قصاع در آغاز سخنان خود در این برنامه، تفکر در خصوص زندگی خود و اطرافیان و مسائلی که مشاهده می شوند را نوعی پژوهش دانست و گفت: نویسنده ای که گمان می کند به اندازه کافی در ذهن خود دانش دارد کمتر به دنبال پژوهش می رود. برخی از نویسندگان نیز از تعامل با نویسندگان و منتقدان ادبی گریزان هستند که این جدایی و بریدگی از جامعه و دیگران طبیعتا نویسنده را از پژوهش باز می دارد.
وی با اشاره به هزینه بر بودن فراهم کردن امکانات پژوهشی، گفت: این هزینه عامل بازدارنده ای برای پژوهش می باشد چرا که نویسنده درآمد قابل توجهی از انتشار کتاب خود کسب نمی کند تا انگیزه ای برای پژوهش داشته باشد.
این نویسنده با تاکید بر اینکه تمام ژانرهای ادبی حتی نوع تخیلی ریشه در واقعیت دارند، ادامه داد: برای نوشتن باید از یک مقوله قابل لمس برای مخاطب شروع شود و باید به گونه ای پیش برود که خواننده پذیرای تخیل باشد.اگر بنیان های داستان درست قرار نگیرد مخاطب ارتباط برقرار نمی کند و اثر نویسنده مورد قبول قرار نمی گیرد. مدت زمانی که نویسندگان صرف پژوهش های مقدماتی برای نگارش اثر خود می کنند اتلاف زمان نیست ، سرمایه گذاری است.در واقع چشمان نویسنده باید همواره باز باشد و با مردم در تعامل باشد و آنچه را می بیند یادداشت کند که شاید روزی در داستانی از آن استفاده کند.
قصاع همچنین گفت: مخاطب در حوزه ادبیات داستانی ، شعر و آنچه که به هنر نزدیک تر است با سلیقه خود واکنش نشان می دهد.بنابراین ممکن است برخی از مخاطبان یک شعر را دوست داشته باشند و برخی دیگر علاقه ای به آن نداشته باشند بنابراین پدیدآورندگان باید برای تمامی مخاطبین اثر تولید کنند و یک نویسنده نمی تواند برای همه سلایق بنویسد ، بلکه باید گروه خود را مشخص کند و نیاز آنها را بشناسد.
این پژوهشگر حوزه کودک و نوجوان در پایان گفت: ما برای گروهی از جامعه به ادبیات فاخر نیازمندیم و در عین حال رمان های زرد و کوچه بازاری نیز برای عده ای دیگر نیاز داریم ، با این امید که فردی که آثار پایین دست ادبی را مطالعه می کند به مرور به سمت ادبیات غنی تر پیش برود.