خواهری داغدیده، پس از چهل روز از آن رویداد جانکاه، بر سر مزار برادر می رسد، سراسیمه خود را روی خاک می اندازد، رو به مدینه می کند و می گوید: " یا رسول الله، هذا حسینک مقتول، قد قتلوه عدوانا و قد ذبحوه عریانا" چهل روز صبوری، چهل روز انتظار و چهل روز افشای ظلم یزید بالاخره به انتها می رسد و خواهر، مزار برادر را در آغوش می کشد.
"کربلا در کربلا می ماند اگر زینب نبود" آن حماسه ای که تاریخ را تکان داد، آن ظلمی که بر خاندان رسول الله (ص) رفت، آن بدن های تکه تکه شده، آن سرهای بریده، آن دست های قلم شده، آن گلوی دوخته شده به سینه پدر، اگر نبود زینب (س) در همان دهم محرم می ماند و تاریخ شاید فراموش می کرد.
"زنی به بزرگی زینب (س)" این تنها توصیفی است که شاید بتوان در مورد دردانه امیرالمومنین به کار برد، زنی که کربلا را تا اربعین آورد و عاشورا را ۴۰ روز بر مجالس و منابر فریاد زد تا امروز این چنین خیل مشتاقان در کربلا گرد هم آیند و بزرگی حسین(ع) و خاندان نبوت شهادت دهند.
"او یک رسانه بود" رسانه ای که لحظه به لحظه رشادت های حسین و یارانش و ظلمی که انبوه لشکریان آل امیه و آل سفیان بر اهل بیت نبی مکرم اسلام (ص) روا داشتند، گزارش کرد و باعث شد هرجا نام حسین (ع) برده می شود نام زینب (س) نیز بیاید.
"اربعین روز تثبیت عاشورا است" که اگر نبود آن چهل روز حماسه سرایی زنیب و اشک های خواهرانه در چهلمین روز از عاشورا شاید امروز روایتی چنین دقیق و درس آموز از واقعه کربلا نداشتیم.
"ما فرزندان عاشورا و اربعینیم" ما حسین (ع) زاده می شویم و با حسین (ع) می میریم، به روز رزم مردان عاشورایی هستیم و به روز عزا سوگواران اربعینی، تهدید برای ما کارساز نیست که اگر بود آن هشت سال حماسه را نمی آفریدیم، اگر امروز داغدار حسینیم، برسد زمانش، منتقم خون حسین (ع) از یزیدیان زمان خواهیم بود، ما را به تهدید نیازمایید که امتحانمان را در کربلای ایران و عراق و سوریه با مدافعان وطن و حریم و حریم داده ایم.