به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری برنا؛ کمتر از یک هفته پس از امضای قرارداد توسعه فاز ۱۱ پارسجنوبی میان ایران و کنسرسیوم فرانسوی – چینی – ایرانی به رهبری شرکت توتال فرانسه که بیتردید یکی از خاصترین و پراهمیتترین دستاوردهای برجام در حوزه انرژی در دولت یازدهم است، مخالفان قسم خورده دولت حتی یک لحظه هم از فروکوفتن این دستاورد بزرگ ملی فروگذار نکرده اند؛ پرچمدار این مخالفان قسم خورده، روزنامه کیهان است که با منابع بیتالمال اداره می شود و دست کم این است که باید قدری جانب «انصاف»، «بیطرفی» و «منافع واقعا ملی» را در آنچه نشر میدهد نگاه دارد. جانب انصاف البته پیشکش! ای دریغ که این جریده کهنسال، معلوم نیست این روزها بلندگوی کدام صدای ضد خواست مردم است.
کیهان در تازهترین اقدام خود در تیغ کشیدن به صورت قرارداد توسعه فاز ۱۱ که حالا نام قرارداد توتال را برآن نهاده است، روز یکشنبه ۱۸ تیرماه تیتر اول و درشت خود را بار دیگر به حمله به این قرارداد اختصاص داد و نوشت: «توتال اگر کرسنت ۲ نیست، چرا متن قرارداد را پنهان میکنید؟». این روزنامه تیتر اول خود در روز دوشنبه ۱۹ تیرماه را هم دوباره به قرارداد توسعه فاز ۱۱ پارسجنوبی اختصاص داد و این بار به زعم خود خواست تا پای مجلس و قوه قضاییه را به ماجرای قرارداد باز کند و تیتر زد: «ورود به پرونده توتال، وظیفه بر زمین مانده مجلس و قوه قضاییه». این تیتر هر خوانندهای را در نگاه نخست به این فکر فرو میبرد که چرا روزنامه کیهان، شمار انبوه وظایف بر زمین مانده برخی دستگاههای کشور را که دست برقضا هر یک، از خواستهای اساسی ملت شریف ایران هستند، از یاد برده است و به عنوان یک رسانه، تنها به دنبال پرونده سازی برای این و آن و این موضوع و آن موضوع می گردد.
در پاسخ به مدعیات روزنامه کیهان در نوشتارهای دو روز ۱۸ و ۱۹ تیرماه ذکر نکاتی ضروری است که در پی میآید:
۱. روزنامه کیهان برای هر دو نوشتار خود عنوان گزارش خبری – تحلیلی را انتخاب کرده است در حالی که این نوشتارها، نه گزارشاند، نه خبر و نه تحلیل. هر کسی که اندکی آشنایی با تکنیکهای رسانهای و جریدهنویسی داشته باشد میداند که یک نوشتار که گزارش خبری – تحلیلی خوانده میشود، اگر فاقد تکنیکها و ضروریات چنین عنوانی باشد، تنها عنوانی دهان پر کن است برای انحراف ذهن مخاطبان تا به وی اینگونه القا کند که با متنی درخور توجه و آکنده از فاکت های بررسی شده و مستند و تحلیلی روبرو است. هیچ یک از دو نوشتار کیهان اما، دارای چنین خصوصیاتی نیستند بلکه نوشتارهایی هستند سرشار از خصومتورزی، نقض بیطرفی، عدم رعایت منافع کوتاه و بلندمدت ملی، تشویشگر، پر از متلک و تحقیر و تهمت و نیز پراز عصبانیت. تمام فاکتورهای مورد اشاره را البته آنانی که با ادبیات کیهان و کیهاننشینان آشنایی مختصری داشته باشند، سالیان درازی است که لمس کردهاند و آن رویکردها را میشناسند، اما این قلم آخر یعنی عصبانیت را بهتر است مربوط به ۲۹ اردیبهشت بدانیم و آنچه در آن روز تاریخی رخ داد. همچنانکه وزیر نفت نیز در کنفرانس خبری پس از امضای قرارداد توسعه فاز ۱۱ در پاسخ به سوال یکی از خبرنگاران که پرسید با اعلام آتش به اختیار آقای «ز» چه برخوردی میکنید، پاسخ داد: «ما کار خودمان را می کنیم چون مردم اینطور خواستهاند.»
۲. کیهان در نوشتار خود، دولت منتخب اکثریت مردم را ترسو و گزافهگو خوانده است که به زعم صاحبان این جریده «شدهاند عطاری که دائم از دانه سیاهی که خودشان میگویند مشک و عنبر است تعریف میکنند». ما البته نمی دانیم کدام کارشناس طنز و ادیبی، کجا و کی به اهالی کیهان گفته است در طنازی و خلق متون کمیک کار آمدند؟! اما هرکه این را گفته باشد، خطایی سخت ناباورانه کرده و عمری است طنازان کم استعدادی را به باور غلط اثرگذاری بر اذهان مردم رسانده است. مضاف بر اینها اما کیهان نوشته است: «دولتیها چون میترسند کسی بیاید و مشک دروغین را ببوید و مشت دروغگو را باز کند، برخلاف آن عطار، حاضر نیستند هیچ کارشناس و منتقد و دلسوزی را از متن قرارداد مطلع کنند!» در پاسخ به این طنازی سبکسرانه روزنامه کیهان شاید ذکر یک جمله کافی باشد و آن این است که حاصل کارشناسیهای شما، انتقادهایتان و دلسوزیهایتان آیا همانی نبود که در طول مدت هشت سال از ۸۴ تا ۹۲ بر ملک و مملکت رفت؟! صرفا محض اطلاع خوانندگان این جوابیه میگوییم که قرارداد توسعه فاز ۱۱ پارسجنوبی، مانند سلف بزرگ خود یعنی برجام، هیچ چیز پنهان از مسئولان رده بالای کشور و نیز هیچ ابهامی در نزد رسانه های کثیرالانتشار که به فکر منافع ملیاند، ندارد و وزارت نفت جمهوری اسلامی ایران، توضیحاتی دقیق و جزء به جزء را در خصوص کم و کیف این قرارداد منتشر کرده است. جزئیات متن قرارداد هم طبق قانونی که اتفاقاً در دوره زمامداری دوستان کیهان تصویب شده قابل انتشار نیست ولی در اختیار نهادها و مراجع قانونی ذیربط که قطعاً روزنامه کیهان در زمره این مراجع نیست قرار گرفته و میگیرد. ما میدانیم که مشکلی اگر هست در نگاه کسانی است که به موضوعات مینگرند، نه در موضوعات.
۳. کیهان در طنز بیمزه خود که نام گزارش خبری - تحلیلی برآن نهاده - این خود مصداق بارز کم فروشی رسانهای است - نوشته است: «هرروزه مقامات مختلف دولتی و نفتی و ... در مدح و منقبت قرارداد با توتال سخنها میگویند. آنقدر دامنه این حرفها بالا گرفته که کمکم برخی به این تردید میافتند که کاش در دهه ۳۰ شمسی هم مردان مردی همچون دولت یازدهمیها بودند و جلوی ملی شدن صنعت نفت را میگرفتند! چهاشکالی داشت همان روزگار با همین کشور دوست و برادر فرانسه یا آنیکی برادر، انگلیس قرارداد میبستیم و به سبک همین فاز یازده پارس جنوبی، کل نفت و گاز و اصلا همه چیز را سر و سامان میدادیم و ...». شاید تنها لازم است به کیهان نشینان عزیز یادآوری کنیم مدح و منقبت از هرآنچه منافع ملی را تضمین می کند نه تنها مایه سرافکندگی دولت یازدهم نیست بلکه مایه مباهات این دولت و دولتمردانش است، اما بد نیست به یادتان بیاوریم که همین عنوان کشور دوست و برادر را شما و هم مسلکانتان بود که ساختید و پرداختید و نه دولت یازدهم؛ مضافا اینکه برای دولت یازدهم، ننگ نیست که با کشورهای قدرتمند اروپایی از موضع عزت،حکمت و مصلحت با اقتدار و تعامل وارد گفتوگو شود و این اصلا سیاست خارجی تالیفی این دولت است. دولت یازدهم باور دارد که ملت ایران به دولت منتخبش اجازه نمیدهد، دیگر ایران اسلامی بزرگ را همسنگ کشورهای کوچک و معلومالحال عالم کند. آنان که پارلمان جیبوتی را از جیب ملت ایران بنا ساختند یادشان باشد که این کشور با شترقی از جانب رژیم آلسعود، روابط دیپلماتیکش با ما را قطع کرد.
۴. کیهان همچنین مدعی شده است که «دولت دهها رسانههای قلم به مزد و آگهی بگیر دارد که به زعم این روزنامه گاهی با جوابیههای موهن و خارج از عرف و ادب، گاهی با جوک ساختن و مسخره کردن، گاهی با فحاشی و پردهدری همه کاری میکنند تا صدایی از کسی در نیاید.» باید به دوستان کیهان گفت، عزیزان بهتر است تجربه سیاست ورزی دلواپسانهی خود را به یاد بیاورید تا بفهمید آنکه رسانه قلم به مزد و ... دارد کیست؟! کیهان که دلواپسترین دلواپسان ایران است، خود گواه روشنی است بر آنچه میگوییم؛ تجربه دلواپسی هم که در انتخابات ۲۹ اردیبهشت تمام عیارش را نشان داد! مردم ایران خوب میدانند که صدای مخالفان دولت بلند است، اما فقط صدایشان و این یعنی اثبات حرف ما که میگوییم رسانههای زنجیرهای و قلم به مزد متعلق کدام اردوگاه هستند. دولت یازدهم و مردمی که به این دولت و ادامه یافتن مسیرش رای دادند اما نه چون شما رسانههای پرشمار، بلکه همافزایی عملی و منطقی دارند و صدایشان، صدای منطق و تعامل و گفتوگوست.
۵. این روزنامه در ادامه طنز بیمزه خود نوشته همچنین آورده است: «اگر کسی نگران باشد همانها که قبلا در قراردادی دیگر، سرملت را در خاک فرو کردهاند، ممکن است این بار هم بلایی بدتر به سر مردم بیاورند، کاسب تحریم است و شریک قطار عامل استعمار و...؟!» البته بدیهی است که این ادعا از اساس مشکل دارد چون قرارداد برجام نه تنها فروکردن سر ملت ایران در خاک نبود بلکه تضمینی بود برای برداشته شدن گامهای اساسی به سود بهبود شرایط کشور عزیزمان ایران. روزنامه کیهان اما اصرار دارد که برجام را فروکردن سر ملت ایران در خاک معرفی کند، اما خوشا ملتی که مصداق بارز فهم و تکامل سیاسیاند و در انتخابات ریاست جمهوری، نشان دادند نیازی به دلواپسی دلواپسانی مثل کیهان ندارند و برجام را نه فرو کردن سر خود در خاک بلکه، بالا آوردن سرشان در جامعه جهانی ارزیابی کردند و باز به امتداد این سربلندی رای دادند. البته ناگفته هم نباید بگذاریم که «کاسب تحریم» بودن هم آرام آرام دارد نزد کیهاننشینان به فضیلت بدل میشود! چون مسیری که آنها میروند و بوقی که در آن میدمند این را میگوید که خوب است کشور در تحریم و تنگنا باشد، اما ما با دنیا دور یک میز ننشینیم و تعامل سازنده نداشته باشیم.
طرفه آنکه وزرات نفت با تمام این کج سلیقگیها که رسانههای دلواپس درباره قرارداد توسعه فاز ۱۱ پارسجنوبی، روا داشتهاند، این فرصت را مغتنم میدارد برای گفتن خیلی از حرفها به مردمی که گردش آزاد اطلاعات را دوست دارند و امثال همین کیهان و کیهانیان هستند که مخالفان سرسخت گردش آزاد اطلاعاتند؛ در ماجرای کرسنت هم روز «تبلیالسرائر» فراخواهد رسید و وزارت نفت، برای عموم ملت روشن خواهد کرد که چه کسانی در پی خیانت به منافع ملی به خاطر تفکرات عجیب و غریبشان بودهاند!