به گزارش خبرگزاری برنا از قم، آیت الله مکارم شیرازی در یادداشتی به تبیین خاستگاه فکری حقوق بشر آمریکایی پرداختند ، در یادداشت این مرجع تقلید آمده است :
در عصر و زمانه ای به سر می بریم که علیرغم وضع برخی قوانین در حفظ حرمت انسان، صلح ،آرامش و سعادت انسان، لیکن زمانی که این قوانین برای منافع شخصی گروهی از دولتها و سیاستمداران دنیا تزاحم پیدا می کند، همه آن جوامع به ویژه آمریکا، آنها را به فراموشی میسپارند.[1]
در این بین باید به سقوط هواپیمای مسافربری ایران توسط ناوگان متجاوز آمریکا در 12 تیر ماه 1367 اشاره کرد که خوى ضد بشرى آمریکا را بیش از پیش آشکار می کند.[2]
در حالی که منافع شخصی ما در این است که به این قوانین احترام بگذاریم و از ویرانی ها، کشتارها و برباد رفتن ثروتهای عظیم و نابودی عمران و آبادانی جوامع بشری جلوگیری کنیم که در صورت تحقق این مهم، دنیای دیگری داشتیم.[3]
لذا حقیقت این است که مسألۀ حقوق بشر به یکی از ابزارهای مهم در دست استکبار جهانی و ظالمان به ویژه آمریکا تبدیل شده است[4] که نتیجه ای جز ویرانی و کشتار بیگناهان در بر نداشته است. [5]
خاستگاه فکری حقوق بشر آمریکایی
در تبیین این مسأله باید به افکار دانشمند انگلیسی به نام بنتام توجه نمود که حقوقدانان زیادى را هم چون استین، جان استوارت میل، هارت، ایرینگ و کِلْسِنْ.. را در غرب تحت تأثیر خود قرار داد و منشأ تحوّلاتى در حقوق آمریکا و سایر کشورهاى اروپایى هم چون انگلیس گردید.[6]
بنتام تنها دو اصل امنیّت و فایده را از میان ارزش ها به رسمیّت مى شناسد، [7] لذا نتیجه مى گیرد که در حقوق، در کنار قواعد متغیر، اصول ثابت و غیر متغیرى نیز وجود دارد که از تعقل محض به دست نمى آید بلکه باید از طریق فایده گرایى به آنها دست یافت. جالب اینجاست که بنتام به اتکاى همین اصالت فایده همجنس گرایى را تأیید مى کند چرا که به عقیده او[8]براى جرم دانستن آن، نفعى متصوّر نیست علاوه بر این که تشخیص و تعریف آن هم مشکل است و تأمین شاهد و دلیل براى اثبات آن که عملًا در خفا انجام مى شود، مشکل تر مى باشد.[9]به علاوه از نظر اجتماعى، چنین عملى، اهمیّت ویژه اى ندارد، بنابراین نفع حاصل از ترک مجازات چنین افرادى بر ضرر ناچیزى که براى جامعه خواهد داشت، ترجیح دارد.[10]
بنتام معتقد است که نقش حقوق و دولت، تأمین امنیّت است زیرا بدون امنیّت، سعادت جمعى و فردى ممکن نیست [11]لذا بنتام منبع و خواستگاه حقوق را حاکمیّت و فرمانروایى دولت مى داند،[12] بر اساس همین دیدگاه و نیز اصالت دادن به نفع و فایده است که بنتام، نظم و امنیّت جامعه را بزرگترین فایده مى داند و در نتیجه دیکتاتورى را مشروع مى شمارد چرا که نفع مردم را در اطاعت از سلطان مى داند.[13]،[14]
با تأمل در این دیدگاه باید گفت تفکیک حقوق از اصل عدالت یکى از ویژگى هاى مکتب بنتام است که بهترین زمینه را براى سوء استفاده از قدرت و دیکتاتورى دولت ها فراهم مى آورد همان گونه که در کلام بنتام نیز به آن تصریح شده است در حالى که با معیار قرار دادن اصل عدالت در جامعه، مى توان از بسیارى از سوء استفاده هاى احتمالى قدرت حاکم جلوگیرى کرد.[15]
از سوی دیگر این مطلب که همه تعارضات اجتماعى ناشى از تعارض منافع مى باشد و با حلّ تعارض منافع، مشکلات اجتماعى حل شده و هدف نظام حقوقى، تأمین مى گردد، اشتباه بزرگ دیگرى است که در مکتب بنتام دیده مى شود زیرا انسان در عین اهمیّت دادن به مادیّات و مسائل اقتصادى، ارزش هاى بسیار دیگرى را نیز همچون ارزش هاى والاى اخلاقى و معنوى دنبال مى کند.[16]،[17]
هم چنین مطابق دیدگاه مکتب رئالیسم حقوقى آمریکا ، حقوق، ناشى از آراى دادگاههاست و به همین جهت بر روان شناسى قضایى و عواملى که دادرس را به قواعد حقوقى رهنمون مى کند تکیه خاص شده است. [18]
لذا در نظام حقوقی غربی که در کشورهایى همچون انگلستان، آمریکا، کانادا و استرالیا حاکم است منبع اصلى حقوق، رویه قضایى است که به وسیله آراى دادگاه ها شکل مى گیرد و قانونى که توسط مجالس قانون گذارى وضع مى شود، از این رو منبع درجه دوم، حقوق است حال آنکه این رویکرد دقیقاً بر خلاف نظام حقوق اسلام است .[19]
همه این چالش های در نظام حقوقی آمریکا و دیگر جوامع غربی ارمغان تلاش هایى است که بشر بدون اتکاى بر تعالیم دینى و وحى در طول قرون متمادى براى تعیین مبانى واقعى حقوق و پى ریزى یک نظام اجتماعى که بتواند مصلحت و سعادت وى را تأمین نماید، انجام داده است.که نشان دهنده راه پر از آزمون و خطایى است که بشر طى کرده است و هرچه زمان پیشتر مى رود، تناقضات آنها شدیدتر و آشکارتر مى گردد.[20]
آمریکا؛ بزرگترین ناقض حقوق بشر
در عصر حاضر خیلی چیزها پیشرفت کرده است و زمان صنایع بزرگ و ساختمانهای بزرگ و اقدامات بزرگ است لیکن در کنار پیشرفت های بزرگ ، عصرحاضر را بایدعصر دروغ های بزرگ نامید که یکی از این دروغهای بزرگ حقوق بشر است.[21]
در دنیاى امروز به دفعات شعار حمایت از مردم مطرح می شود، مسئله دموکراسى، حقوق بشر و آزادى انسانها از جمله شعارهاى ریاکارانه در تمام دنیاى غرب است؛ حال آنکه غربیها مصداق واضح ریا کارى هستند و از همه آنها ریاکارتر آمریکا است.[22]
زیرا وقتى مى گویند دموکراسى منظورشان جامعه اى است که حافظ منافع آنها باشد. اگر حکومتى در خدمتشان باشد از لیست سیاه خارج است و اگر حکومتى در مقابل آنها و مخالف برنامه هاى آنها باشد، در لیست سیاه جاى دارد. اینها در شعارهایشان فریبکارند. باید جوانان را بیدار کرد و بیچاره کسانى که آلت دست آنها هستند؛ تا آنجا که به دردشان بخورند مى دوشند و وقتى به دردشان نخوردند دور مى اندازند.[23]
به راستی در میان غربیها بالاخص آمریکا کجا سراغ از دفاع مظلوم دارید؟! آنها فقط به دنبال حفظ منافع خود هستند.[24] که قتل عام مردم هیروشیما توسّط آمریکا نمونه ای از خوی ضد بشری این رژیم مستکبر به شمار می آید.[25]
ماهیت جنگ طلبانۀ آمریکا در سایۀ ادعای مضحک حمایت از حقوق بشر
گفتنی است کشورهای غربی و آمریکا تلاش میکنند تا با ظاهری شکیل و زیبا باطن جنایتآمیز خود را بپوشانند،در وضعیت کنونی دنیا شاهدیم که ظاهر آن تمدن و حقوق بشر و مجامع جهانی است که قرار است از حقوق انسانها دفاع کنند اما در باطن انواع و اقسام جنایتها را به اسم حقوق بشر مرتکب میشوند و بر مردم مظلوم دنیا تحمیل میکنند.[26]
در این میان باید به اظهارات سخیف دولتمردان آمریکا و رژیم غاصب اسرائیل علیه ایران در طرح گزینه های روز میز اشاره کرد ؛ حال آنکه طرح گزینه روی میز آمریکا نشانه یاغیگری است ؛ لذا باید سران کاخ سفید را مورد عتاب قرار داد که به راستی کدام قانون به شما اجازه این گستاخی را داده است، من هر وقت اراده کنم حمله میکنم با کدام مجوز و قانون؟.[27]
واقعاً مضحک است که آمریکاییها با آن سابقه و عملکردشان در نقض آشکار حقوق بشر دم از حقوق بشر میزنند، یا رژیم صهیونیستی که میگوید اگر صلاح بدانم به سوریه و مراکز اتمی ایران حمله میکنم؛ آیا یاغیگری چیزی غیر از این است؟ این همه نهاد و مجامع حقوق بشر برای چیست؟ این توحش و بربریت است[28].
تبعیض نژادی در آمریکا و نقض حقوق سیاهپوستان
تأسف آور است که هنوز در جامعه به اصطلاح پیشرفته اى همچون آمریکا، مسأله نژاد سفید و سیاه ، حل نشده، و سیاهان از تبعیضات دردناکى در بطن این جامعه رنج مى برند.[29]
لذا مدعیان حقوق بشر از جمله آمریکا ، به هیچ وجه پایبند حقوق بشر و دموکراسى و آزادى نیستند. به راستى حقوق بشر به چه میزان در آمریکا رعایت مى شود؟ چقدر بین سفیدپوستان و سیاه پوستان آمریکا فاصله است؟ آیا حقوق بشر اقتضا مى کند که در بسیارى از شهرهاى آنان هتل ها، رستورانها و پارکهاى سیاهان و سفیدها از هم جدا باشد، و سیاهان حقّ استفاده از مکانهاى خصوصى سفیدها را نداشته باشند؟[30]
حقیقت آن است که سیاهان آمریکا در کنار سازمانهاى عریض و طویل جهانى هنوز حقوق حقّه خود را دریافت نداشته اند[31]،بلکه در آمریکا هنوز مشکل سپاه پوستان حل نشده، زیرا هنوز سفیدپوستان آمریکا حاضر نیستند براى سیاه پوستان تمام حقوق شهروندى را بپذیرند.[32]
اگر یک روز هیتلر مى گفت: «خون سیاه پوستان آلودگى و تعفن خاصى دارد و آمیخته شدن آن با خون سفید پوستان اروپا، باعث دو رگه کردن قاره اروپا، و آلوده نمودن نژاد سفید با خون انسانهاى پست مى گردد!!» امروز نیز همین منطق در قاره آمریکا به خصوص ایالات متحده مورد قبول بسیارى از مردم آن جاست.[33]تا آنجا که براى ترور کردن رهبر معتدل سیاه پوستان که منطق او همیشه «مبارزه با هر نوع خشونت در به دست آوردن حقوق سیاه پوستان» بوده است جایزه تعیین مى کنند!.[34]
نقض حقوق بشر از سوی آمریکا؛ مداخله،اشغال نظامی وکودتا
بدیهی است آمریکا در برخى از کشورها حقوق بشر را بهانه مى کنند و با تبلیغات وسیع ذهن مردم جهان را آماده جنگ با آن کشور مى کند؛ سپس در پوشش های دروغین هم چون مبارزه با تروریسم و ...کشورهاى دیگر را اشغال کرده، و با نام آزادى، مردم و دولت آن کشور را اسیر هوسهاى خود مى کند.[35]
متأسفانه بسیار مى بینیم افراد و حکومتهائى را که فقط براى ارضاء شهوات نفسانى و حبّ جاه و مقام و قدرت طلبى و زورگوئى به حق دیگران تجاوز کرده، و چه بسا در کشورى کودتا مى کنند، چنانکه دیدیم آمریکا وقیحانه در میان دیدگان مردم جهان پاناما را اشغال نظامى کرده و حکومتى را سرنگون مى کند، و یا اشغال ویتنام توسط آمریکا [36] حضور نظامى آمریکا در عراق و افغانستان[37] به نحوی که تنها در کشور عراق جان بیش از یک میلیون نفر را گرفت[38] .
آری سالها غربیها چهره واقعی خود را زیر پرده حقوق بشر، دموکراسی، احترام به رای مردم و امثال آن پوشانده بودند، لیکن در سالهای اخیر بسیاری از پردهها کنار رفته و ماهیت و چهره حقیقیشان نمایان شده است.[39]
تعریف دوگانه آمریکا از حقوق بشر
دوگانگی رفتاری و نقلی غربی ها در موضوع حقوق بشر به گونه است که آنها از آزادی بیان سخن می گویند ولی کسی در غرب اجازه ندارد در باره بسیاری از موضوعات ، هم چون هولوکاست صحبت کند، زیرا از نظر آنها آزادی یعنی چیزی که به نفع آنها باشد اما طرح موضوعی که به ضرر آنها است، آزادی نیست. [40]
لذا جوامع غربی به ویژه آمریکا، در باره موضوعاتی که به نفع آنهاست سریعاً می گویند که اجماع جهانی بر این است که فلان تصمیم گرفته یا فلان کشور تحریم شود؛ البته از نظر آنها واژۀ اجماع جهانی به همان چند نفر محدود می شود که با فشار آمریکا در مجامع بین المللی در راستای اجرای منافع راهبردی غرب برای دیگران تصمیم می گیرند. [41]
اینگونه است که غربی ها در موضوع حجاب، مواضع مبهمی اتخاذ می کنند ، لذا از یک سو بر آزادی انسانها تاکید می کنند و از سوی دیگر مانع حضور افراد با حجاب در مدارس و مراکز می شوند. [42]
متأسّفانه برخورد دوگانه مدّعیان حقوق بشر، جهان امروز را به جهنّمى سوزان تبدیل کرده است. و از حقوق بشر، مفهوم دیگرى در ذهن جهانیان آفریده شده است. مردم جهان امروز وقتى این واژه را از مدّعیان دروغین آن مى شنوند، معناى جدیدى از آن مى فهمند و آن «حفظ منافع قدرتمندان و زورمندان با هر قیمت و تحت هر شرایطى است»!.[43]
جالب است که صداى اعتراض مدّعیان رأفت و رحمت، و منادیان حقوق بشر، به هنگام اجراى قصاص انسانهاى جنایتکار در سراسر جهان شنیده می شود ؛ امّا زمانى که دوستان جنایتکار آنها در سوریه، عراق، فلسطین، افغانستان، بحرین، یمن و دیگر نقاط دنیا هولناکترین جنایات را مرتکب مى شوند، هیچ صداى اعتراضى از آنها بلند نمى شود.[44]
در فلسطین اشغالى انتخابات آزاد برگزار می شود، اما چون نتیجه آن بر خلاف خواسته آمریکا و اسرائیل است. حکومت مردمى فلسطین را رد می کنند.[45]
در عراق علیرغم تلاشهاى وسیع آمریکایی ها حکومت مردمى روى کار آمد، امّا چون مطابق میل غربیها نبود با آن به مخالفت پرداختند.[46]
در مورد آزادى، که پرونده آنها بسیار سیاه و تاریک است، اگر کسى منکر شود که یهودیان به وسیله نازى ها قتل عام شدند، یا بخواهد در این زمینه تحقیق و سخنرانى نماید، یا مقاله اى بنویسد، او را ترور کرده، و یا به زندان مى افکنند. این چه آزادى است که با مردم دنیا بدین شکل برخورد مى شود؟[47]
هم چنین عربستان سعودی آدمکشی می کند، اما تهدید میکند که اگر اسم من در لیست ناقضان حقوق کودکان باشد، حمایتم را از سازمان ملل قطع میکنم و دبیرکل سازمان ملل هم با فشار آمریکا به حرف او گوش میدهد.[48]
در یمن چه جنایتهایی که صورت نمیگیرد، اما غربیها و آمریکاییها به خاطر پول عربستان چه حمایتهایی که نمیکنند.[49]
هم اکنون نیز آمریکا در عراق در ظاهر ائتلافی برای مبارزه با داعش تشکیل داده، اما تا آخرین لحظه قصد دارد تروریستهای داعشی را زیر چتر حمایت خود روانه سوریه کند.[50]
حمایت از رژیم «کودک کش» اسراییل ؛ نمونه بارز حقوق بشر آمریکایی
اسرائیل زشت ترین، شرم آورترین و قساوت مندانه ترین برخورد را با یک ملّت انجام مى دهد،[51] رژیم صهیونیستی که به گفته ی شورای شورای امنیت سازمان ملل بدترین جنایات را در غزه مرتکب شد، لیکن آمریکا از رژیم کودک کش اسراییل حمایت می کند.[52] عجیب این است که برخی از کشورهای اسلامی و مراکز جهانى هم در مقابل آن ساکتند. زیرا آنها یاران ظالم و دشمنان مظلومند و از ملّت فلسطین حمایت نمی کنند .[53]
اگر مدّعیان حقوق بشر در استفاده از این عنوان خوش ظاهر صادق بودند، جهان بشریّت چهره دیگرى به خود مى گرفت، ولى اکنون که از مسیر صداقت منحرف گشته و تنها به منافع خویش مى اندیشند ظلم و تبعیض فاحش غوغا مى کند، بدین جهت اگر هزاران نفر از مردم مظلوم و ستمدیده فلسطین با بدترین شیوه به قتل برسند، هیچ صدا و اعتراضى از مدّعیان حقوق بشر بلند نخواهد شد. بلکه با کمال تعجّب و تأسّف از نظر سیاسى و اقتصادى و نظامى به کمک ظالم مى شتابند تا بیشتر ظلم کند![54]
دنیایى که دم از رعایت حقوق بشر مى زند، و شعارهاى بشر دوستانه اش گوش جهانیان را کر کرده، وقتی می بیند در جنگ اسرائیل و فلسطین، نه تنها این امور رعایت نمى شود، بلکه این جنایتکاران بى رحم و سنگدل، خانه هاى مردم فلسطین را ویران، بیمارستانهاى آنها را بر سر بیمارانش خراب، و مزارع را به آتش کشیده، و درختان را نابود مى نمایند، و به کوچک و بزرگ، پیر زن و پیر مرد ترحّم نمى کنند؛ لیکن این، مدّعیان دروغین حقوق بشر از جمله آمریکا از آنها دفاع، و ما را متّهم به خشونت مى نمایند!.[55]
دبیرکل سازمان ملل؛ آلت دست ناقضان حقوق بشر
شکی نیست که حقوق بشر مانند چماقی بر سر آزادی خواهانی که سعی در ایستادگی در مقابل ظلم را دارند، درآمده و نمیگذارند کشورهای بیدار و هوشیار از حقوق و منافع کشورهای مستضعف و بیگناه دفاع کنند.[56]
در این میان نقش دبیرکل ضعیف و ترسوی سازمان ملل در اجرای سیاست های ضد بشری آمریکا غیر قابل انکار است به نحوی که باید مدعی شد بانکیمون کارمند آمریکا است.[57]
آری دبیرکل سازمان ملل در واقع کارمند رئیس جمهور آمریکا است که تمامی اوامر دولت آمریکا را اجرا میکند و به این طریق خود را فردی صلح جو و مدافع حقوق بشر در جهان معرفی میکند.[58]
واقعیت این است که دبیرکل سازمان ملل تحت سلطه جهان خواران و مستکبران است و از همین رو جهان هیچگاه شاهد آرامش و صلح نمیتواند باشد چراکه آنان معنی درستی از عدالت ندارند و متکی به کشورهای غرب هستند، در همین راستا ملتها باید سعی کنند که متکی به خود شوند.[59]
سخن آخر
روزگاری بود که برخی در کشور ما آرزو میکردند همچون غربیها و آمریکاییها باشند و دموکراسی و حقوق بشر از نوع آمریکایی داشته باشیم، اما حالا پردهها کنار رفته و واقعیات برای همگان روشن شده است[60]
لذا نباید فریب تمدن و دموکراسی غربی را خورد؛ آنها نه وفا میدانند چیست، نه به تعهداتشان پایبند هستند و به شعارهای حقوق بشری هم که میدهند متعهد نیستند، البته معالاسف همچنان عدهای وجود دارند که دلداده غربیها هستند.[61]
پژوهش؛ تهیه و تنظیم؛ معاونت تحریریه خبر پایگاه اطلاع رسانی دفتر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
[1] متن پیام حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی به کنفرانس حقوق بشردوستانه؛17/10/1395.
[2] اخلاق اسلامى در نهج البلاغه (خطبه متقین) ؛ ج 1 ؛ ص140.
[3] همان.
[4] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی؛درس خارج فقه؛ مسجد اعظم قم؛ 4/10/1392.
[5] متن پیام حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی به کنفرانس حقوق بشردوستانه؛17/10/1395.
[6] دائرة المعارف فقه مقارن ؛ ج 1 ؛ ص644.
[7] همان؛ص 645.
[8] همان ؛ ص643.
[9] همان؛ص 644.
[10] همان.
[11] همان ؛ ص643.
[12] همان ؛ ص645.
[13] ر. ک: درآمدى بر حقوق اسلامى؛ ج 2؛ ص 128- 125.
[14] دائرة المعارف فقه مقارن ؛ ج 1 ؛ ص644.
[15] همان.
[16] ر. ک: درآمدى بر حقوق اسلامى؛ ج 2، ص 132- 131.
[17] دائرة المعارف فقه مقارن ؛ ج 1 ؛ ص644.
[18] همان ؛ ص665.
[19] همان.
[20] همان ؛ ص667.
[21] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی؛درس خارج فقه؛ مسجد اعظم قم؛18/9/1388.
[22] مشکات هدایت ؛ ص167
[23] همان.
[24] همان؛ص 169.
[25] مثالهاى زیباى قرآن، ج 2، ص: 154
[26] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی؛درس خارج فقه؛ مسجد اعظم قم؛30/11/1392.
[27] همان.
[28] همان.
[29] حکومت جهانى مهدى (عج) ؛ ص45.
[30] از تو سوال مى کنند(مجموعه سوالات قرآنى از پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله) ؛ ص67.
[31] اسلام و آزادى بردگان ؛ ص16.
[32] از تو سوال مى کنند(مجموعه سوالات قرآنى از پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله)، ص 108.
[33] اسرار عقب ماندگى شرق ؛ ص164.
[34] همان؛ ص 165.
[35] از تو سوال مى کنند(مجموعه سوالات قرآنى از پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله) ؛ ص67.
[36] اخلاق اسلامى در نهج البلاغه (خطبه متقین) ؛ ج 2 ؛ ص286.
[37] دائرة المعارف فقه مقارن ؛ ج 2 ؛ ص67.
[38] از تو سوال مى کنند(مجموعه سوالات قرآنى از پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله) ؛ ص64.
[39] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی؛درس خارج فقه؛ مسجد اعظم قم؛28/7/1395.
[40] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی در دیدار مدیر کمیسیون حقوق بشر اسلامی؛20/1/1393.
[41] همان.
[42] همان.
[43] آیات ولایت در قرآن ؛ ص394.
[44] آیین رحمت ؛ ص53.
[45] از تو سوال مى کنند(مجموعه سوالات قرآنى از پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله) ؛ ص66.
[46] همان ؛ ص67.
[47] همان ؛ ص68.
[48] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی؛درس خارج فقه؛ مسجد اعظم قم؛28/7/1395.
[49] همان.
[50] همان.
[51] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی؛درس خارج فقه؛ مسجد اعظم قم؛6/11/1386.
[52] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی؛درس خارج فقه؛ مسجد اعظم قم؛18/9/1388.
[53] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی؛درس خارج فقه؛ مسجد اعظم قم؛6/11/1386.
[54] آیات ولایت در قرآن ؛ ص149.
[55] آیین رحمت؛ ص 38.
[56] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی؛درس خارج فقه؛ مسجد اعظم قم؛2/11/1392.
[57] همان.
[58] همان.
[59] همان.
[60] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی؛درس خارج فقه؛ مسجد اعظم قم؛28/7/1395.
[61] همان.