چرا دونالد ترامپ از ایران خوشش نمی‌آید؟

|
۱۳۹۶/۰۵/۱۳
|
۰۹:۳۳:۱۶
| کد خبر: ۵۹۵۵۱۸
چرا دونالد ترامپ از ایران خوشش نمی‌آید؟
تحلیلگر آمریکایی معتقد است، تصور "کاریکاتوری" و نادرست از ایران بعنوان "کانون تروریسم جهانی"، نه تنها اشتباه آمیز، بلکه خطرناک است؛ زیرا می تواند به بروز یک جنگ جدید در خاور میانه منجر شود.

به گزارش گروه روی خط رسانه های خبرگزاری برنا؛ اسپوتنیک به نقل از نشریه آمریکایی "پروجکت سیندیکیِت"، دونالد ترامپ رییس جمهور آمریکا و مشاوران وی به موضع عربستان مبنی بر اتهام ایران به حمایت از اعمال تروریستی در خاور میانه پیوستند. در عین حال کنگره آمریکا دوباره بسته جدید تحریم ها علیه تهران را تصویب کرد.

به عقیده "جفری ساکس" تحلیلگر آمریکایی، تصور "کاریکاتوری" مانند از ایران بعنوان کانون تروریسم جهانی نه تنها اشتباه آمیز، بلکه خطرناک هم می باشد زیرا می تواند به بروز یک جنگ جدید در خاور میانه منجر شود.

این کارشناس می افزاید: مثل اینکه برخی سران گرم در آمریکا با وجود اینکه ایران در یک ردیف با ایالات متحده برضد داعش مبارزه می کند همین هدف را دنبال می کنند. یک حقیقت دیگر نیز وجود دارد: ایران بر خلاف بسیاری از حریفان خود در منطقه، یگانه کشور دارای دموکراسی حقیقی عامل است. جالب اینجا است که توسعه کمپین حملات لفظی ضد ایرانی در آمریکا و عربستان دو روز پس از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری در ایران شروع شد. در این انتخابات نیروهای میانه رو به ریاست حسن روحانی رییس جمهور کنونی پیروز شدند.

به عقیده ساکس، هیچ بعید نیست که سیاست ترامپ در حمایت از حملات عربستان به ایران، تنها یکی از پروژه های بازرگانی ترامپ به شمار می آید. وی هنگامی که عربستان تصمیم گرفت 110 میلیارد دلار سلاح آمریکایی را خریداری کند به وجد آمده و هدف این معامله را تامین محل های جدید کار برای آمریکایی ها نامید. گویی یگانه کار سودآور برای آمریکایی ها همراه با جنگ افروزی است.

ناگفته نماند که متهم سازی ایران بوسیله دولت ترامپ تا اندازه ای ادامه دهنده خط مشی کلی آمریکا است. سیاست واشنگتن آکنده از جنگ های بی معنا و فاجعه بار در خارج است. این جنگ ها هیچ هدف های واقعی را دنبال نکرده و تنها برای رسیدن به خواست ها و تصورات اشتباهی تبلیغات رسمی خدمت می کند. کشاندن پای ایالات متحده به ویتنام، افغانستان، عراق، سوریه، لیبی و یمن برای انجام جنگ های پرخرج و شرکت در بسیاری دیگر اختلاف ها هیچ توضیح منطقی ندارد.

خصومت آمریکا نسبت به ایران در 1979 (1358) پس از انقلاب اسلامی در ایران شروع شد و تصرف سفارت آمریکا در تهران و گروگانگیری 444 دیپلمات آمریکایی توسط دانشجویان رادیکال ایرانی به نقطه اوج آن تبدیل شد. این شوک تا به حال هم در آمریکا سپری نشده است.

به نوشته این منبع، برای اکثر آمریکایی ها انقلاب اسلامی و بحران مربوط به گروگانگیری حوادث کاملا غیر مترقبه بوده و فقط اندک کسانی می دانستند که انقلاب اسلامی 25 سال پس از توطئه سیای آمریکا و سرویس ویژه انگلیس "ام آی 6" در سال 1953 (1332) صورت پذیرفت و هدف آن کودتا، حفظ کنترل انگلیسی - آمریکایی نفت ایران بود که زیر خطر ملی شدن از طرف دولت منتخب قانونی ایران قرار گرفته بود. آمریکا دولت قانونی دموکراتیک را سرنگون کرد و یک رژیم پلیسی زیر سلطه شاه را روی کار آورد.

ساکس می‌نویسد: آمریکا در جنگ ایران و عراق از بغداد حمایت کرد و پس از پایان این جنگ در 1988 (1367) تحریمات ضد ایرانی را لغو نکرد که با بحال هم به قوه خود باقی است. آمریکا از 1953 (1332) برضد حکومت  و پیشرفت مستقل اقتصاد ایران دست به اقدام می زند و با اعمال محرمانه از حکومت خودکامه ایران در دوره 1953-1979  (1332 تا 1357) حمایت کرده و به دشمنان ایران کمک های نظامی واگزار کرده و علیه نظام اسلامی تحریمات وضع کرده و در طول چندین دهه حفظ می کند. در دوره اخیر حمایت ایران از حماس و حزب الله و برنامه هسته ای وارد لیست اتهامات شده و ترامپ آماده است در پی نارضایتی از برنامه هسته ای ایران برجام را لغو کرده و بدین ترتیب می خواهد امکان تازه ظاهر شده برقراری روابط عادی میان دو کشور را از بین ببرد.

ساکس در پایان می نوسد: بریتانیا، فرانسه، آمریکا و روسیه در طول قرن گذشته (میلادی) به زحمت توانستند در خاور میانه با توسل به زور به مقاصد خود برسند. آنها با تلفات جانی و پولی و معنوی که آنجا متحمل شدند به چیزی نرسیدند. به نظر می رسد که شوروی سابق در این منطقه در افغانستان ضربه مهلکی خورده که هنوز هم از آن علاج نشده است. ما حالا مانند هیچ وقت دیگر به چنان دیپلماسی درازمدتی احتیاج داریم که متکی بر مصالحه باشد نه بر دور جدید متهم سازی و مسابقه تسلیحاتی، زیرا در غیر این صورت حوادث ممکن است به سهولت به فاجعه منجر شود

منبع: العالم

 

نظر شما