیم. اطلاعاتی که در برخی موارد کاملاً به مستقیم گویی می‌افتد و برای مخاطب عام جذابیتی ندارد.مانند سکانسی که علی ملاقلی پور درباره حضورش در استادیوم می‌گوید. این بخش کار بیش‌ازاندازه برجسته شده به‌طوری‌که آن را به فیلمی از پشت‌صحنه سینما تبدیل کرده است.اختلافات و اختلال‌هایی که ممکن است مشکلات حرفه‌ای سینما بر سر خانواده‌های آن‌ها سایه افکند وزندگی‌یشان را مورد تهدید قرار دهد.

اما «ایتالیا ایتالیا»  اگرچه فیلمی  پشت‌صحنه‌ای است اماسعی کرده تا فضای متداول این جنس از کارها را نداشته باشد. بلکه در کنار وقایع و نمایش معضلات پدیده طلاق عاطفی به پشت‌صحنه سینما می‌نگرد. این پشت‌صحنه بیشتر به بازگویی مشکلات فردی افراد سینما می پردازد تا پرداخت مستقیم به مسائل فنی در سینما و آنچه که در فیلم های پشت صحنه ای دیده ایم. پس مخاطب درنهایت کلیتی از مشکلات و اثرات آن را بر زندگی شخصیت های قصه را می بیند.

فیلمی ابزورد به نام «ایتالیا ایتالیا»

 این فیلم را می‌توان فیلمی اجتماعی دانست که به یکی از آسیب‌های اجتماعی، یعنی «طلاق عاطفی» می‌پردازد. فیلمی که اگرچه به گروه و طیف خاصی از طبقه اجتماعی اشاره دارد اما به معضلی اجتماعی می پردازد که مبتلابه جامعه امروز ما است. کارگردان فیلم   موضوع تلخ طلاق عاطفی را با چاشنی شیرین و پیچیده در کمدی و زرق‌وبرق طناز گونه و در قالب مکتب ابزورد  به نمایش می‌گذارد. اگرچه فیلم لحظاتی جدی دارد و برخی از درگیری‌های این دو زوج مانند بیان حرف‌های ناگفته در زیر نور شمع و یا موضوع خیانت بسیار جدی مطرح می‌شود اما به‌سرعت داستان با خروج زیرکانه کارگردان از فضا حاکم و اختلاف جدی دو شخصیت «نادر و برفا»، به شیوه ابزورد  این چالش جدی را وارد  فضای  ذهنی نادر می‌کند و ماحصل آن فضای کلیپ «بنگ بنگ»  می‌شود. باوجوداینکه این دو صحنه  جدی و ابزورد به لحاظ ساختاری بسیار متفاوت از یکدیگر هستند اما هرگز به لودگی تبدیل نمی‌شود و کارگردان می‌تواند به‌راحتی از آن فضا متفاوت خارج شود.مخاطب هم تفکیک این دو فضا را به راحتی انجام می دهد. تخیلی که به لحاظ ساختاری و با بکار گیری مکتب ابزورد و کارکرد و فلسفه این مکتب ماهیت اختلاف‌ها این دو زوج جوان و شیوه انتقام به سبک سیسیلی آن را عبث برمی‌شمارد و آن را به سخره می‌گیرد. اینکه چرا باید این دو صحنه با یکدیگر تلفیق شود موضوع قابل‌بحثی است  که به نظر شکلی ابزورد  دارد؛ اما ورود صحیح به این فضا و دوباره خروج از آن موضوعی است که مخاطب آن را می‌پسندد و پس همچنان داستان را دنبال می‌کند. ازاین‌رو فیلم قادر است به شکلی فانتزی مقوله انتقام و رقابت با رقیب عشقی را تداعی کند. معضلی که امروز در جامعه و در میان برخی از زوج‌های دیده می‌شود؛ و ما شاهد اخبار قتل‌های ناموسی در ارتباط‌های زناشویی آن هستیم؛ اما «ایتالیا ایتالیا» این موضوع را به شکلی کمدی نمایش می‌دهد. اگرچه ارائه راهکار مسئله طلاق عاطفی در فیلم بسیار سردستی و بدون تأمل و تفکر است. سازنده در پایان راهکاری برای ارائه نمی‌دهد و در جمع‌بندی آن ناموفق است.

فیلم با همه اشارات اجتماعی‌اش اما واقعیت بیان داستان‌هایش اندکی دستکاری‌شده. واقعیت این فیلم اگرچه حقیقتی از جامعه کنونی ما است یا روابط در دنیای سینما را نمایش می‌دهد؛ اما اشارات نمادین و واقعیتی دگرگون‌شده‌ای را به مخاطب ارائه می‌دهد. زیرا دنیای واقعی جامعه ما و روابط علی و معلولی آن تفاوت‌ها جدی‌تری با دنیای فیلم دارد. فیلم واقعیت را به گونه ابزوردی فانتزی بازگو می‌کند. همه چیز و کلیت داستان عادی است اما یک عنصر غیرطبیعی در آن‌ها وجود دارد که به‌عبث بودن ماهیت مشکلات در تمام سکانس‌هایی مانند کشتن رقیب عشقی توسط نادر و دنیای خیالی اما واقعی نادر، ازدواج و روابط و تصاویر و تابلوهای زیبای فیلم از نادر و برفا و یا کلیپ‌ها و موسیقی ایتالیایی فیلم و ... همه بخشی از این واقعیت درست است که از زاویه دیگر دیده‌شده است.

 ایتالیا ایتالیا رویتی رئال دارد زیرابه بیان مشکلات مبتلابه جامعه و صنوف سینمایی می‌پردازد؛ اما ابزورد است؛ زیرا در جای‌جای فیلم و فضاهای خیالی راوی قصه (نادر) در بسیاری از موارد مانند کشتن «رضا» همکار برفا آن‌هم در شکل مافیایی و سیسیلی آن را دارد اما در سکانس دیدارش با رضا یک پر از بالشی که در خیالش رضا را در آن فضا کشته را روی سرش می‌بیند.

«ایتالیا ایتالیا »از اقتباس تا علاقه فیلمساز

اما چرا ایتالیا، چرا قهرمان داستان به فرهنگ و تفکر ایتالیایی علاقه‌مند است؟ اینکه طلاق عاطفی در هر شرایط  و اقشار مختلف اتفاق می‌افتد؟ این سؤالی است ابتدا ذهن مخاطب را درگیر خود می‌کند. به نظر جواب را باید در اقتباسی بودن فیلم و علایق کارگردان جستجو کرد. این فیلم برداشتی از داستان «چو مپا لاهیری» است. این نویسنده آمریکایی هندی تبار گویا به ایتالیا و فرهنگ مردمان آن علاقه‌مند بوده است. البته این موضوع هم به بخشی از شخصی بودن فیلم باز می‌گردد. همان‌طور که کارگردان نشانه‌هایی از فیلم هامون را در فیلمش آورده انتخاب شخصیتی  به نام  «نادر» که مترجم زبان ایتالیایی است و کتاب‌هایی در این زمینه دارد و همه‌چیز را از دریچه و فیلتر علایق خود می بیند با عث شده کار رنگ و بوی ایتالیایی به خود بگیرد، از صدای پاوروتی در سراسر فیلم گرفته تا موتور وسپا و غذاها و روابط اجتماعی نادر که گویا یک ایتالیایی تمام عیار است. اگرچه در این زمینه بخصوص  تعهد به اقتباس علل اصلی محسوب می‌شود.                

                                                        

نظر شما