با حضور بزرگان روابط عمومی ایران؛

چهارمین نشست «روابط عمومی؛ علم تا عمل» با موضوع ارتقاء جایگاه روابط عمومی در ایران برگزار شد

|
۱۳۹۶/۰۸/۰۲
|
۲۲:۴۷:۴۳
| کد خبر: ۶۲۸۹۶۶
چهارمین نشست «روابط عمومی؛ علم تا عمل» با موضوع ارتقاء جایگاه روابط عمومی در ایران برگزار شد
محمد رضا پارسیان دبیر کل نشست های روابط عمومی علم تا عمل گفت:ارتقاء جایگاه روابط عمومی در ایران بدون توجه کارشناسی محقق نخواهد شد.

به گزارش خبر گزاری برنا، چهارمین نشست «روابط عمومی؛ علم تا عمل» یکم آبان‌ ماه در تالار ایوان شمس با حضور پروفسور محمدباقر ساروخانی استاد جامعه‌شناسی ارتباطات، حسینعلی افخمی مدیرگروه روابط عمومی دانشکده ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی، حسین باهر کارشناس رسانه، ناصر بزرگمهر روزنامه‌نگار و چهره ماندگار روابط عمومی ایران، میرزابابا مطهری‌نژاد رئیس انجمن روابط عمومی ایران، امیر خجسته نماینده مردم همدان در مجلس و نایب رییس فراکسیون روابط عمومی و رسانه مجلس، زهرا ساعی نماینده مردم تبریز در مجلس، محمدرضا پارسیان دبیرکل نشست روابط عمومی؛ علم تا عمل، مینا نظری دارنده جایزه طلایی ایپرا 2017 (روابط عمومی)، محمد سلطانی‌فر استاد ارتباطات، غلامرضا کاظمی دینان استاد ارتباطات و رئیس سابق انجمن روابط عمومی ایران، امیرعباس تقی‌پور مدیرمسوول ماهنامه مدیریت ارتباطات و دبیرخانه دائمی همایش‌های سالانه روابط عمومی الکترونیک، حمید شکری خانقاه جامعه‌شناس ارتباطات، امیرحسین شمشادی دبیر اجرایی و قاسم عزیزی دبیر علمی این نشست، احسان شریفی مدیرعامل صندوق ذخیره کارکنان شهرداری تهران، مونا رحمانی مدرس و پژوهشگر ارتباطات، مرتضی بهنام، مهدی ایران‌منش نگارنده کتاب «ادب گفت‌وگو» و ... برگزار شد.

 

مدیر عامل صندوق ذخیره کارکنان شهرداری تهران:

صاحب‌نظران روابط عمومی در بازسازی فضای اعتماد میان مردم و صندوق های مالی راهکارهای علمی ارائه کنند/ روابط عمومی نقشی حیاتی در اعتماد آفرینی ایفا می کند

 

در ابتدای این مراسم مهندس احسان شریفی مدیر عامل صندوق ذخیره کارکنان شهرداری تهران به عنوان سخنران افتتاحیه این نشست با اشاره به نقش تعیین کننده روابط عمومی در افزایش اعتماد مشتریان و ذی‌نفعان به سازمانها، از صاحب‌نظران روابط عمومی کشور درخواست کرد در زمینه بازسازی فضای اعتماد میان مردم و صندوق های مالی و سرمایه‌گذاری راهکارهای علمی ارائه کنند.

 

وی گفت: نشست های روابط عمومی صندوق ذخیره کارکنان شهرداری تهران حدود 10 سال سابقه دارد و وظیفه آن ارتقای معیشت و منزلت و امید به فردای بهتر و رفع نگرانی‌های کارکنان شهرداری تهرانی است.

 

شریفی ادامه داد: این صندوق با توجه به مشکلات و دغدغه‌های هزینه‌های جاری زندگی و مسائل دوران بازنشستگی و پاسخگویی به نیاز آنها ایجاد شده و ماموریت دارد با انجام فعالیت‌های اقتصادی از طریق به کارگیری منابع مالی و اعتباری که در اختیارش قرار می‌گیرد و مدیریت بهینه آنها ضمن ایجاد ارزش افزوده اقتصادی بستر لازم را برای ارایه خدمات متنوع و شاید عادلانه به جهت معیشت و منزلت آنها فراهم کند.

 

وی در ادامه گفت: صندوق 3 هدف اصلی دارد هدف اول مدیریت بهینه منابع موجود است و دارایی صندوق بالغ بر هزار میلیارد تومان است و ما امانتدار هستیم هدف دوم شناسایی و استفاده از فرصت‌های مناسب سرمایه‌گذاری و تعیین ورود و خروج به منظور تحقق ارزش اقتصادی است و هدف سوم حفظ و ارتقای اعتماد اعضا نسبت به موسسه و اخذ مشارکت از دوستان روابط عمومی است.

 

شریفی گفت: «در کشور 3 بحران وجود دارد که به حوزه‌های اقتصادی مرتبط می‌شود. 1- بحران سالمندی: در طول سال‌های 90 تا 95 – 22 درصد جمعیت بالای 65 سال کشور افزایش یافته و تا سال 1425 رشد جمعیت کشور به صفر یا حتی منفی صفر خواهد رسید. بحران دوم، صندوق‌های بازنشستگی و حمایت آتیه است و اینکه کدام صندوق اصلی برای کشور در نظر بگیریم در حالی که حدود 85 درصد به طور میانگین کسری بودجه داریم یعنی صندوق تامین اجتماعی بزرگ‌ترین صندوق کشور است که 85 درصد و صندوق تامین اجتماعی نیروهای مسلح 98 درصد کسری بودجه دارد این آمار براساس آمار رسمی بودجه کشور است اما نقش روابط عمومی می‌تواند مسیر اعتمادآفرینی نسبت به صندوق‌ها توجیه گری و روشنگری برای مردم ایجاد کند.

 

مدیر صندوق ذخیره کارکنان شهرداری گفت: بحرانی که این روزها همه عزیزان با آن روبرو هستند و مطلع هستند بحران بی‌اعتمادی مردم نسبت به صندوق‌های مالی و اعتباری است و روابط عمومی نقشی حیاتی در اعتماد آفرینی ایفا می کند.

 

محمد رضا پارسیان دبیر کل سلسله نشست های روابط عمومی علم تا عمل در گزارشی گفت: امروزه نقش بنیانی روابط عمومی و ارتباطات اجتماعی در میزان توفیق نیل به اهداف سازمانی و موفقیت مدیریت، به صورت حقیقتی انکار ناپذیر درآمده است، زیرا مدیریت سالم به معنای مدیریت باورهای باز است. در مدیریت باورهای باز تربیت نیروی انسانی حرفه ای برای ورود به مسئولیت های عظیم اجتماعی، بر عهده اساتید، دانشگاهها و نهادهای علمی، تخصصی و مدنی است و دبیرخانه سلسله نشست های روابط عمومی؛ علم تا عمل و انجمن روابط عمومی ایران از جمله این نهادهای علمی و تخصصی و مدنی هستند که طراحی، برنامه ریزی و اجرای این نشستها را بر عهده گرفته اند.

 

وی گفت: کمی بیش از یکسال قبل، با پتانسیل دانشجویی دبیرخانه سلسله نشست های علمی و عملی روابط عمومی ایران را تشکیل دادیم و بر آن شدیم تا به سهم خود کاری کنیم تا غبار غربت از چهره روابط عمومی بزداییم، با راهنمایی بزرگان و اساتید دلسوز حوزه روابط عمومی، بویژه استاد مطهری نژاد که از ابتدای راه کنارمان قرار گرفتند، دبیرخانه نشست هایی با عنوان روابط عمومی؛ علم تا عمل را تاسیس کردیم که محصول آن سلسله نشستهایی شد که امروز چهارمین آن را با عنوان «ارتقاء جایگاه روابط عمومی در ایران» در خدمت شما هستیم.

 

وی در ادامه گفت: روابط عمومی ایران در حالی ۶۵ سالگی خود را سپری می کند که همچنان از ۴ چالش و مشکل اساسی رنج می برد. چالش ساختاری، چالش آموزشی، چالش نیروی انسانی متخصص و حرفه ای و مهم‌تر از آن چالش فرهنگی و این آخری قابل تامل تر است، چرا که فرهنگ و فلسفه روابط عمومی در کشورمان در بین مدیران سطوح مختلف در بخش دولتی و خصوصی ناشناخته است.

 

پارسیان گفت: ارتقاء جایگاه روابط عمومی در ایران بدون توجه کارشناسی به این چالش ها و رفع موانع به این منظور محقق نخواهد شد، از این رو دبیرخانه سلسله نشستهای علمی و عملی روابط عمومی ایران با همکاری انجمن روابط عمومی ایران در چهارمین نشست تخصصی خود به بررسی ماهیت این چالش ها و چگونگی برون رفت از آنها خواهد پرداخت.

میرزابابا مطهری‌نژاد در این نشست به مشکلات اساسی روابط عمومی‌ها اشاره کرد و گفت: روابط عمومی در ایران از چهار مشکل اساسی رنج می‌برد. ابتدا چالش آموزشی به این معنی که هنوز دانشگاه‌ها ما کتاب‌های سال ۴۵ دکتر امینی را تدریس می‌کنند که در آن زمان بسیار عالی بود اما الان فقط فصل اول آن قابل تدریس است. ما همچنین بحران عجیبی در رونویسی از روی کتاب‌های هم و کپی کردن و منتشر کردن کتاب‌ها داریم. در حوزه فنون و تکنیک روابط عمومی کارهای جدید و قابل استفاده‌ای در اختیار دانشجویان گذاشته شده است. اما دانشجو اول باید فلسفه روابط عمومی را بداند و آن را بشناسد تا بداند از چه اصول و تکنیکی استفاده کند. استاد باهر همیشه موضوعی را که می‌خواستند بیان کنند فلسفه آن را می‌گفتند تا متوجه شویم که در چه مسیری قدم گذاشته‌ایم. زمانی که متخصص روابط عمومی نداند که فلسفه روابط عمومی چیست، اگر تکنیک را به او بگویی به کارش نمی‌آید و چالش آموزشی در ابعاد مختلف خود را نشان می‌دهد. دانشجویان در دانشگاه‌های مختلف تحصیل می‌کنند و در موضوعات یکسان مطالب متفاوتی را یاد می‌گیرند. این امر باعث می‌شود که فاصله ایجاد شود.

 

او با اشاره به چالش‌های دیگر حوزه روابط عمومی ادامه داد: در روابط عمومی‌ها تکنیک‌من‌ها فراوان‌ هستند اما نیروی حرفه‌ای نداریم که مطالعه کند این مقاله یا مجله روی مخاطب چه تأثیری می‌گذارد. چالش دیگر ما که از همه مهمتر است فرهنگی است. جامعه و به خصوص مدیران با فرهنگ ارتباطی و روابط عمومی و رسانه‌ای آشنا هستند. ما بارها به مسؤولان نامه نوشتیم که در جلسه روابط عمومی‌ها از آن‌ها راهکار مشکلات را بخواهند. اما آن‌ها دوباره درس روابط عمومی به فعالان این حوزه می‌دهند. وزیر در جلسه‌ای که با او داشتیم گفت من روابط عمومی سازمان محور می‌خواهم و نمی‌خواهم که روابط عمومی مجیزگوی ما باشد. روابط عمومی سازمان محور به این معنی است که به مخاطب و مردم توجه نکند و تنها به منافع سازمان بیندیشد. چالش دیگر ساختاری است.

 

رئیس انجمن روابط عمومی ایران درباره وظیفه روابط عمومی‌ها در برابر مردم گفت:‌ روابط عمومی‌ها باید زمانی که میان منافع سازمان و مردم تعارض بوجود می‌آید طرف مردم را بگیرند. به دلیل اینکه تمام واحدهای سازمانی از منافع سازمان دفاع می‌کنند و مردم باید ببینند که یک واحدی نیز طرفداری او را می‌کند. زمانی که مردم احساس کنند که تمام سازمان ها مقابل آن‌ها هستند جرأت نمی‌کنند که وارد سازمان شوند. بنابراین به نفع سازمان است که طرفدار مردم باشند تا مردم با سازمان آشتی کنند وگرنه شکافی میان مردم و سازمان‌ها بوجود می‌آید. سال گذشته آقای رستمیان استاد ارتباطات یادداشتی را در ماهنامه مدیریت ارتباطات منتشر کرد که در آن نوشته شده بود «یکی از مسائلی که جایگاه روابط عمومی در سازمان و جامعه را تضعیف می‌کند این است که آن‌ها به روزمرگی و کارهای خود عادت کرده‌اند و دست به ابتکار نمی‌زنند و طرحی را به سود مردم ارائه نمی‌دهند که مطالبات مردم در آن موجود باشد. همچنین تمرکز روابط عمومی‌ها حول محور ستادهای کلان است.» ما برای اینکه بتوانیم جایگاه روابط عمومی را ارتقاء دهیم باید از روابط عمومی شروع کنیم و مطالبات مردم را در سیاست سازمان‌ها جای دهیم. تا مردم احساس کنند که سازمان نیازشان را برآورده می‌کند.

 

او ادامه داد: من پیشنهاد می‌کنم که دو جریان را از امروز شروع کنیم. ابتدا انتظارات مردم را به سیاست سازمان تبدیل کنیم و آن را اعلام کنیم و دوم اینکه اساتید و کارشناسان در ارتباط با مسائل روابط عمومی کنش‌گر باشند و وقتی ضعفی را مشاهده می‌کنند آن را با زبان ادب و فاخر بیان کنند و چشم‌پوشی نکنند.

امیر خجسته، نماینده‌ی مجلس شورای اسلامی در چهارمین نشست از سلسله نشست‌های «روابط عمومی؛ علم تا عمل» با بیان این که روابط عمومی در ایران مظلوم است، گفت: جلسه ی شما امروز مطالبه‌گری است و اگر مطالبه‌گری نکنید روابط عمومی در مظلومیت خواهد ماند. پیام شما به مسئولان این است که به ارتقاء جایگاه روابط عمومی توجه کنند. من از شما به خاطر انجام این کار پراسترس تشکر می‌کنم. اگر این توجه ایجاد شد، قطعا روابط عمومی ارتقاء خواهد یافت.

 

خجسته درباره‌ی توجه نکردن مسئولان به «ارتقاء جایگاه روابط عمومی در ایران» گفت: توسعه‌ی دنیا با روابط عمومی و ارتباطات است ولی در کشور ما جایگاه روابط عمومی مشخص نیست. شما از یکی از معاونان رئیس جمهور دعوت کردید ولی چرا نیامدند؟ من به عنوان نماینده مجلس از مسئولان می‌خواهم که حضور پیدا کنند و حرف روابط عمومی‌ها را بشنوند. از دولت آقای روحانی این انتظار وجود دارد چون راه توسعه پایدار روابط عمومی و ارتباطات است. تا کی روابط عمومی‌ها باید در مظلومیت باشند؟ من به عنوان نماینده‌ی شما دوستان انتظار دارم مسئولان در جلسه‌ی سرمایه‌های کشور حضور داشته باشند. چرا حاضر نمی‌شوند؟ راهکاری که روابط عمومی ها ارائه می‌دهند، می‌تواند کلید حل مشکلات کشور باشد.

 

نایب رئیس فراکسیون روابط عمومی و رسانه مجلس شورای اسلامی ادامه داد: من نمی‌خواهم درس روابط عمومی دهم. از شما انتظار دارم مشکلات مردم و مملکت را مطرح کنید و برای جذب سرمایه‌های بین‌المللی راهکار ارائه دهید. چون سرمایه‌های ملی ما هستید و باید ابتکار و خلاقیت داشته باشید و از ما مطالبه کنید. اگر شما کار کارشناسی انجام دهید، ما فقط استقبال می‌کنیم و در مجلس آن را مطرح می‌کنیم. روابط عمومی چشم نظام است. برای مشکلات کشور بیکاری، جذب سرمایه‌گذاری و … راهکار دهید.

محمد باقر ساروخانی، پدر جامعه‌شناسی ارتباطات ایران با اشاره به نقش و جایگاه مدیران ارشد در تعالی روابط عمومی بیان کرد: روابط عمومی مانند هر دانش دیگری اگر قرار باشد در اتاق دانشگاه محبوس شود روابط عمومی نیست. روابط عمومی باید در عمل و واقعیت تحقق یابد و ما را به کاروان خانواده جهان پیوند دهد و همچنین بگوید که چگونه توسعه پایدار در کشور ایجاد شود.

 

او با اشاره به آفت‌های روابط عمومی اظهار کرد: روابط عمومی آفت‌های زیادی دارد که می‌توان به مدیحه‌گویی، مراسمی بودن، غیرمهارتی بودن و رابطه‌ای بودن آن اشاره کرد. بنابراین روابط عمومی که با این آفت‌ها همراه باشد داده‌هایی بیمار تولید می‌کند.

 

او ادامه داد: ما نمی‌توانیم روابط عمومی منفعل را تحمل کنیم و این نوع روابط عمومی در تعالی روابط عمومی نمی‌گنجد. تعالی روابط عمومی در روابط عمومی تحلیل‌گر است که نه تنها داده را دریافت می‌کند بلکه به تحلیل و تبیین آن می‌پردازد. روابط عمومی هوشمند نیز جزو تعالی روابط عمومی محسوب می‌شود. این نوع روابط عمومی دارای تاکتیک و استراتژی است و نه تنها زمان حاضر را می‌بیند بلکه آینده‌نگر هم هست. ما نمی‌توانیم جهان امروز را بدون روابط عمومی تعالی‌بخش ببینیم. همچنین نمی‌توانیم توسعه پایدار را بدون این نوع روابط عمومی تعریف کنیم.

 

ساروخانی با بیان اینکه روابط عمومی‌ها آتش، نور و روشنایی را به سازمان‌ها می‌بخشند، اظهار کرد: این روابط‌عمومی‌ها منادیان دانایی هستند به دلیل اینکه در بیرون و داخل سازمان‌ها به انتقال دانش می‌پردازند و جامعه آگاه و بالغ نیز از طریق روابط عمومی تولید خواهد شد.

 

او با بیان سه مرحله حیاتی روابط عمومی ادامه داد: سازمانی که می‌خواهد تولید شود، باید اولین گام خود را روابط عمومی قرار دهد. این سازمان باید از مردم بپرسد که چه مطالبه‌ای دارند و این کار روابط عمومی است. هیچ سازمانی نمی‌تواند باقی بماند مگر اینکه روابط عمومی‌ها در این سازمان حضور داشته باشند. روابط عمومی شرط اصلی برای ورود ما به آستانه هزاره سوم است. ما نیازمند روابط عمومی، استانداردسازی آن و تعالی این دانش هستیم. نظام روابط عمومی باید از کارگزارانش دفاع کند. چرا پزشکان و مهندسان، نظامی برای خود دارند اما روابط عمومی‌ها نظام حمایت‌گر ندارند؟

 

ساروخانی اضافه کرد:‌ ما باید تخصصی را برای روابط عمومی تعریف کنیم تا کسی نتواند بدون آگاهی و با رابطه وارد این کار شود. اگر قرار است که در سازمانی بدرخشیم و صدایمان شنیده شود، باید مهارتی عمل کنیم و به همه نشان دهیم که ما یک دانش و مهارت قوی هستیم.

 

او با اشاره به کسانی که وارد کار روابط عمومی می‌شوند، بیان کرد: افرادی که کار روابط عمومی می‌کنند باید دارای استعداد باشند زیرا روابط عمومی یک شغل عادی و روتین نیست بلکه خلاق است. همچنین این فرد باید ارتباطات قوی داشته باشد. افرادی که در این حرفه قرار می‌گیرند باید بتوانند استعداد خود را پردازش کنند اما باید انگیزه نیز داشته باشند.

 

ساروخانی با بیان اینکه مدیران ارشد و میانه مهم هستند، اظهار کرد: نه تنها مدیران ارشد بلکه مدیران میانه نیز در کار سازمان و روابط عمومی اثرگذارند. ما از مدیران شناخت درست از روابط عمومی تعالی‌بخش می‌خواهیم، همچنین انتظار داریم که این شناخت به معرفت تبدیل شود و معرفت نیز به آگاهی برسد. باید بدانیم که شناخت کافی نیست و باید با پذیرش همراه باشد. برای مثال کسانی که در رأس کار قرار دارند دوست دارند که از آن‌ها تعریف شود و این امر غریزی است که انسان دوست دارد از او تعریف کنند. ما به دنبال فردی هستیم که در رأس کار باشد اما از نقد استقبال کند. کسانی که در رأس کار هستند باید غریزه‌شان را به تعالی برسانند.

 

او با بیان اینکه ما آزادی را از خویشتن خویش می‌خواهیم، ادامه داد: کسی که از عقاید و خرافات خود آزاد باشد نباید در ذهن خود اسیر باشد. به این معنی که فردی که در رأس کار قرار دارد باید بتواند اندیشه‌های گوناگون را بشنود و تحلیل کند و در نهایت بهترین اندیشه را بپذیرد. ما کسانی را می‌خواهیم که دروازه‌بانی ذهن داشته باشند. این افراد فرزانه هستند و ما این نوع افراد را برای ریاست می‌خواهیم. روابط عمومی‌ها در سازمان باید اتاقی کنار رئیس خود داشته باشند زیرا رئیس باید هر لحظه به آن‌ها برای تصمیم‌گیری احتیاج پیدا کند. تصمیم سازمان‌ها باید از جنس روابط عمومی باشد. رسالت فعالان و دانشجویان این حوزه این است که روابط عمومی جدید را جا بیندازند.

 

ساروخانی با انتقاد از برخی سازمان‌ها بیان کرد: رئیس نباید هر چه را که روابط عمومی بیان می‌کند طرد کند. من اسم این کار را سندرم نفی می‌گذارم. رئیس باید با شوق حرف روابط عمومی‌ها را گوش کند و حتی بپذیرد. قدم مهم‌تر در این کار به کارگیری است. به این معنی که اندیشه جدیدی که شنیده و پذیرفته می‌شود را به کار بگیرند. در نهایت بازخوردها را بررسی و نواقص را برطرف کنند. ما به دنبال چنین افرادی برای ریاست سازمان هستیم.

حسین افخمی، عضو هیئت علمی دانشگاه علامه‌طباطبایی در چهارمین نشست از سلسله نشست‌های «روابط عمومی؛ علم تا عمل» با انتقاد از وضعیت شفافیت در رسانه‌ها و سازمان‌ها گفت: کارهای اساسی باید شکل بگیرد و روابط عمومی در این بستر می‌تواند رشد بکند. اما در بستری که همه توپ‌ها را به زمین هم می‌اندازیم و هیچ کدام در حقیقت به همدیگر پاسخگو نیستیم، این رشد به وجود نمی‌آید.

 

افخمی در ابتدای سخنان خود با انتقاد از برخی گفته‌ها درباره روابط عمومی‌ها توضیح داد: این خبر را به شما بدهم که ما پنجاه سال است آموزش دوره‌ی کارشناسی روابط عمومی را شروع کرده‌ایم. ده سال اول خیلی خوب رفتیم و سال‌های بعدی لنگان لنگان! حتماً برنامه‌ریزی ما خوب نبوده است. اما باید ببینیم از دید ما روابط عمومی‌ها مشکل کار کجا است؟

 

او با نقد استفاده از پسوند «چی» برای فعالان روابط عمومی در بخشی از یک کلیپ به نمایش درآمده تأکید کرد: از ماست که برماست. می‌گویند روابط عمومی علم نیست. تا چه وقت می‌توانیم این بازی‌های کلامی را دنبال کنیم. من می‌خواهم  چندگلایه را مطرح کنم. ما از سال  ۸۶ تا الان داریم تلاش می‌کنیم که فوق لیسانس روابط عمومی را به ایران وارد کنیم، هنوز نتوانستیم. برای همین نباید بگوییم از حرف تا عمل! و این باید معکوس بشود از عمل تا حرف.

افخمی با اشاره به این که درس برنامه‌ریزی از کجا به روابط عمومی آمده است، گفت: یادداشتی را از اسکات کاتلیپ (یکی از متخصصان آموزش روابط عمومی در آمریکا) نگاه می‌کردم. کاتلیپ سه محور را برای کار روابط عمومی می‌گذارد: می‌گوید تغییر، عمل و ارتباطات. ۱۰ سال بعد  خودش یک ارزیابی هم به آن اضافه می‌کند که ما این را در حوزه‌ی مدیریت با عنوان چرخه‌ی دمینگ می‌شناسیم.

 او با اشاره به کارایی برنامه‌ریزی داشتن ادامه داد: حداقل می‌توانم بگویم  ۶ کتاب مرتبط در حوزه برنامه‌ریزی را من در کلاس به دانشجویان همیشه معرفی می‌کنم و در قفسه کتابخانه‌‌ام بیش از ۵۰ کتاب درباره‌ی برنامه‌ریزی فرهنگی، برنامه‌ریزی روابط عمومی، برنامه‌ریزی تحقیقات و امثال آن وجود دارد. کجا می‌خواهیم برنامه‌ریزی بکنیم، برای چه کسی می‌خواهیم برنامه‌ریزی کنیم. این­ها سؤالات اساسی است که در فرایند برنامه‌ریزی شروع می‌شود. من نسبت به برنامه‌ریزی روابط عمومی کمی بدبین هستم. بنابراین اجازه بدهید استدلالم را در این زمینه بگویم. اینجا کلاس آموزشی نیست که فرایند را بگویم. اما یک بخش از جلسه‌ی امروز ما جلسه‌ی انتقاد از خود و همسایه است.

 

مدیرگروه روابط عمومی دانشکده ارتباطات با بیان وضعیت برنامه‌ریزی در دیگر کشورها از جمله روسیه و چین درباره‌ی ساز و کارهای اجرای این برنامه‌ریزی‌ها توضیح داد و با اشاره به تجربیات مشابه در ایران گفت: در دوره‌ای یکی سازمان برنامه را در کشور منحل کرد، یکی آن را بازسازی کرد اما نگفتیم ریشه آن کجاست. افخمی با بیان تجربه‌های کشورهای با نظام  چند حزبی دموکراتیک تأکید کرد: برنامه‌ریزی آنها  برای احزاب است و زمان انتخابات به رأی گذاشته می‌شود و بعد از رأی آوردن اجرا می‌شود.

 

او با اعتقاد به اینکه شیوه‌ی برنامه‌ریزی کلان کشور همچنان در تلاطم است، ابراز عقیده کرد: تعارض‌ها را نمی‌خواهیم ببینیم. کمی چشم‌ها را باز کنیم. این شکاف‌ها آشکار است. برنامه‌ها را یک عده تکنوکرات تحصیل‌کرده  فرهیخته می‌نویسند، عده‌ای سیاستمدار در مجلس آن را بالا و پایین می‌برند. وقتی دوره‌ی انتخاباتی اینها تمام می‌شود، رئیس‌جمهور بعدی می‌آید که از نظر رأی با اینها هیچ هماهنگی ندارد.

 

عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی با توضیح برخی تجربه‌های گذشته برنامه‌ریزی در کشور آن را نوعی سیکل تعارض خواند که نتیجه‌ی آن تعارض برنامه می‌شود. او ادامه داد: این تعارض برنامه در حالت اجرایی باعث ایجاد دو نقش برای ما می‌شود. یک نقش استراتژیک که این برنامه را در جامعه جا بیندازیم و معرفی و ترویج کنیم، و یک نقش که از آن دفاع کنیم که خودمان هم ممکن است در تعارض قرار بگیریم. وقتی مدیر روابط عمومی با رأی به آموزش دولتی بر کرسی نشسته است، نمی‌تواند برنامه‌ای را ترویج کند که با تصمیم رأی به آموزش خصوصی بالا آمده است. مدیر هم در تعارض قرار می‌گیرد. بی‌ثباتی را ساختاری نگاه کنیم. تکنیک، سواد و مدرک بهانه است. بنابراین من ایراد را ساختاری و ناشی از فقدان نظام حزبی و رابطه‌ی دوگانه مجلس و قوه‌ی مجریه می‌دانم. سوم، بوروکراتیک بودن نظام برنامه‌ریزی است. برنامه‌ریزی  افکار عمومی که ما با آن سر و کار داریم، کجاست؟

 

افخمی تصریح کرد: روابط عمومی در دنیای معاصر فقط اخلاقیات و نصایح الملوک نیست. در تاریخ، ما از این موارد زیاد داشتیم. چه وسایل ارتباط جمعی سنتی، رادیو تلویزیون، مطبوعات و چه رسانه‌های جدید به مفهوم اینترنت، رسانه‌های اجتماعی، دنیای جدیدی را خلق کردند که ما در روابط عمومی بدون اینها اصلاً نمی‌توانیم وجود داشته باشیم. در واقع ما بخشی از آن سازمان و آن مجموعه هستیم که شبکه‌ای به وجود آمده است. سؤال‌هایی هست که باید به آنها پاسخ داده شود. چرا مطبوعات ما نمی‌خواهند تیراژشان را اعلام کنند؟ چرا اعلام تیراژ برای اروپایی‌ها و کشورهای دیگر از سال ۱۹۰۰ اجباری بوده است؟ چرا آنها باید ماهانه یک کتاب درباره تیراژشان منتشر کنند و روزنامه‌ها گزارش کنند که ۱۰ درصد تیراژشان کاهش یافته، ۲۰ درصد افزایش یافته یا مشابه آن. چه طور آگهی‌دهنده می‌تواند قیمتی را حساب کند در حالی که نمی‌داند تیراژ آن روزنامه چه‌قدر است؟ این‌ها بدیهیات است اما کو گوش شنوا.

 

او ادامه داد: چرا همه باید شفاف درآمدشان را بگویند، اما معلوم نباشد درآمد رسانه‌های نظارت‌کننده بر شفافیت از کجا می‌آید؟ از کجا پول می‌گیرند؟ سهم آگهی‌های روزنامه چه قدر است؟ چند خبر  با پول چاپ می‌شود؟ این فاجعه است. در این شرایط چه انتظاری از روابط عمومی داشته باشیم؟ این نوع فعالیت روابط عمومی از مرده‌شوری هم بدتر است. چون او می‌تواند بگوید برای من فرقی نمی‌کند چه کسی باشد اما  وجدان روابط عمومی نمی‌تواند این را بگوید.

 

این مدرس روابط عمومی گفت: یک نکته درباره‌ی رسانه‌ها و مخاطب‌ها وجود دارد. این همه فوق‌لیسانس ارتباطات چه کار می‌خواهد بکند؟ چقدر آمار در روزنامه‌های ما چاپ می‌شود که برنامه‌ی شماره ۳ تلویزیون چهل درصد مخاطب دارد،  یا چند میلیون نفر می‌شود؟ این روزنامه چند مخاطب دارد؟ مخاطب با فروش در روزنامه فرق می‌کند. من به عنوان کارشناس  روابط عمومی که از سال ۶۱ وارد کار عملی روابط عمومی شدم، می‌خواهم درباره‌ی نمایشگاه مطبوعات یک جمله بگویم. نمایشگاه مطبوعات دکه‌ی روزنامه‌فروشی است، آن هم اگر مشتریانی  پیدا شوند که پول خرد برای خرید روزنامه داشته باشند. جامعه اگر می‌خواهد شفاف بشود باید این‌ها را بداند.

 

افخمی تأکید کرد: کارهای اساسی باید شکل بگیرد و روابط عمومی در این بستر می‌تواند رشد بکند. اما در بستری که همه توپ‌ها را به زمین هم می‌اندازیم و هیچ کدام در حقیقت به همدیگر پاسخگو نیستیم، این رشد به وجود نمی‌آید. من باید ۱۰ سال در انتظار تصویب یک دوره‌ی فوق لیسانس باشم که هنوز هم تصویب نشده است؟ نتیجه این می‌شود که در حوزه‌ی آموزش شما می‌توانید من را متهم کنید که آموزش غلط است، کتاب کهنه است و … . در مقابل من هم می‌توانم خیلی نکات دیگر را بگویم.

 

عضو هیئت علمی دانشگاه علامه‌طباطبایی ادامه داد: بعضی از برنامه‌ریزی‌ها به خاطر عدم شفافیت، مشخص نبودن ساختارها و یک سری زیرساخت‌های اجتماعی و فرهنگی که باید در آن‌ها سهیم باشیم و سهیم نیستیم، بیهوده خواهد بود.  یعنی برنامه‌ای نوشته می‌شود ولی در کاغذ، اجرا نمی‌شود. آقای دکتر ساروخانی نکات خوبی را مطرح کردند. بدون تشکل حرفه‌ای روابط عمومی این حرفه نمی‌تواند وجود داشته باشد. تشکل حرفه‌ای که می‌گویم ساز وکار می‌خواهد. از این ساز و کار ما صد سال عقب هستیم. پنجاه سال آموزش داریم اما نتوانستیم آن را پیاده کنیم. فلسفه‌ی روابط عمومی‌، فلسفه‌ی روابط اجتماعی است. روابط عمومی یک حوزه‌ی علمی آکادمیک است.

مونا رحمانی، مدرس و پژوهشگر ارتباطات با اشاره به عملکرد روابط عمومی‌ها در کشور ایران بیان کرد: روابط عمومی‌ها در سال‌های گذشته مجهز به ابزار مدرن نبودند. در دنیا از مردن روابط عمومی‌ها صحبت می‌کنند زیرا معتقدند که مارکتینگ‌ها با سرعت بالا و رسانه‌ها جای روابط عمومی‌ها را می‌گیرند. به نظر شما آیا رسانه‌ها، مارکتینگ‌ها و خبرنگاران می‌توانند جای روابط عمومی‌ها را بگیرند، جواب من خیر است. ما باید خاک روابط عمومی را بخوریم و به دانش روز آن مجهز بشویم تا بتوانیم در این حوزه موفق شویم. به نظر من فقط به این فکر کنید که شما چقدر توانسته‌اید به عنوان یک فعال حوزه روابط عمومی از مباحثی که در دانشگاه یاد گرفته‌اید استفاده کنید و چه میزان پذیرای نقد هستید.

 

در ادامه مراسم از محمد سلطانی‌فر به عنوان استاد پیشگام روابط عمومی الکترونیک ایران و ناصر بزرگمهر به عنوان چهره ماندگار روابط عمومی و مینا نظری به عنوان دارنده جایزه طلایی ایپرا ۲۰۱۷ (روابط عمومی) تقدیر شد.

 

محمد سلطانی‌فر در سخنان خود از اهالی روابط عمومی و دوستان و همچنین محمد باقر ساروخانی تشکر کرد.

 

همچنین ناصر بزرگمهر بعد از تقدیر با تشکر از تمامی حاضران بیان کرد:‌ شعاری که همایش دارد به مفهوم «روابط عمومی؛ علم تا عمل» شخص عالمش دکتر سلطانی‌فر هستند و حقیر برای بخش عمل این حوزه هستم زیرا ۴۵ سال است که کارگر حوزه ارتباطات‌ هستم.

 

همچنین بعد از مراسم تقدیر، از دو کتاب «ادب گفت‌وگو» به قلم مهدی ایرانمنش و «راهنمای عملی برگزاری کنفرانس‌ها و همایش‌ها» به قلم مینا نظری رونمایی شد.

 

مینا نظری اظهار کرد: از دبیرخانه سلسله نشست‌های علم تا عمل تشکر می‌کنم و افتخار می‌کنم که به عنوان یک زن در آن سوی مرزها توانستم این جایزه را دریافت کنم.

 

مهدی ایرانمنش بعد از رونمایی از کتابش گفت:‌ ارتباطات از تکنیک و هنر برخوردار است و هنر ارتباطاتی از مسیر گفت‌وگو می‌گذرد. من به گفت‌وگو قبل از تألیف این کتاب آگاه بودم. یکی از موضوعات مورد نیاز ما در حوزه روابط عمومی گفت‌وگو است و ما باید اصول آن را یاد بگیریم. اگر معضلات جامعه را بررسی کنیم متوجه می‌شویم که ما همه چیز داریم اما چرا مشکلات حل نمی‌شود. سرمایه‌های اجتماعی ما اعتماد، نشاط و امید هستند و این سرمایه‌ها در جامعه ما لطمه خورده است و این سرمایه‌ها باید به گفت‌وگو و شناسایی روی بیاورند. ما هیچ مسئله سیاسی و اجتماعی نداریم که از مسیر گفت‌وگو عبور نکند. هابرماس می‌گوید اگر ما احکام یک گفت‌وگوی سالم، آزادانه و منصفانه را بشناسیم احکام یک جامعه انسانی و اخلاقی را شناخته‌ایم. اگر گفت‌وگو را یاد بگیریم تمام مشکلات ما حل می‌شود.

 

نظر شما