اختصاصی برنا؛

«نهنگ عنبر: سلکشن رویا»؛ تجربه‌ای ناب در این روزهای سیاست‌زده

|
۱۳۹۶/۰۳/۰۱
|
۰۸:۲۲:۲۱
| کد خبر: ۵۶۲۰۰۱
«نهنگ عنبر: سلکشن رویا»؛ تجربه‌ای ناب در این روزهای سیاست‌زده
یادداشت: سعید طاهری

به گزارش خبرنگار گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا، «نهنگ عنبر: سلکشن رویا» در حالی روی پرده سینما رفته است که رکوردهای فروش را یکی پس از دیگری جابه‌جا کرده و به احتمال زیاد پرفروش‌ترین فیلم سینمای ایران تا به اینجا لقب خواهد گرفت. جدای از آمار فروش، «نهنگ عنبر» موفق‌ترین دنباله‌سازی سینمایی در دهه اخیر است و بهترین نمونه عامه‌پسند که در این روزهای سیاست‌زده و پر از تنش، با سبکی‌اش مخاطب را برای ساعتی از همه‌چیز می‌کند و در لحظات خوش فیلم، غرق‌اش می‌کند...        

ارژنگِ عاشق‌پیشه به هر دری می‌زند تا با رویا، عشق دوران کودکی و حالش، ازدواج کند، اما هر بار مردی سر راه رویا سبز می‌شود و دختر عشقِ فرنگ را با خود می‌برد، آن‌هم جلوی چشمانِ بهت‌زده‌ی جوانی که از تمام دنیا فقط او را می‌خواهد و بس. دختر هر بار پشیمان از ازدواج قبلی به ارژنگ پناه می‌برد اما دوباره مردی حواسش را پرت می‌کند و... تا به این‌جا با مردی عشق‌پیشه و دختری سر به هوا مواجه‌ایم که نمونه‌اش در سینما کم نیست...

چند سطر بالا تقریبا داستان قسمت اول «نهنگ عنبر» است که انتهای فیلم همزمان می‌شود با بازگشت رویا به ایران و پناه آوردن دوباره‌اش به ارژنگ؛ آن‌هم زمانی که هر کدام‌شان بیش از 40 سال سن دارند و از سال‌های جوانی‌شان فاصله گرفته‌اند.

«نهنگ عنبر: سلکشن رویا» قصه‌ی ازدواج ارژنگ و رویا است که انگار قرار نیست اتفاق بیافتد و همه‌چیز دست به دست هم می‌دهد‌ تا ازدواج‌شان به تاخیر بیافتد. البته در این میان و در طول مسیر تهران تا شمال _ جایی که برای ازدواج در نظر گرفته‌ شده کنار دریای خزر است _ مدام خاطره‌های دهه شصت و روزهای بعد از انقلاب محدودیت‌های آن‌روزها و حتی این روزها دوره می‌شود و سامان مقدم، مدام مخاطبش را با تصاویری از آن روزها مواجه و با فیلمش همراه می‌کند. صحنه‌هایی که به خوبی بازسازی شده‌اند و تکراراش مخاطبان فیلم مقدم را توی سالن سینما سر ذوق می‌آورد و مدام به قهقه‌اش می‌اندازد.      

 پس از سریال «وضعیت سفید»، شاهکار حمید نعمت‌الله با آن اشاره‌های فوق‌العاده‌اش به دهه شصت و روزگار جنگ و تصویر کردن آن دوران، سامان مقدم هم مدام خاطرات کاراکترهایش را جلوی چشمانِ مخاطب مرور می‌کند و اتفاق‌‌های تلخ و شیرین زندگی ارژنگ با بازی رضا عطاران و رویا با بازی  مهناز افشار را به تصویر می‌کشد: از ورزش کردن پنهانی با ضبط صوت و موزیک تا چهارشنبه‌سوری و گیر افتادن در چنگ مامورها و رقص دسته‌جمعی در خیابان و دورهم جمع شدن و ساز زدن‌شان که کاور بامزه‌ای از کارهای الویس پریسلی و گروه‌های شناخته شده آن سال‌هاست.

فیلم تازه سامان مقدم در حالی این روزها به گل سرسبد سینماها بدل شده و تمام سیانس‌هایش با صندلی‌های پر مواجه می‌شود که عده‌ای معتقدند، چنین فیلم‌هایی سلیقه مخاطب را به بی‌راهه می‌برند و انتظارش را پایین می‌آورند. البته شاید فیلم‌های ضعیفِی چون «گشت 2» چنین تجربه‌ای برای مخاطب باشند ولی «نهنگ عنبر» و قسمت دومش قطعا جزو بهترین فیلم‌هایی هستند که می‌توان عامه‌پسند نامیدشان. فیلم‌های ساده‌ای که قصدشان سرگرم کردن مخاطب است و رسالت‌شان دور کردن آدم‌ها حداقل برای دو ساعت از تمام مشغله‌ها و روزمرگی‌ها... از این نظر فیلم مقدم نه‌تنها وظیفه‌اش را درست انجام می‌دهد که کارگردان فیلم هم به عنوان یکی از بهترین‌های سینمای عامه‌پسند موفق می‌شود در این روزهای سیاست‌زده و پر از اخبار سیاسی، تجربه‌ای ناب را برای مخاطبش دست و پا کند و با حال خوب از سالن سینما بدرقه‌اش کند.   

سرگرمی، یکی از وظایف و شاید اصلی‌ترین تعهد سینما به مخاطبانش است و از این رو کارگردان‌هایی که اقشار مردم را نشانه رفته‌اند و برای آن‌ها فیلم می‌سازند و در دسته‌بندی کارگردان‌های سینمای بدنه یا جریان اصلی می‌شناسیم‌شان، به تنهایی این وظیفه را به دوش می‌کشند. در این میان سامان مقدم و مصطفی کیایی _ با فیلم موفق «بارکد» و قبل‌تر از آن «خط ویژه» و «ضد گلوله» _ جزو موفق‌ترین‌ها و مقدم جزو قدر نادیده‌ترین‌هاست. فیلمسازی که هیچ‌گاه جدی گرفته نشده و بی‌توجه به خاستگاه‌اش، مورد نقدِ تندِ منتقدان قرار گرفته و با قلم‌های تیزشان مواجه شده است. در حالی که او کارهای موفقی چون «کافه ستاره»، «مکس» و قسمت‌های اول و دوم «نهنگ عنبر» را کارگردانی کرده و به خوبی از پس خواسته مخاطبانش برآمده است.

در پایان بد نیست به این هم اشاره کنیم که «نهنگ عنبر: سلکشن رویا» بر خلاف قسمت اولش بر خط داستانی استوار نیست و شاید بزرگ‌ترین ضعف فیلم هم از اینجا نشات بگیرد که گاهی مخاطب را از فیلم جدا و دور می‌کند اما روایت فیلم در دو خط زمانی حال و دهه شصت مخاطب را تا آخر نگه می‌دارد. مهم‌ترین نکته درباره «نهنگ عنبر: سلکشن رویا» صداقت فیلم و تواضع‌اش برابر مخاطب است: جایی که فیلم و فیلمساز به هیچ‎‌وجه خودشان را جدی نمی‌گیرند و تمام تلاش‌شان را برای لذت تماشاگر به کار می‌بندند با استفاده درست و به‌جا از سرکوب‌های حاکم در آن روزها (دهه شصت) و خلق اتمسفر حاکم، مخاطب را با رضایت از در سینما روانه می‌کنند.        

نظر شما