رده سنی 8 تا 10 سال با رده 6 تا 8 سال بسیار متفاوت است. اکثر مربیان مدارس فوتبال برای فعالیت در این رده، نسبت به رده ما قبل رغبت بیشتری نشان داده که دلایل آن به قرار ذیل است:
1. در این رده با یک بازیکن خردسال سر و کار نداشته و مقابل آنان یک کودک قرار دارد.
2. اگر بازیکنی در اجرای خواسته مربی ناتوان باشد، کمتر شاهد گریه یا قهر کردن وی خواهند بود.
3. تعداد بازیکنان گوشه گیر و خجالتی کمتر بوده و وابستگی آنان به پدر و مادر، نسبت به قبل کاهش یافته است.
4 . بچه ها به علت حضور دو یا سه ساله در دبستان، اجتماعی تر شده و برای حضور در فعالیت های گروهی تمایل بیشتری از خود نشان می دهند.
5 . در پوشیدن کاور، کفش، بستن بند کفش و... نیاز چندانی به کمک مربی ندارند. ( امکان رویت موارد جزئی نیز وجود داشته که البته اجتناب ناپذیر است.)
6 . بچه ها نه تنها نظم و انضباط را در دبستان یاد گرفته و می شناسند، بلکه تا حدودی آن را به عنوان یک اصل پذیرفته اند.
7 . رابطه شاگرد و استادی و آموختن از اشخاص قابل اعتمادی همچون مربی که همانند پدر و مادر دلسوز باشند را فرا گرفته و پذیرفته اند.
8 . بیش از آنکه با دیدگاه تفریح و بازی به فعالیت نگریسته و نوع آن برایشان مهم نباشد، به فکر «لذت بردن از ورزش فوتبال» هستند نه خواسته ای دیگر.
9 . از بین بازیکنان مورد علاقه داخلی و خارجی، برای خویش الگوسازی کرده، خود را «کریس رونالدو یا لیونل مسی و...» نامیده و سعی در تقلید از آنان دارند.
10 . دارای قدرت تجزیه و تحلیل بیشتری بوده و حس همکاری با مربی در اجرای تمرین را بهتر لمس می کنند.
11 . اهمیت زمان را دانسته و به عنوان مثال اگر یک دقیقه زمان آب خوردن در هر سری استراحت حین تمرین لحاظ شود، متناسب با آن زمان، وقت خود را برای رفت و برگشت به آبخوری یا قمقمه موجود در ساکشان تنظیم می کنند یا اگر تایم بازی پنج تا هفت دقیقه باشد، آن را کاملا احساس کرده، برای آن بازه زمانی برنامه ریزی کرده و اگر بیش از آن طول بکشد، گهگاه به مربی نگریسته و منتظر سوت پایان خواهند بود. حتی بازیکنان کنار زمین، بدون داشتن ساعت، متوجه می شوند که نوبتشان فرا رسیده است.
12 . اگر جدی ترین مربیان، در رده 6 تا هشت سال مجبور بودند خویشتن را از لحاظ رفتاری و فکری همسن بچه ها کنند، در این رده کمی بهتر می توانند جدیت خویش را بروز دهند. البته میبایست با ملایمت خاصی نیز همراه باشد زیرا هنوز درک بچه ها کامل نشده و روحیه ای حساس دارند.
13 . بچه ها از نظر توانایی فکری و خصوصا جسمی به پختگی بیشتری رسیده، بافت عضلانی آنان پیشرفت قابل ملاحظه ای داشته و دوندگی، انعطاف پذیری و آستانه تحملشان در برابر خستگی ناشی از تمرین افزایش یافته است.
14 . میل به بازی در تمامی آنان وجود داشته و به ندرت مشاهده می شود در یک بازی 5*5، بازیکنی بدون تحرک و به حالت انزوا نظاره گر بازی بقیه باشد.
15 . اعتماد به نفسشان افزایش یافته، جنب و جوش و سر و صدایشان حین تمرین و مسابقه بهتر از رده قبل شده است.
16 . به هیچ وجه از بازی خسته نشده و حتی اگر مربی سه یا چهار ساعت پیاپی بازی بگذارد، با همان انگیزه ادامه داده و لذت می برند.
17 . بهتر از گذشته متوجه کیفیت چمن، نوع توپ، اهمیت کفش و ساقبند مناسب شده و به دنبال بهترین ها هستند.
18 . به ندرت پیش می آید مربی را عمو یا آقا و...نامیده و معمولا او را آقای.....یا آقا مربی صدا می زنند. در حقیقت نقش و جایگاه مربی را پذیرفته اند.
19 . تنها آرزویشان شروع هر چه سریعتر تمرین و بازی از جانب مربی است.
20 . قدرت تشخیصشان از کیفیت بازی دوستان بالا رفته، به خوبی می دانند چه کسی را جلو، کدام بازیکن را دفاع و کدامیک را درون دروازه بگذارند. در واقع درک کاملی از وظایف اولیه دفاع، دروازبان و مهاجم دارند.
21 . اهل دروغگویی نبوده و صادق ترین داوران هستند ( حتی اگر به ضررشان باشد ) زیرا با دیدگاه منفعتی به فوتبال نمی نگرند، بلکه فقط به دنبال بازی و لذت بردن از فوتبال هستند. در حقیقت باخت، آنقدر برایشان ارزشمند نیست که بخواهند به خاطرش دروغ بگویند.
22 . در صورت ایجاد انگیزه کافی از جانب مربی، از مسابقه با رده 12 تا 14 سال نیز نمی هراسند.
23 . بسیار به مربی وابستگی و علاقه داشته، وی را مانند پدر و مادر خود دوست می دارند.
24 . بازی فوتبال را در دبستان یا محله تجربه کرده و صاحب مهارت هایی محدود، متناسب با سن خود شده و چه بسا تجربه حضور در مدرسه فوتبال را سال های گذشته نیز کسب کرده اند.
یادداشت: محسن بابادی، استعدادیاب و مربی فوتبال رده های پایه خوزستانی