نقشه کثیف یک زن برای شوهرش!

|
۱۳۹۶/۰۴/۲۲
|
۰۶:۴۷:۴۴
| کد خبر: ۵۸۶۰۱۹
نقشه  کثیف یک زن برای شوهرش!
یک زن با صاحبخانه اش که مرده است برای شوهرش پاپوش کثیفی طراحی کرد.

به گزارش گروه حوادث خبرگزاری برنا، سه مرد که متهم هستند از سوی یک زن برای انتقام گیری از شوهرش اجیر شده اند دیروز در حالی پای میز محاکمه ایستادند که ادعا کردند در جریان انتقام گیری کینه جویانه نبوده اند.

 این در حالی است که متهمان می گویند طراح اصلی این نقشه مردی بوده که دو ماه قبل به خاطر بیماری فوت شده است.

عصر بیست و چهارم فروردین ماه سال 92 یک مرد 36ساله به نام امیر به پلیس   آگاهی تهران رفت و از چند مرد ناشناس که وی را ربوده و از او به زور امضا گرفته بودند شکایت کرد.

وی گفت: ساعت 12 ظهر بود که مقابل مدرسه دخترم در نارمک رفته بودم. می خواستم دخترم را به خانه برگردانم که یکباره سرنشینان یک دستگاه خودرو ال 90 به من نزدیک شدند و خودشان را مامور معرفی کردند. انها گفتند حکم جلبم را دارند و مقابل چشمان دخترم مرا به زور سوار ماشین کردند. مردان ناشناس به دستانم دستبند زدند و چشمانم را بستند. آنها مرا در چند خیابان گرداندند. سپس ماشین را متوقف کردند و به زور در دهانم مشروب ریختند.

وی ادامه داد: آنها مرا به پایگاه بسیج تحویل دادند و به دروغ گفتند مشروب خورده ام و آنها مرا دستگیر کرده اند.ماموران بسیج در بازرسی کیفم دو فشنگ جنگی به دست آوردند ولی وقتی به بازجویی از من پرداختند متوجه شدند در دام مامورنماها افتاده ام و آنها احتمالا قصد پاپوش درست کردن برای من را داشته اند. به همین خاطر خواستند تا به پلیس آگاهی شکایت کنم.

به دنبال شکایت این مرد پلیس به تحقیق پرداخت و به اختلاف های دنباله دار وی با همسرش سمانه پی برد. در حالی که فرضیه انتقام گیری از سوی همسر امیر مطرح شده بود پلیس رد ماموران قلابی را به دست آورد و سه متهم بازداشت شدند.آنها گفتند از سوی یک مرد جوان به نام داوود و به دستور سمانه برای پاپوش درست کردن برای امیر اجیر شده بودند.

به این ترتیب داوود نیز بازداشت شد و برای متهمان کیفرخواست صادر و پرونده به شعبه هشتم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.

در ابتدای این جلسه که به ریاست قاضی Judge حسین اصغرزاده و با حضور دو مستشار تشکیل شد ابتدا شاکی به تشریح شکایتش پرداخت. وی گفت: من و همسرم با هم اختلاف داشتیم اما قرار گذاشته بودیم تا بزرگ شدن دخترمان با هم زیر یک سقف زندگی کنیم. اما یک روز که از محل کارم به خانه برگشتم متوجه شدم همسرم همه وسایل خانه را جمع کرده و با خود برده است. من از او شکایت کردم و به ناچار همراه دخترم برای زندگی به خانه مادرم رفتم. در دادسرا بود که اولین بار با داوود روبه رو شدم. او صاحب خانه همسرم بود که همراه او به دادسرا آمده بود. بعد از چند جلسه دیگر پیگیر پرونده نشدم تا اینکه ماموران قلابی مرا ربودند و پس از کتک زدنم و گرفتن چند امضا و خوراندن مشروب مرا تحویل پایگاه بسیج دادند. آنها برای به دام انداختنم چند تیر جنگی هم در کیفم جاساز کرده بودند.بعد از مطرح کردن شکایت در پلیس اگاهی گفتم به همسرم و صاحب خانه او مشکوک هستم و به این ترتیب بود که انها بازداشت شدند.

سپس برادر داوود که در جلسه حضور داشت به قضات گفت: برادرم به بیماری سرطان مبتلا بود و 2ماه قبل به همین خاطر در بیمارستان جان سپرد.وی مدارک فوت برادر را نیز به دادگاه ارائه داد.

سپس سه متهم دیگر به دفاع پرداختند. یکی از انها گفت: من از نقشه داوود بی خبر بودم. او گفته بود امیر در قاچاق  مواد منفجره و سلاح دست دارد. داوود وعده داده بود اگر او را بگیریم و تحویل پلیس بدهیم کار مناسبی برایم پیدا می کند. به همین خاطر حاضر شدم در اجرای نقشه به او کمک کنم. ما امیر را به زور سوار ماشین کردیم ولی داوود در مسیر به زور به او مشروب خوراند تا او را تحویل پلیس بدهد. انجا بود که من متوجه نقشه انتقام گیری شدم اما دیگر کاری از دستم سخته نبود.

دو متهم دیگر نیز گفتند از نقشه شوم داوود بی خبر بودند و حتی پس از اینکه فهمیده اند او قصد پاپوش درست کردن برای مرد جوان را داشته با او درگیر شده اند.

وقتی سمانه به دفاع پرداخت و گفت: باور کنید هیچ ارتباطی با داوود نداشتم. او صاحب خانه ام بود اما وقتی فهمید همسرم به خاطر بردن وسایل از خانه اش از من شکایت کرده قول داد به من کمک کند. حتی در یکی از جلسات دادگاه هم حاضر شد. اما او حرفی درباره آدم ربایی و تنبیه کردن شوهرم به من نزده بود.من هیچ وقت برای ربودن همسرم از او کمک نخواسته بودم.در پایان این جلسه هیات قضایی وارد شور شد تا رای صادر کند.

نظر شما