به گزارش گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا؛ یک قصهگو معتقد است در بسیاری از خانوادهها قصه و قصهگویی مطرود شده است و برخی والدین به بازیهای رایانهای و انیمیشنی اقبال بیشتری نشان میدهند.
پریسا بهآبادی ادامه داد: «با همین رویکرد است که کودکان پای شنیدن قصه نمینشینند. در صورتی که باور والدین بسیار اشتباه است. قصه هیچ جایگزینی در دنیای کودک ندارد، چون روح قصه با ساختار طبیعت انسان و دنیای او گره خورده است. ذهن کودکان هنگام شنیدن قصه بسیار فعال است. کودک با شنیدن قصه در ذهن خود تصویرسازی میکند، خود را جای تک تک شخصیتها میگذارد، سفر میکند، به دور دستها میرود و در پایان دوباره به جایگاه خود بر میگردد. چه جایگزینی میتوان برای قصه پیدا کرد که این چنین سفر قهرمانی را برای کودک مهیا کند؟»
وی ادامه داد: «در طول سالها قصهگویی، هیچ گروه سنی را ندیدم که شنیدن قصه را دوست نداشته باشد، که این موضوع دقیقا رابطه مستقیم قصه را با درون انسانها و طبیعت آنها تایید میکند. در خیلی از موارد بازخوردهایی که از مخاطبان کودک وجود داشت عطش شنیدن قصه بیشتر بوده است و من بارها افسوس خوردم چرا کودکان در درون خانواده سیراب نمیشوند. شاید بتوان گفت یکی از دلایل این اتفاق تغییر ساختار خانوادهها است. نکته دیگر اعتیاد به فنآوری است که اکثر خانوادهها را درگیر کرده است. شاید اگر والدین کودک از وسعت تاثیرگویی بر کودکان مطلع بودند، هیچگاه این رسم کهن را که از دیرباز در بین ایرانیان رواج داشته را نادیده نمیگرفتند.»
بهآبادی در مورد تاثیرهای شنیدن قصه بر کودکان عنوان کرد: «کودک با شنیدن قصه، خود و واقعیتهای زندگی را کشف میکند. او با شنیدن قصه، شخصیتهای داستان را با بخش وجودی خودش تطبیق میدهد، در ذهنش سوالهایی را میپروراند و در خلال حوادث قصه به دنبال جوابی برای آنهاست. از سوی دیگر پرواز خیال را میآموزد، در حین شنیدن قصه او میفهمد چهقدر میتواند با بالهای خیال اوج بگیرد به انتهای آبی آسمان برود و اقیانوسها را درنوردد در حالیکه در اتاق کنار قصهگو روی زمین نشسته است. به همین دلیل است که فکر میکنم خانواده یکی از موثرترین نهادها در ترویج قصهگویی است و باید آموزش ببیند.»
این قصهگو ادامه داد: «میتوان در کنار خیلی از آموزشها و کارگاههایی که بیمارستانهای دوستدار کودک برای مادران باردار برگزار میکنند، کارگاههای قصهگویی برای والدین برگزار کرد. در مهد کودکها میشود جلسههای قصهگویی مادر و کودک برپا کرد و والدین را نسبت به نیاز کودک برای شنیدن قصه آگاه کرد. باید قصه شنیدن را به عنوان حق کودک در نظر گرفت و در رسانهها این موضوع را بارها و بارها تاکید کرد. در مطب پزشکان کودک میتوان از قصهگوییهای دیجیتال استفاده کرد و والدین را نسبت به اهمیت قصهگویی حساس کرد. در فصل تابستان که کودکان همراه والدین به پارک میروند، میتوان برنامههای قصهگویی رایگان برای کودک و پدر و مادر ترتیب داد و این سنت را احیا کرد. در شهر کتابها و کتابفروشیها برنامههای متنوع قصهگویی اجرا کرد و رواج دوباره قصهگویی و ارزش آن را گوشزد کرد.»
او تاکید کرد: «من فکر میکنم برای زنده نگه داشتن و ترویج این رسم کهن و با ارزش تمام افراد جامعه باید همت کنند و از دل و جان و عاشقانه قدم بردارند. قطعا اگر قدمها برداشته شود. خانواده و جامعه سرزندگی و پویایی سوق داده می شود.»
بهآبادی در مورد نقش انکارنشدنی نظام آموزش و پرورش در احیای این سنت نیز سخن گفت. این قصهگو عنوان کرد: «بعد از نهاد خانواده، نهاد آموزش و پرورش، یکی از تاثیرگذارترین نهادهاست، چون کودک زمان بسیاری را در مدرسه سپری میکند. در این میان مدرسه میتواند نقش بهسزایی را ایفا کند. البته در چند سال اخیر آموزش و پرورش تلاش بسیاری کرده است که هنر قصهگویی در مدارس بهکار گرفته شود، اما در عمل این اتفاق نمیافتد. معلمها و مسئولان این فن را جدی نمیگیرند و ارزش واقعی آنها را نادیده میگیرند، هنوز در خیلی از مدارس آموزش مستقیم مبدا کار قرار دارد، در حالیکه در روشهای تدریس نوین مهمترین نکته آموزش غیرمستقیم است و چه ابزاری بهتر از قصهگویی برای این اجرای این رویکرد.
وی در پایان پیشنهاد داد: «میتوان معلمان را نسبت به اهمیت موضوع قصهگویی آگاه کرد و مهارت قصهگویی را در آنها با گذاشتن کارگاههای متنوع تقویت کرد. کتابخانههای مدارس را نسبت به منابع فاخر ادبی در حوزه کودک و نوجوان تجهیز کرد و زنگ قصهگویی را در دورههای مختلف آموزشی در نظر گرفت.»
بیستمین جشنواره بینالمللی قصهگویی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان 2 تا 5 بهمن در مرکز آفرینشهای فرهنگی هنری در تهران برگزار میشود.