به گزارش گروه روی خط رسانه های خبرگزاری برنا؛ روزنامه شهروند نوشت: «گپوگفت سرخوشانه اسحاق جهانگیری، معاون اول دولت یازدهم و در عین حال نامزد انتخابات ریاستجمهوری دوازدهم با خبرنگاران را به دلیل دست پُر او برای مناظرههای انتخاباتی پیش رو تعبیر کردهاند. از اتفاق او درباره مناظرهها هم سخن گفت. بر خلاف نقل قول رسانههای منتقد دولت مبنی بر این که جهانگیری و روحانی با برگزاری مناظرهها در زمان مقرر مخالفت کردهاند، او گفت: «من در همه مناظرهها شرکت میکنم و اگر ١٠ مورد از این مناظرهها برگزار شود، در آن شرکت خواهم کرد. البته رئیسجمهوری واقعا کارهای زیادی دارد و نمیتوان گفت هر جلسهای که گذاشته میشود، رئیسجمهوری هم باید در آن حاضر باشد؛ هر چند که در این مناظرهها شرکت میکنند و برنامههایشان را برای شرکت در آن تغییر دادهاند.»
به دلیل هیجان بالای مناظرههای زنده تلویزیونی میان نامزدهای انتخابات ریاستجمهوری و نیز تأثیر تعیینکننده این مناظرهها بر آرای قسمتی از جامعه که هنوز برای انتخاب نامزد مورد نظر خود به جمعبندی نرسیدهاند، برگزاری این مناظرهها از مدتها پیش محل بحث و جدل فراوان بوده است. محبوبیت مناظرههای زنده به حدی است که پس از تصمیم شورای نظارت بر تبلیغات انتخابات ریاستجمهوری دوازدهم برای پخش برنامه ضبطشده مناظرهها، منتقدان دولت تلاش کردند از این رویداد به عنوان موضعی برای حمله به دولت استفاده کنند اما تنها اسحاق جهانگیری نیست که به واسطه ذهن محاسبهگر و اطلاعات دقیقی که از اجرای امور توسط دولت دارد، میتواند به پدیده مناظرههای انتخابات ٩٦ تبدیل شود.
در سوی دیگر میدان، مصطفی میرسلیم، نامزد حزب موتلفه اسلامی هم برای فرارسیدن مناظرهها لحظهشماری میکند. منتقدان آقای میرسلیم او را چهرهای ناشناخته در میان جوانان و سیاستمداری عمدتا متعلق به دهه ٦٠ و٧٠ شمسی قلمداد میکنند؛ چهرهای که غالبا از او در رسانهها و اذهان عمومی ترسیم شده، سیاستمداری محافظهکار است که با ظاهر سیاستمداران امروزی تفاوت بسیار دارد. میرسلیم اما در نخستین گام با اقدامی حسابشده این تصور را درهم شکست. او با لباس کار و در ساعات ابتدایی روز نخست ثبتنام در ستاد انتخابات کشور حاضر شد و با چهرهای گشاده برای انتخابات ریاستجمهوری نامنویسی کرد. در کنفرانسهای مطبوعاتی و مصاحبههایی که برگزار کرده، بر این نکته انگشت گذاشت که به عنوان زنگ تفریح دیگر نامزدها در انتخابات حضور ندارد و در عین حال به همان اندازه که منتقد دولت است، اِبایی ندارد که دو نامزد اصولگرای حاضر در رقابتها را هم به باد انتقاد بگیرد. از همین ابتدا شماره حسابی اعلام کرده تا مردم برای کمک به کمپین او پول واریز کنند. ذهن ریاضی و محاسبهگر میرسلیم و در عین حال خواستگاه حزبیاش میتواند به عنوان نکتهای مثبت در کنار انگیزه بالایش برای حضور در انتخابات به کمک او بیاید؛ هر چند چنانچه موضوع مناظره به سمت سیاستهای بسته فرهنگی میرسلیم در زمان وزارتش در دهه ٧٠ برود، مشخص نیست که این وزیر اسبق فرهنگ و ارشاد اسلامی چگونه میخواهد در مقابل رقبا از خود دفاع کند.
محمدباقر قالیباف پیش از این یک بار در انتخابات ٩٢ طعم شکست از حسن روحانی را چشیده است. او با همه تدارک گستردهای که برای آن انتخابات دید و با وجود آن که تقریبا نامزد اصلی جناح اصولگرا محسوب میشد، یکسوم حسن روحانی رأی آورد. در این انتخابات او یکی از گزینههای جریان اصولگرایی و به روایتی چهره درجه دوم این جناح است. با این همه به نظر میرسد مناظرههای امسال برای او از ٥ نامزد دیگر حساستر باشد. قالیباف برای جبران شکست ٤سال پیش در مناظرههایی که با دو کلید واژه «سرهنگ» و «گازانبر» نتیجه را واگذار کرد، خود را برای مناظرههای این انتخابات آماده میکند. در نطق پس از ثبتنامش تا میتوانست به دولت روحانی تاخت و انتظار میرود در مناظرهها نیز لحن آتشینش را حفظ کند. قالیباف در عین حال باید با ابراهیم رئیسی دیگر نامزد اصولگرا نیز رقابت کند. او اگر میخواهد به عنوان نامزد اصلی اصولگرایان با روحانی رقابت کند باید این پیام را در مناظرهها به هوادارانش بدهد که توانایی مقابله با حسن روحانی و اسحاق جهانگیری را دارد و برای ارسال چنین پیامی البته چارهای نیست جز آن که تا سرحد امکان با روحیهای جنگنده در مناظرهها حاضر شود؛ روحیهای که حداقل شهردار فعلی تهران انگیزه بالایی برای نشان دادن آن به حسن روحانی دارد.
مصطفی هاشمیطباء به احتمال فراوان صاحب مبهمترین نقش در مناظرههای پیش رو خواهد بود. بنا به گفته غلامعلی جعفرزاده، نماینده رشت در مجلس دهم «آقای هاشمیطباء خودش شوکه است که چرا تأیید صلاحیت شده چون همتراز ایشان خیلیها بودند که تأیید نشدند و هیچ دلیلی برای آن مشخص نیست.» خودش گفته که قصد کنارهگیری به سود هیچ نامزدی را ندارد اما او یک بار دیگر هم در انتخابات ریاستجمهوری نامزد شد و با وجود سوابق ورزشی نسبتا قابل دفاعش کمترین رأی در تاریخ انتخابات ریاستجمهوری اسلامی ایران را به خود اختصاص داد. مصطفی هاشمیطباء در انتخابات ریاستجمهوری هشتم تنها ۰.۰۱ درصد آرا را از آن خود کرد و به این ترتیب توانست رکوردی بزند که تا امروز نامزد دیگری نتوانسته آن را بشکند. اگر چه ممکن است برای مناظرهها برنامهای در سر داشته باشد که حداقل تجربه دوره هشتم را تکرار نکند اما هنوز از میان ٦ نامزد، او از کمترین اقبال برای پیروزی در انتخابات برخوردار است.
ابراهیم رئیسی تا این لحظه فراتر از حد انتظار هوادارانش ظاهر شده، برای فردی که سابقهای در سمتهای اجرایی ندارد، راهکار هوشمندانه این است که از اِلِمانهای شناخته شده برای معرفیاش به مردم استفاده کند. رئیسی هم همین کار را کرد. او در مدتی اندک سه رئیس ستاد عوض کرد و تا لحظه نگارش این گزارش علی نیکزاد، وزیر راه و شهرسازی دولت احمدینژاد ریاست ستادش را بر عهده دارد. نیکزاد و مسکن مهر دو نام به هم پیوسته و دو خاطره فراموشنشدنیاند. وعدههای یارانهای رئیسی و نیز انتقاداتی که پروژه مسکن مهر به همراه داشته میتواند دست او را در مناظرهها ببندد هر چند لحن آرام و ایجابی رئیسی این تحفظ را در دیگر نامزدها به وجود میآورد که با احتیاط بیشتری او را به چالش بکشند. سوابق قضائی رئیسی از دیگر مواردی است که میتواند در مناظرههای پیش رو مورد اشاره نامزدهای انتخاباتی قرار بگیرد و از قضا همین موضع است که فضا را میان او و حسن روحانی تقسیمبندی میکند.
حسن روحانی اگر رئیسجمهوری هم نبود، میتوانست به عنوان یک متخصص مناظره برای دیگر کاندیداها جلوی دوربین قرار بگیرد. او را میتوان بزرگترین بِرَندساز انقلاب اسلامی دانست، به قولی لقب «امام» را حسن روحانی پس از شهادت مصطفی خمینی برای بنیانگذار جمهوری اسلامی برگزید. همین خلاقیت در برندسازی بود که او را در انتخابات ٩٢ به چهرهای شاخص تبدیل کرد. با دو واژهسازی سریع که هنوز معمولا خطاب به شهردار فعلی تهران به کار میرود، قالیباف را از چرخه رقابت حذف کرد و سپس به سراغ جمله مشهور «چرخ سانتریفیوژ و چرخ زندگی مردم رفت» این جمله به اضافه بدهبستان سیاسی او با علیاکبر ولایتی کار سعید جلیلی را ساخت و نهایتا حسن روحانی علاوه بر پیروزی در میدان انتخابات که به واسطه پتانسیل اجتماعی سیدمحمد خاتمی و مرحوم هاشمیرفسنجانی محقق شد، موفقترین چهره مناظرههای ٩٢ هم لقب گرفت. حسن روحانی امسال در جایگاهی قرار گرفته که علیالقاعده باید از دستاوردهایش دفاع کند. بر خلاف سال ٩٢ او دیگر اپوزیسیون دولت نیست، خود دولت است و این جایگاه در جامعهای همواره منتقد، وضعیتی بغرنج و در عین حال غیر قابل پیشبینی را به وجود میآورد. روحانی این بار چنان که گفته باید مردم را متقاعد کند که سرپرستی نوزاد برجام را برای ٤سال دیگر به او بسپارند.»