توصیه آیت الله هاشمی به فرزندانش در زمان دفاع مقدس

|
۱۳۹۶/۱۰/۱۷
|
۰۹:۰۹:۴۳
| کد خبر: ۶۵۹۳۱۲
توصیه آیت الله هاشمی به فرزندانش در زمان دفاع مقدس
یاسر هاشمی رفسنجانی گفت: در دوران دفاع مقدس آیت الله هاشمی فرمانده جنگ بود، تصمیم گرفتم با اینکه سن قانونی نداشتم به جنگ بروم و در پایگاه بسیج شمیران ثبت نام کردم و به پدر و مادرم هم نگفتم.

به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری برنا، با شروع جنگ تحمیلی، شما و برادرتان به جبهه رفتید. توصیه آیت الله هاشمی به شما چه بود؟

فرزند آیت الله هاشمی دراین باره گفت: سن من در زمان جنگ زیر 18 سال بود. مثل همه ایرانیان خانواده ما نگاه خاصی به جنگ داشت و احساس وظیفه می کردیم که مشارکت داشته باشیم. در 17 سالگی تصمیم گرفتم به جبهه بروم. مهدی ما سن قانونی داشت و مشکلی برای حضور نداشت. آن موقع ایران متهم بود که جوان کم سن را به جبهه می‌فرستد و مخالفان نظام روی این موضوع مانور می دادند در حالی که اصلا اینگونه نبود. در آن دوران آیت الله هاشمی فرمانده جنگ بود، تصمیم گرفتم با اینکه سن قانونی نداشتم به جنگ بروم و در پایگاه بسیج شمیران ثبت نام کردم و به پدر و مادرم هم نگفتم.

یعنی پدر و مادر مخالف حضور شما در جنگ بودند؟

بله مخالف بودند که با سن کم به جنگ بروم اما من ثبت نام کردم. در یک روز جمعه با تعدادی از رزمندگان، در نماز جمعه شرکت کردیم و بعد به پادگان رفتیم. ما را دو دسته کردند، من چون کم سن بودم و هم جثه کوچکی داشتم به پایگاه برگشتم.

آن شب در پایگاه خوابیدم و صبح به مجلس رفتم. در آن زمان پدر رییس مجلس بود، نزد او رفتم و گریه کردم که می خواهم به جنگ بروم. دوست من پسر آقای موسوی خوئینی ها، که در آن زمان دادستان کل کشور بود، توانسته بود به جنگ برود. پدرم پارتی بازی کرد تا به گروه ملحق شوم. مادرم هم چون شرایط من را دید، فشار آورد که حاج آقای موافقت کنند و بعد وارد آموزش جنگ شدم. پس از 2، 3 ماه آموزش به منطقه عملیاتی رفتم و در عملیات های بیت المقدس 2 و 4 در منطقه غرب و یک مقطعی در جنوب، شرکت کردم. حضورم در جنگ فرصت خوبی بود تا به دلیل ارتباط با آیت الله هاشمی وضعیت داخلی جبهه ها را در حد سن و سالم به ایشان ابلاغ کنم. پدرم همیشه گوش می دادند و از نکات من استفاده می کردند. خوشحالم فرصتی پیش آمد تا فضای دفاع مقدس را از نزدیک حس کنم. الان هم سن و سال های من فقط خاطرات جنگ را می شنوند اما لمس آن کاملا متفاوت است. من تقریبا تا پایان جنگ در جبهه حضور داشتم که در نهایت به قبول قطعنامه 598 رسیدیم.

قبل از آن در منطقه حلبچه بودم. «صدام» گاز خردل در مناطق کردنشین و مسیرهای خطرناک انداخته بود و جنایت فجیعی به وقوع پیوست. در خاطرات آیت الله هاشمی می خوانیم که فجایع صدام با مردم خودش، ایشان را به این نتیجه رساند در خصوص پایان جنگ سیاست محکم تری دنبال کنند. نگاه ایشان این بود که کشور از ادامه جنگ خارج شود. بعد از اتفاقات آن سال ها آرام آرام می‌رسیدیم به زمانی که جنگ تمام شد و بعد هم اتفاقات خوبی افتاد. عراق، متجاوز اعلام شد و اسرا آزاد شدند و پیروزی هایی که می توانستیم کسب کنیم، به دست آوردیم. امروز جایگاه ایران و جایگاه کشور عراق با فرماندهی و مدیریت صدام کاملا متفاوت است.

آقای هاشمی کشور را بعد از قطعنامه 598 به خوبی درحوزه سیاست داخلی و خارجی مدیریت کردند و امروز کسی پشیمان نیست که این اتفاق در حوزه جنگ افتاد.

نظر شما