به گزارش گروه خبر خبرگزاری برنا، حمید ابوطالبی مشاور سیاسی رییس جمهور درباره ریشه ناآرامیها و نارضایتیهای سال گذشته کشور گفت: از چند منظر میتوانیم به اتفاقات و ناآرامی های سال اخیر کشور نگاه کنیم. به نظر من از منظر اجتماعی شش چالش را در خصوص این اعتراضات باید در نظر داشت.
ابوطالبی چالش اول را هویتی خواند و گفت: تغییرات اجتماعی در جامعه، شکلگیری نسلی را سامان میدهد؛ این شکلگیری بستگی به سرعت تغییرات دارد و تغییرات با سرعت شدید میتواند چسبندگی نسلی را دچار چالش کند و تفاوتهای نسلی را به ده سال برساند و هر «نسل دههای» درک و آگاهی متفاوتی را به نمایش بگذارد.
او با بیان اینکه "چالش دوم رهاشدگی نسلی است: ادامه داد: مواجهۀ ما با سرعت تغییر نسلی، سبب عدم درک تفاوتها شده است. دیگر درک نسل تعارض یا نسل سایبری برای نسلهای والدینی آنان کار سخت و پیچیدهای شده و این اتفاق سبب رهاشدگی نسلی یا عدم چسبندگی نسلی خواهد شد که حاصل آن برای نسل والدین، بیتفاوتی و رهاسازی و برای نسل دهۀ هشتادی و نودی رهاشدگی وناامیدی و یأس و بیحمایتی و بیپناهی است.
مشاور رییس جمهور تصریح کرد: چالش سوم چالش نقش اجتماعی است. جامعۀ ما دچار فروپاشی نقشها شده. واقعاً چرا نقش گروههای مرجع به این راحتی تغییرات اساسی کرده. ما تعبیری به نام social role داریم و تغییر این نقشها میتواند جامعه را دچار انومی کند؛ آنوقت فضای بیهویتی میشود مبنای هویتگیری؛ و گروهی دیگر هم به دنبال این میروند که این فضا را هویتی کنند. ما باید سوشیالرول را به جایگاه اصلی آن بازگردانیم و آنوقت هر کس با هویت در جامعه سیر خواهد کرد.
ابوطالبی افزود: چالش چهارم چالشِ افزونیِ همبستگیِ مکانیکی در کشور است. به نظر منِ جامعهشناس، ما در این چند دهه، همبستگی مکانیکی را به تعبیر دورکیم افزایش داده و از همبستگی ارگانیک کاستهایم. به تعبیر دیگر، جامعۀ ما در مرحلۀ همبستگی شدیداً مکانیکی قرار گرفته که معنای آن تأکید بر repressive law به جای restitutive law است. در مرحلۀ همبستگی مکانیکی که تبعات آن برای جامعه زیانبار است و به فروپاشی بنیانهای روابط اجتماعی میانجامد اساس قوانین چیزی خواهد بود به نام penal law که واقعاً باید مجلس ما به این نوع قانونگذاری توجه داشته باشد. اصولاً اینکه در مجلس نگرش علمی به قانونگذاری و اثرات اجتماعی آن کم است خود یک نکتۀ قابل توجه است. مهم این است که نهاد قانونگذاری در کشور دست به گریبان چالشی ساختاری است؛ چالش میان سه نهاد مجلس، شورای نگهبان و مجمع تشخیص مصلحت. پس این چالشی پنهان ولی اساساً تعیینکننده است.
مشاور رییس جمهور درباره تفاوت شهید مطهری و آیت الله مهدوی با مدل های دیگر در مدیریت فکری و دانشگاهی کشور گفت: فکر و اندیشه آفرینشی نیست که ما دستور بدهیم که بیافرینند. اندیشهورزی در جامعۀ ما خفته است. از لغت مرده استفاده نمیکنم چون ما اندیشهورزانِ توانمندی داریم. اما اندیشه خفته است. این چالش بزرگی است و ما را به اینجا رسانده است که با سترونیِ فکر روبهروییم.
او ادامه داد: مشکل ما هراس از علوم اجتماعی و علوم انسانی است. این هراس را باید شکست. مقابله با علوم انسانی و اجتماعی هر روز دارد بیشتر میشود.
ابوطالبی افزود: وزیر علوم ما باید یک جامعهشناس یا متفکر علوم انسانی باشد. ما ساختاری در حوزۀ فرهنگ داریم که پیچیده و درهمتنیده است. گرهی است که نمیشود بهراحتی آن را باز کرد و برگشت به دوران مرحوم مهدوی کنی در دانشگاه امام صادق که از استادان مبرز برای تدریس دعوت میکرد. اگر ما به دورۀ شهید مطهری برگردیم که از آزادی تدریس در دانشگاه دفاع میکرد، برندهایم.
مشاور رییس جمهور گفت: من قبل از انقلاب در دانشکدۀ علوم اجتماعی دانشگاه تهران جامعهشناسی میخواندم. آنقدر هم ولع اندیشهها و حوزههای دیگر را داشتم که بیش از سی واحد در دانشکدههای الهیات، اقتصاد و علوم انسانی و تاریخ گذراندم. من از سال 1354 در دانشگاه بودم و در دانشکدۀ الهیات در کلاسهای شهید مطهری و شهید مفتح شرکت میکردم؛ در دانشکدۀ ادبیات وعلوم انسانی با تمام استادان معروف تاریخ و... درس داشتهام؛ در دانشکدۀ خودمان استادانی داشتیم که مارکسیسم درس میدادند و در عین حال در کلاس بررسی مارکسیسم در منزل شهید مطهری هم شرکت میکردم.
ابوطالبی تصریح کرد: زمانی هست که شما اندیشه را محصور و ممنوع میکنید؛ و زمانی هم هست که همچون شهید مطهری میگویید بیا تدریس کن، من هم پاسخت را میدهم. برای همین میگویم اعتدال برمیگردد به آن تفکر.