به گزارش خبرگزاری برنا، در ابتدای این مراسم منصور ضابطیان که اجرای مراسم را بر عهده داشت گفت: دور هم جمع شدهایم تا هوای زمستانی دل عدهای از هموطنانمان را بهاری کنیم، اگر چه مشکلات به قدری است که ما نمیتوانیم همه را مرتفع کنیم اما حتی اگر بتوانیم ذرهای از این مشکلات را حل کنیم ارزشمند است.
وی افزود: «کانون محبت» که چندی است شروع به کار کرده قصد دارد به خانوادههایی بپردازد که با مشکلاتی روبهرو هستند.
پس از آن افسانه بایگان مدیر و بنیانگذار کانون محبت گفت: خدا چیست؟ کجاست؟ کیست؟ خدا در دستی است که به یاری میگیری در قلبی است که شاد میکنی، در لبخندی است که بر لبی مینشانی در عطر خوش نانی است که به دیگری می دهی، در جشن و سروری است که برای دیگران به پا میکنی. آنجاست که عهد میبندی و عمل میکنی. خدا در تو با تو و برای توست. محبت خداست، خداوند در محبت متجلی است.
وی در ادامه ضمن سلام و خیر مقدم به مهمانان گفت: این قصه از جذابیت و سحر جاده تهران مشهد شروع شده که برای من همیشه جاذبه خاصی داشته است. از زیارت مزار بزرگانی مثل شیخ علاءالدوله سمنانی، جناب بایزید بسطامی، جناب شیخ ابوالحسن خرقانی، حضرت عطار، خیام، شیخ نجمالدین کبری، نیشابور، سبزوار، باشتین، سربداران و زیبایی و شکوه عارفانه قدمگاه تا عاقبت رسیدن به پابوس حضرت شمسالشموس ضامن آهو آقا امام رضا.
بایگان افزود: زمستانی که گذشت طرحی را برای ساخت یک مستند 40 قسمتی از این راه آماده کردم که در هر قسمت ضمن تحقیق و نمایش جذابیتهای این مسیر یک مورد نیازمند را هم معرفی میکردیم تا کمکرسانی شود. صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران تا یک جایی با این طرح موافقت کرد، اما وقتی من درخواست نامه برای دریافت مجوز تحقیق اولیه در این مناطق را کردم دیگر تماسهای مرا بی جواب گذاشتند؛ من ماندم و یک سوال بی جواب، مثل همیشه، که چرا؟
وی ادامه داد: در این گیر و دار آشنایی با مدیر مدرسه شبانهروزی یک روستا که اظهار میکرد بچههای روستاهای اطراف برای تحصیل به این دبیرستان میآیند و آخر هفته برمیگردند و مشکلات خانوادگی و معیشتیشان باعث شده از 80 نفر به حدود سی نفر برسد و مدرسه هم دچار معضل مالی است و حتی سوخت برای دایر کردن کلاس ندارد و نمیتواند حتی غذای مناسبی به بچهها بدهد. بچههایی که برخی از آنها از تیزهوشان به حساب میآیند.
مدیر کانون محبت اظهار کرد: فکر کردم یک گروه کوچک درست کنم به آن روستا برویم، هم مستند بگیریم و هم تا جایی که میشود کمکرسانی کنیم. رفتیم و شرایط را دیدیم که واقعا بسیار سخت و ناراحتکننده بود و معصومیت چهره نوجوانانی که آرزوهای بلند داشتند. رسیدن به ناسا، تحصیل در رشته روبوتیک، خلبانی و... تصمیم گرفتیم اول مدرسه را احیا کنیم و بعد بر اساس نیاز بچهها و درجهبندی بر اساس معدل آنها رسیدگی مالی هم انجام دهیم که این حرکت به حمدالله تا به امروز انجام شده است.
وی در ادامه گفت: بعد فکر کردم حالا وقت آن رسیده که به سراغ موضوع تهران مشهد برویم و چون میخواستم به سرعت شروع به کار کنم تا قبل از عید بتوانم به ارائه کارنامه قابل قبولی برسم، فرصت بررسی موضوع سرمایهگذار یا اسپانسر را نداشتم. به دلیل زمان و امکان مالی محدود بخش جذابیتهای مسیر را کنار گذاشتم و در قدم اول تصمیم گرفتم 40 مورد بچههای نیازمند مستعد را در این جاده شناسایی کنم. بچههای تیزهوشی که به دلایل مختلف از بیماری خودشان یا خانوادهشان یا بدسرپرستی ممکن است از تحصیل باز بمانند.
بایگان بیان کرد: در این راه نهادهایی که دستشان خیلی باز بود و خیلی از این موارد را با داشتن فیلم، عکس و پرونده شناسایی کرده بودند، کمکشان را از ما دریغ کردند ولی بسیاری کمپینها و بهخصوص سازمان بهزیستی استان سمنان آن قدر به ما محبت و یاوری دادند که ما را به ادامه راه دلگرم کرد. از همه این عزیزان سپاسگزارم.
وی افزود: حاصل این سفر شناسایی و رسیدگی به تعدادی کودک، نوجوان و خانوادههایشان است اما این راه را یک نفر با یک تیم اجرایی کوچک نمیتواندادامه دهد. حالا ما نیاز به کمکهای کوتاه مدت برای رسیدگی به شب عید و معاش و موارد پزشکی هستیم و حمایتی بلند مدت تا این بچهها را برای تحصیل تا مقاطع بالاتر یاری کنیم. به غیر از کمکهای مالی ما به همیاریهای پزشکان و متخصصان و مشاوران و آسیبشناسان اجتماعی نیاز داریم و میتوانیم به لطف خدا با محبت شما عزیزان بعد از به سامان رساندن این 40 مورد به حرکتمان در کل مناطق محروم کشور ادامه دهیم.
موسس کانون محبت در پایان گفت: از همه عزیزان محبوبی که به هر طریقی در این راه کمک و یاریمان کردند سپاسگزارم از همسرم آقای مصطفی شایسته که موسسه هدایت فیلم را برای ستاد و کانون محبت در اختیار ما قرار دادند و بعد بدون لحاظ کردن اولویت از جناب دکتر الهی قمشهای و شاهد قمشهای همراهان خوبم، از وزرات بهداشت، دکتر ایازی، دکتر نصیری، دکتر داروغهزاده، سازمان بهزیستی استان سمنان، آقای نوحی و سرکار خانم محقق مهربان، شهرداری بسطام، کمپین ای بی، شورای شهر و آقای هادی ساعی که امکان گردهمایی در این تالار را برای ما فراهم کردند. موسسه انتشاراتی علمی که با اهدای 100 جلد کتاب در قدم اول به ما محبت کردند، انجمن بازیگران، دوستانمان در روابط عمومی و خبررسانی و عزیزانم در هسته مرکزی محبت، آقای امیر عابدی دوست و همکار مهربانم، لیلا جعفری دستیار همراه و عزیزم، خانوادههای محترم فاضلی، عسلی، دبیری، حقپرست، گلرخ، خزاعی، با تشکر ویژه از آقایان اسحاقی و عینالهی و خانمها دامغانپور و مزون لباس آلاله که لباسهای گروه اجرایی ما را طراحی و اجرا کردند و همه عزیزانی که به دلیل مشغله فکری از قلم افتادند. هرچند که با قلم محبت بر لوح مکتوب حضرت دوست نامشان حک شده است. از تک تک شما عزیزان، هنرمندان، فرهیختگان، ورزشکاران و مهربانانی که شب ما را ستاره باران کردید سپاسگزارم. ببخشید اگر قدری حرفهایم طولانی شد. تمام سعیام را کردم که در کوتاهترین زمان ممکن همه چیز را با شما در میان بگذارم و کلام آخر اینکه بچههای ما در این شبها که به عید نوروز نزدیک میشویم با امید به جلوههای محبت شما میخوابند و خواب خوش میبینند. بعد یک عمر قناعت دگر آموختهام، عشق گنجی است که افزونیاش از انفاق است. متشکر از محبت همه شما.
پس از آن کیوان ساکت قطعاتی را به صورت زنده اجرا کرد.
در ادامه ضابطیان ضمن تشکر از حضور بزرگان حاضر در مراسم از حسین الهی قمشهای به صورت ویژه تقدیر کرد و گفت: حضور شما مطمئنا برکت خواهد آورد برای کانون محبت.
وی در ادامه با نام بردن از یدالله صمدی به عنوان مردی که سالهاست در سینمای ایران فیلم ساخته و ما با معجزه خندهاش خندیدهایم، مردی که زیاد میدانست و همچنان زیاد میدادند، از او دعوت کرد تا چند کلامی سخن بگوید.
صمدی با حضور روی سن و بیان اینکه برای این سخنرانی از قبل با او هماهنگی صورت نگرفته و آمادگی لازم را ندارد، گفت: در سالن انتظار استاد الهی قمشهای را دیدم و افتخار داشتم خدمتشان برسم. دیدم با دو جوان درباره خدا صحبت میکردند و شنیدم که میگفتند خدا که نمیمیرد. از همین مدد میگیرم و میگویم اگر باور کنیم که خدا در دلهایمان هست میتواند همیشه باشد. به این کانونها انرژی مثبت بدهیم و بگوییم مبارک است. ممکن است 5 تا هزار تومانی از جیبمان کم شود ولی یک خرمن مهر و محبت خریدهایم با یان رقم کوتاه و مختصر و آن زمان دیگر نمیتوانیم قیمتگذاری کنیم.
وی افزود: الان حتی نیمی از سالن هم پر نیست در حالی که مطمئنم خانم بایگان با آن همت و پیگیری که دارند حتما جمعی بیش از اینها را دعوت کردهاند. من وظیفه دارم به عنوان یکی از خودمان از شما تشکر کنم که آمدید ولی چرا بقیه سالن خالی است؟ چرا میترسیم از حضور به دلیل اینکه فکر میکنیم پول میخواهند؟ شاید یک جلد کتاب هم کمک کند به این کانون. حتما صمیمانه میپذیرند. این یک جلد کتاب دست یک کودک یا نوجوانی میرسد و یک جایی میتواند از بزهکاری جلوگیری کند. بیایید حضور داشته باشیم در این جلسات چند خط بنویسیم یک خاطره تعریف کنیم.
این کارگردان ادامه داد: به عنوان مثال این روزها فضای مجازی با وجود اینکه خیلی خوب و مبارک است و اتفاقهای خوبی را موجب شده اما تفریط و افراط هم داریم. جمع قابل توجهی از خانوادههای به این فضای مجازی معتاد شدهاند تا حدی که دارند زندگیشان را خرج آن میکنند و هر یک از افراد خانواده در یک گوشهای با آن مشغول هستند؛ پس تکیلف عشق و کانون خانواده چه میشود؟ برای آن هم باید وقتی بگذاریم. ما فکر میکنیم بچههایمان را خیلی دوست داریم چون نیازهای روزمره آنها را برطرف میکنیم اما اینها ذرهای ارزش ندارد وقتی درک نباشد.
پس از آن یکی از نوجوانان دبیرستان روستای پول که توسط کانون محبت بازسازی و راهاندازی مجدد شده است به روی صحنه دعوت شد. نادر که رتبه 4 کشوری در مسابقه نخبگان ایدهپرداز را دارد و حامی محیط زیست است، درباره روستای پول که از توابع منطقه کجور در جاده چالوس است و ایدهاش که مربوط به ساخت یک بازی برای فرهنگسازی کاشت درخت بوده، توضیحاتی داد.
در ادامه خزاعی مدیر مدرسه روستای پول درباره شرایط نامناسب این مدرسه و دانشآموزان آن در گذشته و کارهایی که توسط «کانون محبت» برای این مدرسه انجام شده است، توضیح داد.
پس از آن احترام سادات برومند همسر مرحوم داود رشیدی که از مهمانان این مراسم بود با دعوت ضابطیان روی سن حاضر شد و گفت: وقتی چنین تشکیلاتی را میبینیم که ایجاد میشود در ابتدا خیلی خوشحال میشویم که یکی از همکاران ما قدم در کار خیر گذاشته است. وقتی پای صحبتهایشان مینشینیم و فیلمهایی که از روند کار گرفتهاند میبینیم خیلی متاسف میشویم و فکر میکنیم که نقش دولت و مسئولین ما چیست؟
وی ادامه داد: بابت راهاندازی هر یک از این انجیوها خوشحال میشویم اما ناراحت میشویم وقتی که میبینیم با تشکیل هر کدام از اینها مسئولین ما یک قدم به عقب میروند و مسئولیت خودشان را به گردن دیگران میاندازند و این برای ما غمانگیز است. باز هم جای خوشحالی دارد که در میان کسانی که به خانم بایگان کمک کردند صحبتی هم از بهزیستی استان سمنان شد.
برومند افزود: صحبتهای دوستانمان از روستای پول واقعا غمانگیز است. روستایی که ما با وجود اینکه بارها و بارها از کنار آن عبور کردهایم از وجود آن بیخبریم و میبینیم تمامی ناهنجاریهای اجتماعی از جمله طلاق و اعتیاد و ... در این روستای کوچک دورافتاده وجود دارد و این امر در کشور ما نیازمند یک آسیبشناسی و جامعهشناسی عجیبی است که چطور میشود این ناهنجاریها تا جاهای به این دوری میرود و اصلا من نمیدانستم که در روستاهای ما مدارس شبانهروزی وجود دارد چون هر چه باشد کانون خانواده و آغوش پدر و مادر حتی در بدترین شرایط مالی هم بهتر است و اگر شرایطی برای رفت و آمد این بچهها فراهم شود خیلی بهتر است تا اینکه شام و ناهار و صبحانه آنها توسط مدرسه تامین شود و در مقابل آنها از خانوادههایشان دور باشند.
وی اظهار کرد: کار خانم بایگان خیلی قابل تقدیر است و همه کسانی که از آن مقطع شروع میکنند به جوانان و نوجوانان ما رسیدگی میکنند، چون اینها آینده کشور ما هستند. من حرف دیگری ندارم جز اینکه خواهش کنم همه کسانی که استطاعت دارند خودشان را مسئول بدانند و به فکر همنوعان و هموطنانمان به ویژه جوانان و نوجوانان مملکتمان باشیم.
همسر داود رشیدی در پایان با اشاره به اینکه فکر میکرده این جلسه فقط به منظور آشنایی با «کانون محبت» است و ممکن است سایر مهمانان و دوستانی که دعوت شده و نیامدهاند نیز چنین تصویر داشتهاند، بیان کرد: در برنامههای بعدی با اعلام اینکه قرار است کمک کنیم میتوان کارهای خیلی زیادی انجام داد. مثلا من شخصا مواجه هستم با انبوهی از تابلوها و هدیههایی که در سالهای مختلف به ما داده شده و ما خانههای بزرگی نداریم که بتوانیم تمامی این هدایا را نگهداری کنیم. گاهی من فکر میکنم که میتوان این هدایا را به عنوان یادگاری در چنین جمعهایی به فروش بگذاریم، مثلا یادگاری از داود رشیدی. قبلا هم در جاهایی چنین کارهایی انجام شده و به خوبی استقبال شده و کمک قابل توجهی به آن موسسه یا انجیو بوده است.
پس از آن شاهد قمشهای اپلیکیشنی را معرفی کرد که حاوی تصویرسازیهایی به صورت انیمیشن بود.
بخش پایانی این مراسم نیز به جمعآوری مبالغ اهدایی مهمانان مراسم تعلق داشت.
در این مراسم افرادی همچون حسین الهی قمشهای، یدالله صمدی، احترام سادات برومند، مرتضی شایسته، کیوان ساکت، فاطمه گودرزی، اکرم محمدی، شاهد قمشهای، علی علایی، بابک نوری، سیاوش حقیقی، همایون ارشادی و... حضور داشتند.