فیلم سه گانه مستند مورد اشاره شامل این قسمتها بوده است: سرد سبز، جام جان و اوج موج که قسمت اول درباره زندگی و شخصیت، قسمت دوم درباره شعر و قسمت سوم درباره سینما و تئاتر بوده است. پژوهش، نوشته، تهیه و کارگردانی این اثر با ناصر صفاریان و تدوین آن توسط سهراب خسروی و بهمن کیارستمی انجام شده است. گویندگی متن این فیلم هم به عهده احمدرضا احمدی و بهناز جعفری بوده است.
این اثر مستند با استفاده از عکسها و صداهای منتشرنشده ای از فروغ فرخزاد، بر ناگفتهها و حلقههای مفقوده او تاکید داشت. فعالیت سیاسی پیش از انقلاب و دستگیری، ارتباط با ابراهیم گلستان و ... از جمله اطلاعاتی هستند که در این فیلم و همچنین در کتاب پیش رو ارائه شده اند.
صفاریان درباره این اثر می گوید: از همان ابتدای پژوهش، بنا را بر این گذاشتیم که بیشتر به جنبههایی توجه کنیم که قابلیت بحثهای جدید داشته باشد. وقتی در مرحله تکمیلی تحقیق، قرار شد براساس اطلاعات به دست آمده، فیلم مستندی ساخته شود، ترکیب کار کمی تغییر کرد. زمان تصویربرداری، در کنار وجوه ناگفته و کمتر موشکافی شده زندگی، آثار و اندیشههای این هنرمند (به تناسب فضای فیلم) بخشهایی هم به اطلاع رسانی اختصاص داده شد.
عناوین کتاب «آیههای آه» به این ترتیب است: قبل از آغاز، ازدواج زودهنگام دختر بازیگوش، جمهوری خواهی و تفکر چپ، کتک زدن پسرهای محله، سختگیری خانواده شاپور، سیمای معترض، اسطوره ای میان غلو و جفا، فروغ و برتولوچی: نجات محکومان، سیلی شانزدهم، سایه سینما بر شعر، عشق و استعداد بازیگری، خسته از تکرار، حال و هوای روزهای آخر، بازیهایی که دیده نشد، رک گویی و شهامت خانوادگی، تنهایی و اندوه شعر گفتن، نوشتن گفتار «موج و مرجان و خارا»، رقص در عروسی جذامیها، نقش حسرت، مرگ فروغ: مرگ گلستان، آغازگر زبان گفتار، مهم ولی نه فوق العاده، هیاهوی نخستین شعر، قرار «الماس ۳۳»، خانه سیاه است: نسخه اصل، سال شمار و نکتههایی از زندگی فروغ فرخ زاد.
مطالب بالا به ترتیب از این افراد هستند: ناصر صفاریان، بتول وزیری تبار، امیرمسعود فرخ زاد، پوران فرخ زاد، منوچهر آتشی، م. آزاد، آیدین آغداشلو، احمدرضا احمدی، پرویز بهرام، سیمین بهبهانی، بهرام بیضایی، پرویز پورحسینی، جلال خسروشاهی، محمدعلی سپانلو، خسرو سینایی، پوران صلح کل (طاهباز)، امیرهوشنگ کاووسی، امیر کرّاری، پرویز کلانتری، کاوه گلستان، هوشنگ گلشیری، هوشنگ گلمکانی، فریدون مشیری، داریوش مهرجویی و ناصر صفاریان
در قسمتی از این کتاب می خوانیم:
در جلسه کانون فیلم وقتی خانه سیاه است به نمایش درآمد، فیلم بیشتر به شعرهای فروغ نزدیک بود، در حالی که وقتی او بلند شد و حرف زد، بیشتر داشت ادای یک دختر معمولی را در می آورد. در واقعه فروغ بین احساسات درونی و چیزی که جلوه بیرونی رفتار او را شکل می داد در نوسان بود. و برای عده ای مشکل بود که بتوانند بین او دو، هماهنگی و یگانگی ایجاد کنند. ولی از نظر من، طبیعی و قابل فهم بود.
آن روز فروغ با خنده و سبک سری خاص خودش جواب میداد و میگفت هر کسی میتواند استنباط خودش را بکند و برداشت خودش را داشته باشد؛ یعنی یک جور بلندنظری و به شکلی امروزی برای همه نظرها احترام قائل بودن. ولی با این حال کمی هم عصبانی شد، یعنی چیزی که آموخته بود نشود. گاهی کمی رنگ پریدگی پیدا می کرد، که نشان می داد برخی چیزها را قبول ندارد.
چاپ سوم این کتاب با ۳۷۶ صفحه، شمارگان هزار و ۱۰۰ نسخه و قیمت ۳۸۰ هزار ریال منتشر شده است.