یادداشتی از محمد علی ایران نژاد پاریزی، دبیر اجرایی حزب اسلامی کار استان کرمان

جامعه هدف احمدی‌نژاد کجاست؟

|
۱۳۹۵/۱۲/۲۴
|
۰۷:۳۲:۵۵
| کد خبر: ۵۳۴۶۰۰
جامعه هدف احمدی‌نژاد کجاست؟

انتخابات ریاست جمهوری ۹۶ یکی از پیچیده ترین آزمونهای تاریخ جمهوری اسلامی خواهد بود. اصولگرایان که چند شاخه شده اند. عقلای اصولگرایی کارنامه دولت تدبیر را نه بی نقص اما قابل دفاع میدانند و با یادآوری دوران سیاه عدالت محوری! که با حمایتهای بیجای خود مسبب آن شده بودند، سعی در جبران مافات دارند و پیروزی دولت تدبیر را در برجام تنها عامل حمایت از روحانی میدانند. این گروه البته با آمدن گزینه ایی همچون ابراهیم رییسی برسر موضع یادشده نخواهند ایستاد و بر موج شعارهای ارزشی سوار خواهند شد. در این حالت حماسه ی واقعی حضور مردمی در انتخابات را شاهد خواهیم بود. و آراء خاموش جامعه بعنوان گروه تعیین کننده ی اصلی نتیجه ی انتخابات، به صحنه خواهند آمد و نتیجه ی آن پیروزی روحانی با ۲۲میلیون رای در برابر ریسی با ۱۳تا۱۵میلیون رای خواهد بود. این حالت به شهادت و گواهی نزدیکان مرحوم حضرت آیت الله هاشمی مدنظر ایشان هم بوده است. حسن این اتفاق برای اصلاح طلبان شکست دادن اصلی ترین مهره ی اصولگرایی در دو دهه ی اخیر {رییسی} میباشد و اما ایراد این حالت آن است که ۴ سال آینده اقلیتی قوی از مخالفان روحانی جلوی تصمیمات بزرگ دولت در صحنه ی سیاسی و اقتصادی خواهند ایستاد. فرض بعد سیاسیون و احزاب اصولگرا که رقابت با روحانی تحت هر شرایطی را واجب میدانند. اگر به فرض بعید این گروه بر سر گزینه ایی همچون باهنر، ضرغامی، قالیباف{ ایشان کمتر} یا دیگری به اجماع برسند با ۱۰ میلیون رای شکست خواهند خورد. و مهره ی اصلی این دیدگاه {رییسی!} برای آینده! دست نخورده باقی خواهد ماند. و اما اگر جناب بقایی رد صلاحیت نشود بدترین حالت ممکن برای اصولگرایان پیش خواهد آمد. قشری از جامعه ی پوپولیست ایرانی بهمراه درصدی از جامعه ی ظاهرا متعهد و دیندار که با سران اصولگرای فعلی اختلافاتی دارند و با اصلاح طلبان هم مقاربت فکری ندارند پشت سر ایشان قرار خواهند گرفت. اینان همان گروه تعیین کننده ی دومی هستند که با چنین موضع گیری آب به آسیاب رقیب فکری خود {روحانی} ریخته و با این نوع تصمیم گیری تشت بیشتر را به جبهه ی اصولگرایی بر میگردانند { چه رییسی کاندید اصلی اصولگراین باشد چه هرکس دیگری} و روحانی از حضور ایشان بیشترین نفع را خواهد برد. البته اگر جناب بقایی ردصلاحیت شود و دکترمحموداحمدی نژاد این تصمیم را نقد کند، {بسته به نوع و میزان موضع گیری احمدینژاد} بازهم همان نتیجه ی بالا برای روحانی بدست خواهد آمد. آنچه میتوان نتیجه گیری کرد اینکه: جریان انحرافی بدلیل ضربه هایی که از دوستان قدیم خویش {اصولگرایان} خورده و حذف شده اند و پس از نهی احمدینژاد از حضور در انتخابات، با رو کردن مهره ایی چون جناب بقایی سعی در انتقام از اصولگرایان دارد. اگر دوستان اصولگرا به این دیدگاه برسند راه دیگری نیز برای مقابله با توطئه ی جریان انحرافی وجودذ دارد. به عقیده نگارنده ردصلاحیت گزینه ی انحرافیها پاک کردن صورت مسئله است. اصولگرایان باید به آنچنان بلوغ فکری رسیده باشند و آنقدر پویایی سیاسی بدست آورده باشند که یک بار برای همیشه بطور شفاف و علنی از حمایتهای قبلی خود از احمدینژاد برائت بجویند. دوستان باید صادقانه میزان دخیل بودن خود در انحراف از مسیر انقلاب را بپذیرند و با عذرخواهی از جامعه بخاطر حمایتهای بی چون و چرا از احمدینژاد و بخاطر چشم بستن به روی تصمیمات اشتباه دوره ی سیاه گذشته {که به غلط نام عدالت محوری را یدک میکشد} چشم فتنه ی واقعی را کور کنند. اطلاع رسانی بی پرده از خیانتهای آن دوران توسط عزیزان اصولگرا محبوبیت از دست رفته ی ایشان را تجدید میکند و برای همیشه لکه ی ننگ و نامتقارن انحرافی را پاک خواهد کرد. نامتقارن از این جهت که این دیدگاه برای جذب توده ها خود را یکبار به مقدس ترین و عزیزترین اعتقادات جامعه ی ایرانی یعنی امام دوازدهم شیعیان نزدیک نشان میدهد تا جاییکه از گذاشتن صندلی خالی برای حضور امام زمان در جلسات کابینه میشنویم و یکبار سرخورده از بدست آوردن حمایت قاطبه ی مردم ارزشی و ولایتمدار کشور، دست به دامان قبر کوروش میشود. بگذارید در پایان بصورت کاملا صریح بگویم: قبول کردن اشتباهات گذشته توسط اصولگرایان خودزنی نیست و انقلاب را بیمه خواهد کرد. و انتخاباتی نه پرفتنه بلکه پرشور خواهدساخت. و اما تا جاییکه به جریان اصلاح طلبی مربوط است با حضور قانونمند در انتخابات های پس از غائله ی ۸۸ {۹۲ و ۹۴} برادری خود را به اثبات رسانده است و صدالبته با اقبال عمومی جامعه هم روبرو شده است.

نظر شما