جمعه 29 اردیبشهت، دوازدهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری در کشور برگزار میشود. نگاهی به گذشته نشان میدهد دوره به دوره اهمیت انتخابات بیشتر و بیشتر میشود.
در سالهای منتهی به 92 و به طور مشخص در سالهای بین 84 تا92 سرمایهی اجتماعی در جامعه رو به افول نهاد.
مدیریت نامطلوب، گسترش یافتن پدیده اختلاس و حتی عادی شدن آن، افزایش رانتخواری و آسیب دیدن اعتماد اجتماعی؛ سرمایهی اجتماعی را به حدی کاهش داد که اغراق نیست اگر بگوییم به پایینترین حد خود رسید.
اینگونه بود خرداد 92 با انتخاب حسن روحانی، امید به آینده بهتر در دل ایرانیان زنده شد. اساسا کسانی که به روحانی رای دادند به دنبال امیدی بودند که به یاس و ناامیدی بدل شده بود. برنامههای روحانی به آنها این نوید را میداد که راه بازگشت نشاط و امید به جامعه، انتخابِ روحانی است.
تحلیل و انتخابی که صحیح بود و در این چهار سال به تدریج اعتماد و سرمایه اجتماعی بازسازی شد.
این روزها که مناظرههای کاندیداها را میبینیم و سخنان آنها را میخوانیم و میشنویم دوباره احساس میکنیم سرمایهی اجتماعی در معرض خطر قرار گرفته است. سرمایهای که از جنس سرمایهی اقتصادی نیست و به راحتی بازسازی و بازتولید نمیشود. سرمایهای که اگر نباشد مابقی سرمایهها را نیز از دست خواهیم داد و بدتر و بدتر از آن به سمت پوچی و سرگردانی هویتی و عقبگرد خواهیم زد.
اما ما نگران ایران عزیز هستیم. اگر دیگر بار مسیر انتخابات با ترفندهای تبلیغاتی و فریبنده و ناسازگار با تقوای سیاسی به سمتی غیر از انتخاب روحانی پیش رود سرمایهی اجتماعی که به سختی در این چهار سال تا حدودی بازسازی شد رو به نابودی میرود.
شخصیتهایی در مناظره، به راحتی مطالبی خلاف واقعیت مطرح میکنند و به سمت دوقطبی کردن ساختگی جامعه میروند. کوبیدن بر طبل تضاد و تفرقه خواسته و ناخواسته ارزشها و آرمانهای انقلاب اسلامی را کمرنگ میکند. نسل جوان بر مبنای رفتار آنها دست به قضاوت میزنند که معمولا نتیجه خوشایندی ندارد.
رای دادن به حسن روحانی نجات ایران از ورشکستگی اجتماعی است و بر همین اساس 29 اردیبهشت برای تداوم بازسازی سرمایه اجتماعی پای صندوقهای رای حاضر میشویم.