به گزارش گروه اجتماعی خبرگزاری برنا؛ امسال آمار بیکاری در ایران به 3 میلیون نفر رسید و از سوی دیگر سالانه جمعیت زیادی به فارغ التحصیلان بیکار اضافه می شود.
با این جمعیت و نیاز رو افزون مردم نمی توان دل به مشاغل دولتی و کارمندی در یک شرکت بست. همین موضوع باعث شد در سال های اخیر این بار جوانان کمر همت ببندند و با اتکا به دانش و استفاده تکنولوژی تصمیمی جدی برای بهبود وضعیت اشتغال بگیرند.
از طرف دیگر ظهور استارتاپ ها در ایران و سود دهی تعدادی از آنها نشان داده که شاید استارتاپ راهی برای برون رفت از ابر بحران بیکاری باشد. این موضوع بهانه ای شد تا با مهدی نایبی، مدیرعامل یکی از این شرکت های استارتاپی، به گفت و گو بنشینیم.
از چه زمانی این کار را آغاز کردید؟
از آذرماه سال 95 کار شروع شده، در یک سال تعداد سفیران (پیک موتوری و وانت) به نزدیک 40 هزار نفر رسید و روزانه بهطور ثابت پنج هزار نفر و بقیه چرخشی فعالیت میکنند.
از ابتدای کار یک تیم برنامهنویس و تیم فنی آماده داشتیم که جمعآوری این دو تیم بیشتر از چهار ماه طول نکشید. اما علت اینکه در این مدت کوتاه به موفقیت بزرگی رسیدیم و رشد کردیم این بود که من و شریکم هر دو قبل از آغاز این کار، فعالیت استارتاپی انجام میدادیم. من در لندن پنج سال در این زمینه فعالیت داشتم و شریک من یک شرکت برنامهنویسی در ایران داشت. او با شرکتهای گوناگون در این بخش همکاری کرده بود بنابراین آشنایی کامل به شرایط ایران داشت.
هر استارتاپی می تواند به همین سرعت به نتیجه برسد؟
استارتاپها معمولا درگیر یک سری اشتباهات از سرمایهگذاری تا جذب نیرو هستند. من این اشتباهات را در لندن تجربه کرده بودم، شریکم هم در ایران برنامهنویس 10 تا 12 استارتاپ بوده و مشکلات و اشتباهات آنها را دیده و درک کرده بود بنابراین هر دو تجربیات زیادی داشتیم و همین موضوع باعث شد در اجرای کار بهخصوص مراحل اولیه دچار مشکل نشویم.
موضوع دیگر زمان شروع فعالیت است، در آغاز راه هم بازار آماده بود و هم اینکه زمان آغاز فعالیت ما نزدیک به ایام عید بود؛ آماده بودن بازار از این جهت که اسنپ و تپسی قبل از ما وارد بازار شده و فضا را برای پذیرش مردم آماده کرده بودند، در نتیجه ما هم سوار بر موج شدیم و از شرایط به وجود آمده استفاده کردیم.
رشته تحصیلی و حرفه گذشته شما چه بوده است؟
من فوقلیسانس اقتصاد دارم و در یک بانک در لندن فعالیت میکردم و از این حیث هیچ شباهتی بین فعالیت فعلی و قبلی من وجود ندارد. من 11 سال در خارج از کشور در بانک کار میکردم و رابطه خاصی از این جهت با فضای این استارتاپها و مشاغل اینترنتی نداشتم اما همین فعالیت من در بانک فرصت خوبی را برای ارتباط گرفتن با افراد سرمایهدار و سرمایهگذار در این بخش مهیا کرد.
چرا ایران را برای راهاندازی این شرکت و سرمایهگذاری انتخاب کردید؟
من اصلا قصد به ایران آمدن نداشتم و قرار بود به آمریکا بروم و چند ماهی هم در سانفرانسیسکو ساکن بودم. قرار بود یک کار تیکتینگ برای موزههای آمریکا انجام دهم. اما درست در همین ایام قانونی در آمریکا به تصویب رسید که اجازه اقامت بدون ویزا به غیر از آمریکاییها را نمیداد و این باعث شد در آنجا کاری نداشته باشم و نتوانم فعالیت اقتصادی انجام دهم. از این فرصت استفاده کردم و به ایران آمدم تا شرایط ایران را هم ببینم. زمان ورود من به ایران زمان بسیار مناسبی بود؛ اول اینکه شرکتهایی مثل دیجیکالا، اسنپ و تپسی در حال فعالیت بودند و فضا برای بهرهبرداری تا حدودی مهیا شد. دوم اینکه تعداد افرادی که گوشیهای هوشمند داشتند بالا رفته بود و از استفاده سنتی از آن دور شده بودند.
همچنین بستر اینترنت پرسرعت 3G و 4G هم فضای استفاده بیشتر از اینترنت را در ایران فراهم کرده بود. یکی از ویژگیهای خاص بازار ایران علاوهبر ویژگیهایی که بیان شد بیرقیب بودن آن است. در واقع زمانی که ما تصمیم به تاسیس الو پیک را گرفتیم هنوز کسی این ایده را در ایران عملی نکرده بود اما اگر شما در آمریکا قصد ایجاد چنین فعالیتی را داشته باشید، چند رقیب قدرتمند در کنار خود میبینید که باید با آنها بجنگید. در شرق آسیا نیز شرکتهای قدرتمند چینی حضور دارند. اروپا هم که جای خود دارد. چنین بازاری شبیه بازار ایران شانس یک در یکمیلیارد است و برای هر کسی این فضا مهیا نیست، پس نمیتوان بهرغم مشکلاتی که وجود دارد، از آن به سادگی گذشت.
چرا بیشتر شرکت های استارتاپی موفق به سمت حمل و نقل می روند؟
ما باید از سیستمهای پایه شروع به فعالیت میکردیم؛ یعنی سیستمهای پایهای را به سمت به روز شدن سوق میدادیم. حملونقل نیز بهعنوان یک سیستم پایه در کشور مورد توجه قرار میگیرد. اسنپ، تپسی و حتی دیجیکالا این کار را به شکل دیگری انجام داده بودند. ما نیز جنبه دیگر و شکل دیگری از حملونقل را انتخاب و به آن ورود کردیم.
الو پیک مسافر هم جا به جا می کند اما به نظر نمی رسد این نوع حمل و نقل امن باشد!
اینطور نیست، دارندگان موتورسیکلت حتما باید کارت موتور با مجوز حمل دو نفر را داشته باشند، شرکت نیز به این تاکسیموتوریها یک کلاه ایمنی اضافه خواهد داد تا ایمنی مسافر نیز کاملا تامین شود. بعضی افراد هم استفادههای جالبی از برنامه میکنند مثلا مبدا را جایی نزدیک محل کار یا سکونتشان انتخاب میکنند و مقصد را مکان اصلی یا جایی که هستند قرار میدهند. یک یادداشت کوچک هم در برنامه مینویسند که بهعنوان مثال برای ما فلان چیز را بخر و بیاور.
در مسیر کار چقدر دچار مشکل شدید؟
یکی از مشکلات ما در شروع دریافت مجوز بود؛ وقتی اسنپ و تپسی بدون مجوز شروع به فعالیت کردند ما گفتیم باید با مجوز کار را آغاز کنیم، برای همین به اتحادیه پیک موتوریها و وانتبارها رفتیم و گفتیم قصد تاسیس یک شرکت پیک موتوری داریم، فقط شرکت ما یک سایت اینترنتی هم دارد و آنها هم استقبال کردند اما فکرش را هم نمیکردند طی سه ماه 10هزار پیک فعال در تهران زیر نظر ما کار کند.
وضعیت استارتاپ در ایران به چه صورت است و چه موانع یا فرصتهایی در ایران وجود دارد؟
در انگلستان تا 15 سال پیش کسی نمیدانست استارتاپ چیست اما بعد از آن و بعد از ظهور این فرصت، سریعا فعالان این حوزه در این کشور به فرهنگسازی پرداختند. در همه کشورها در زمینه فعالیت استارتاپها مشکلات زیادی وجود دارد و کشور به کشور متفاوت است. در ایران بهعنوان نمونه مورد توجه ما مشکلاتی وجود دارد که در هیچجای دنیا نیست، بهعنوان مثال حذف برنامه از استورها، نبود سرمایهگذار و نبود درک جمعی و اجتماعی فراگیر نسبت به وجود این نوع مشاغل، البته در کنار این مشکلات فرصتهایی که بازار ایران دارد، بهعنوان مثال بیرقیب بودن آن قابل قیاس با هیچ کشوری در دنیا نیست.
آیا به استارتاپ ها می توان تنها به عنوان یک شرکت تجاری نگاه کرد؟ آیا آنها مسئولیت اجتماعی بیشتری نسبت به کسب و کارهای سنتی ندارد؟
ما روزانه بین 300 تا 500 نفر استخدام داریم و در بین اینها افرادی هستند که شرایط مساعد و اولیه برای عضویت در الو پیک را ندارند. ما به خیلی از این افراد در زمینههای مختلف کمک میکنیم. حتی بارها پیشنهاد استفاده و جریانسازی جهت استفاده از موتورهای برقی را دادهایم. یکی دیگر از مسائلی که ما به عنوان وظیفه اجتماعی به آن نگاه می کنیم احترام به طرف مقابل است بنابراین برخی تشویقکنندهها برای آنها در نظر گرفته شده است. بهطوری که هر سفیر در انتهای سفر باید امتیازی را از مشتری به همراه امضای تایید بگیرد که اگر سفیر در طول یک هفته بالاترین امتیاز را به دست بیاورد در قرعهکشی هفتگی شرکت میکند.