پذیرش نقش شهروندی لازمه توسعه شهرخرم آباد

|
۱۳۹۵/۱۲/۰۸
|
۰۹:۰۰:۲۹
| کد خبر: ۵۲۶۵۵۶
پذیرش نقش شهروندی لازمه توسعه شهرخرم آباد
افزایش بی رویه جمعیت به ویژه از طریق مهاجرت از حاشیه به سمت شهر خرم آباد، نه تنها ناشی از مسائل بنیادینی است که این شهر با آن دست به گریبان بوده است

خبرگزاری برنا لرستان - گروه اجتماعی : شهر خرم آباد به دلیل افزایش بی رویه و  بی برنامه جمعیت آن در سالهای اخیر با چالشهای و معضلات زیادی رو به رو بوده است، افزایش بی رویه جمعیت به ویژه از طریق مهاجرت از حاشیه  به سمت شهر خرم آباد، نه تنها ناشی از مسائل بنیادینی است که این شهر با آن دست به گریبان  بوده است بلکه همچنین مسائلی در زمینه پذیرش نقش شهروندی را با خود به همراه داشته است.

از آنجایی که رشد شهروندی، جامعه شهری را برای پذیرش نقش آن به عنوان هسته ای تأثیرگذار در برنامه ریزیها و پیشرفتهای آینده مهیا می سازد پرداختن به ضعفها و چالشهای ناشی از عدم پذیرش آن در جامعه شهری خرم آباد بسیار حائز اهمیت می نماید.

اهمیت این موضوع لازمه یادآوری نکاتی است که در ذیل می آید :

1.به عنوان نخستین دلیل می توان به  نوع رفتار شهروندان که بر گرفته از اصل برتری طلبی  ، اشاره کرد. اینکه جوانان جامعه شهری ما پیشتر با مقاومت در برابر کسانی که برای  رفع مایحتاج خود به شهر می آمدند نوعی عقده اجتماعی به وجود آورده که با ایجاد نوعی جامعه مردم سالار که در آن به همه میدان داده شد تا حق اظهار نظر داشته باشند و در سرنوشت خود تاثیر گذار باشند مستوجب آن شد که این عقده قدیمی همچون زخمی چرکین سر باز کرده و باعث رویارویی شهر خرم آباد با مشکلات جدیدی شود. 

2. آموزش به عنوان رکن اساسی در پذیرش شهروندی در هر جامعه شهری محسوب می شود که در بسیاری از شهرهای ایران و حتی در کلانشهر تهران به عنوان پایتخت ایران اثرات، نبود آن به روشنی قابل مشاهده است، در شهر خر م آباد نیز کمترین آموزش شهروندی به جامعه داده نشده است.

3. عدم استفاده از دانش تجربی شهروندان قدیمی و استفاده از مدیران غیر بومی و در عین حال ناکارآمد که کمترین میزان دلبستگی را نسبت به تغییرات در شهر و جامعه داشته و دارند.

4.استفاده از سیستم مدیریتی  کج دار و مریز و عدم  استقبال از تغییرات در سطح شهر؛ بیشتر شهروندان از کنار مسائل بجای مقابله و رویارویی و چارجویی برای حل و هموار کردن معضلات سطح شهر به راحتی و بدون توجه به آن ها گذر می کنند.

5.اقتصاد از دیگر عوامل تاثیر گذار و موثر بر نوع رفتار ما در مقایسه با رفتار های شهری است؛ اینکه وضع معیشتی و درآمدی یک خانواده تا حدی نامطلوب  باشد که سرپرست خانواده را وادار به رفتن به استان همجوار برای تامین درآمد کند خود جوابی بر این موضوع است.

سالهاست  که شرکتهای کشت و صنعت نی شکر خوزستان و....نیروی کار کارگری به ویژه نیروی کار فصلی خود را از استان ما تامین می کرده اند.

این موضوع که سرپرست خانواده مدت زمانی طولانی از بچه های خود مستقیما  بی اطلاع باشد، خود نوعی ناهنجاری رفتاری در جامعه به وجود آورده که اکنون می توان وجود آن را به صورت ملموس دید. 

6.حاشیه نشینی و  فرار از ساختارهای شهری که به همان وضع اقتصادی معیشتی نامناسب حاکم بر جامعه باز می گردد، نیز از دیگر دلایل ایجاد رفتار های ناهنجاری است که شاهد آن هستیم.

این موضوع از چنان اهمیتی برخوردار است که شهر را در حال حاضر با چالش رو به رو کرده است.  اینکه شهروند ما در گذشته سلیقه ای برای  خود فقط بدون در نظر داشت فرهنگ و ساختار کالبدی شهری  مبادرت به ساخت و ساز نموده مشکلات زیادی بر سر راه پیشرفت شهر قرار داده که گاها سد راه تغییر در ساختار شهر نیز شده است.

7.گرچه فرهنگ عشیره ای غنی و بزرگ و اصیل به لحاظ سوابق تاریخی و سلشحورهای ناشی از آن در طی جنگ تحمیلی افتخارآمیز بوده ، اما در تعریف شهر و شهروندی جایگاهی برای آنها تعریف نشده است. گرچه بسیاری از سنن حسنه عشیره ای می بایستی برای ما سرمشق باشند ولی متاسفانه باعث ناهنجاری و در هم ریختن نظام شهری شده و شهر را به چالش کشانده اند.

در حالی که ما باید یک شهروند خوب باشیم، از آداب و سنتهای حسنه عشایری برای پیش برد فرهنگ شهری استفاده کنیم نه با رفتارهای ناشایست که حتی در شان و منزلت هیچ کسی نیست، معضل تراشی کنیم.

8.برخورد احساسی و دور از منطق با مسائل مهمی چون انتخابات شورای شهر که باعث شده گاها افراد ناکارامد برای انجام امور محوله انتخاب شوند که نه تنها تخصص لازم در این زمینه را ندارند، بلکه باعث کاشت تخم بی انگیزگی در اذهان عمومی نیز  می شوند.

9. مهاجرت شهروندان قدیمی تر و اقشار تحصیلکرده خرم آباد به شهرهای بزرگ و خالی نمودن عرصه بدون در نظرگرفتن معضلاتی که در نبود آنها به وجود می آید، گرچه این امر خود نیز بازتابی است از نابسامانیهای اقتصادی و اجتماعی است که شهر خرم آباد در سالهای اخیر با آن مواجه بوده است.

اینکه خارج از شهر یا استان  انجمنی اسمی تشکیل شود هرگز قدمی در راه ساخت برداشته نخواهد شد. خالی گذاردن عرصه، هرگز دردی از دردهای جامعه کنونی را حل نخواهد کرد. 

10.نوع رفتار و برخورد ما با انتخابات چنان جای بحث دارد که خود روزها و ماهها و سالها جای بحث و گفتگو در آن است. 

کسانی را انتخاب می کنیم که نه تنها مشکلی حل نمی کند که خود سد راه پیشرفت نیز می شود؛ گاه حتی این افراد رفتاری از خود به نمایش می گذارند که گویی تمام افراد جامعه ما این گونه اند این در حالیست که رفتار و نوع نگرش آنها ، برای همگان ناپسندیدنی است؛ اینکه چرا ما در انتخابهایمان  بایستی همواره با شکست مواجه شویم به نوع رفتار ما با شیوه انتخاب بازمی گردد.

11.چرا ما با وجود این همه قدمت هنوز نتوانسته ایم عرق شهر دوستی را در خود ایجاد کنیم و هر بار باید شاهد مهاجرت خیل عظیمی از جامعه سواد دارمان باشیم؟

12.عدم قرار گرفتن نظام قانون مدار به جای نظام رابطه مدار، معضلات شهری را افزایش داده،  باعث کندی پیشرفت در بسیاری زمینه ها به ویژه در زمینه احقاق حقوق حقه ی شهروندان شده و بر رفتار شهروندی تأثیر بسیار داشته است.

13.عدم شناخت مطالبات شهری و ساده از کنار مطالبات شهروندی گذشتن از دیگر مشکلات شهر خرم آباد است. 

اینکه شهروندی نداند از مدیر شهری خود چه مطالباتی دارد دردیست درمان ناپذیر و این معضل باعث شده که مدیران شهری بیشتر دغدغه مسائل شخصی خود را داشته باشند تا اینکه پیگیر مطالبات مردمی باشند چون کاملا بر این امر واقفند که هرگز مدعیای نخواهند داست.

14.بی انگیزگی، تعلیم و تعلم ضعیف و گاها نا کارآمد، با وجود آنکه آموزش از زیربناها و شالوده های اصلی رشد و ترقی هر جامعهای تلقی می گردد، معلمان ما در جهت آموزشهای سطحی گام برداشته، بدون آنکه به نقش مشارکت پذیری دانش آموزان در جامعه توجه خاصی داشته باشند و از این رو، از کارخانه مولد علم و دانش محصولی جز بی سوادی مطلق چیزی تولید نمی گردد.

15.عدم به روز رسانی علم و تکنولوژی، عدم تحرک به سوی اموزش ،اکتفا کردن به رزق و روزی بخور و نمیر به شکلی که اخیرا حتی نانوایی های سطح شهر را کارگران غریبه اداره می نمایند و جوانان ما حاضر نیستند گام را فراتر نهند و بدنبال فعالیتهای شغلی مفید و کسب دانش، کمترین زحمت را بر خود متحمل گردند.

در حالیکه در ارائه آمار نرخ بیکاری در ردههای نخست کشور قرار داریم؛ این در صورتی است که  سایر هموطنان ما ماهرانه در راه پیشرفت گام بر می دارند و ما دست زیر چانه گذاشته و نظاره گر این اتفاق ناهنجار هستیم. 

کدامین جامعه امروزی این واقعیت را قبول میکند که به اسم ما کارخانه ساخته شود و حتی نگهبان درب ورودی نیرویی غیر بومی باشد درد را با چه لحنی فریاد باید کرد که گوش های پنبه گذاشته شهروندان ما بشنوند و مدام به پای فلان مدیر نالایق که حتی گلیم خود را نیز نمی تواند جمع کند بپیچیم.

16.مرکب رام ما تا کی باید سوارکارانی غریبه را سواری دهد آیا هنوزم هم در شهر ما با این همه ادعا با این همه قدمت قطع رجال است؟ چرا در زمان ادعا حتی از  فلان دکتر و....غیره اسم برده می شود ولی در پای عمل عرصه خالیست؟ آیا می دانید سوادداران هجرت نموده ما، از طرز برخوردمان با آنها می ترسند که خود را در اوضاع اشفته کنونی آفتابی نمی کنند؛ می دانید می ترسند که شما به طور مثال کاندیدای فلان پست شوند و ما باز احساساتمان را کنترل نکنیم و منطق خود را در انتخاب زیر پا بگذاریم علاوه بر اینکه سرخورده میشود مورد تمسخر نیز قرار میگیرند. 

مادامی که ما انتخاب کرده ایم که زیر سقفی به نام شهر زندگی کنیم چه معنی دارد به کدامین طایفه نسبت داریم بیایید راه را برای بازگشت عزیزانمان فراهم کنیم به راستی که انها نیز هنوز تعصب شهروند خرم ابادی را دارند و می توانیم از علم و دانش بروز شده آنها بهره گیریم.

17.چه کسی به ما آموخته که تنها راه پیشرفت خالی کردن زیر پای همدیگر است آیا نمی دانید نظامی در پیشرفت به نام پله پله بالا رفتن نیز وجود دارد؟ نمی دانید این اشتباه بزرگ دامن گیر جامعه شده و نهادینه گشته و پاک کردن این رسم رسیدن به جایگاه عالی پرورش یافته و تا نسلها هرگز برای پیشرفت تنها راه رسیدن را به پایین کشاندن هم شهری خود می دانیم؛ می دانید ما با داشتن شانه های استوار هم می توانیم پله ای برای طرقی شهروندمان مدیرمان شویم.

18.در راه بالا بردن معلومات و  دانشمان بکوشیم که اگر چنین باشد کسانی که بر ما مدیریت می کنند به خود اجازه نمی دهند بی سواد و ناکارآمد باشند زیرا واقفند که ما می دانیم چه می گذرد.

19.تا کی آب در کوزه باشد و تشنه لبان دنبال جرعه ای باشیم  منابع آبی، محیط زیست، میراث فرهنگی، مکان های گردشگری، غنی را در اختیار داریم ولی چشم هایمان را به راه سعادت دوخته ایم، شاید  کسی  گامی برایمان بردارد یا منتظریم معجزه شود و زندگیمان از این رو به آن رو گردد.

20.خود خواهی و خودرای بودن از دیگر معضلات نظام شهری خرم آباد است این امر تا جایی در ما نفوذ کرده که نه تنها جامعه در  تعامل و تعاون نیست که گاها خانواده ها هم حاضر به همکاری  و همفکری نیستند. 

این در حالی است که مشورت تنها، راه حل مشکلات امروزی است، حتی نظام مدیریت امروزی  به سوی مدیریت مشارکتی، سوق داده شده است و ما از قافله عقبیم.

موارد یاد شده  و بسیاری موارد این چنینی، دردها و مشکلات و معضلات جامعه شهری کنونی ماست که سالیانی طولانی ست با آنها دست و پنجه نرم میکنیم، پتانسیل و توانایی انجام تغییر در ساختار کنونی با افزایش دانش در زمینه مدیریت شهری همراه با گسترش مشارکت محلهای از راهکارهایی است که باعث تقلیل و تعدیل این معضلات میگ ردد.

ضمن آنکه یادآوری می شود زمینه های قبلی برای سرعت بخشیدن به این امر در بدنه شهری خرم آباد وجود داشته و تنها نیازمند کوشش و جدیت و بها دادن به آن است؛ تنها جرقه ای لازم است که قطار تغییرات حرکتی عظیم را در جامعه شروع کند. 

به امید عوض کردن اوضاع، به دیگران دست التماس دراز  نکنیم که جامعه ای با قدمت هزار ساله داریم .

نویسنده : چنگیز کرمی

 

 

نظر شما