به گزارش گروه روی خط رسانه های خبرگزاری برنا؛ مصرف ترامادول به قشر خاصی از جامعه محدود نمیشود؛ دامنه قربانیان این دارو، از تحصیلکردههایی که بهدنبال شادی و انگیزه بیشتر بودند، گرفته تا برخی کارگران سختکوشی که میخواستند از خستگی فرار کنند، گسترده شده و آن را به یکی از رایجترین داروهای مخدر تبدیل کرده است.
چشمهایش را میبندد. لَخت و آرام، روی صندلی لم میدهد. چند دقیقه بعد، زندگی رنگ دیگری میگیرد. جان در بازوهایش میدود و با تمرکز بیشتری کارها را انجام میدهد. میل به تکرار این «حال خوش»، بار دیگر او را به مصرف این دارو وادار میکند. بعد از چند روز،«خوشحالی» بیشتری را طلب میکند، دوز داروی ترامادول را چند برابر و دفعات مصرفش را بیشتر میکند. روزها میگذرد؛ وقتی لَخت و بیحال روی صندلی لم میدهد، صدها سال نوری از آرامش فاصله دارد. جان از عضلاتش بیرون میرود. اضطراب، همراه هر لحظهاش میشود و افزایش چندباره دوز دارو هم حالش را خوش نمیکند.
بیشتر بخوانید: حال این روزهای اعتیاد در ایران/ افزایش مصرف ترامادول بین ورزشکاران
میانبری برای فرار از درد
ساخت ترامادول، شاهکار یک شرکت آلمانی بود. شاهکاری قویتر از استامینوفن و بروفن و ضعیفتر از مرفین، درد را از بیماران میگرفت و مثل دیگر مُسکنهایی که خاصیت مخدری داشتند، میتوانست دردهای متوسط تا شدید را آرام کند. بیماران مبتلا به دردهای مفصلی یا کسانی که از تیغ جراحی خلاص شده بودند، در دوره درمانشان و بنا به تجویز پزشک، دوز مشخصی از دارو را دریافت میکردند و تاثیر خارقالعاده و برتریهای ترامادول به مُسکنهای مشابه، پای آن را به گوشه گوشه جهان کشاند.
اما با وجود تاثیر اثبات شده این مُسکن، سازمان غذا و دارو آمریکا (FDA) پس از مدتی، تجویز ترامادول برای بچههای زیر 12سال را ممنوع و تجویز آن برای افراد بین 12 تا 18 سال، کسانی که اضافه وزن داشته یا سابقه دچارشدن به تشنج و حساسیت به مسکنها در خانوادهشان دیده میشد را قدغن کرد. براساس نظر این سازمان، حتی کسانی که در خواب خروپف کرده یا به دیگر نشانههای حاکی از وقفه در تنفس دچار بودند هم نباید سراغ این مسکن میرفتند.
کسی از خطراتش چیزی نمیگفت
به هر حال، ترامادول به لیست داروهای مسکن وارد شد، اما کمتر کسی راهورسم مصرف آن را با خریدارانی که تا مدتها بدون نسخه و آزادانه آن را از داروخانهها دریافت میکردند در میان گذاشت. گرچه تزریق این مخدر تنها در بیمارستانها صورت میگرفت، داروخانهها قرص و کپسول آن را لااقل تا چند سال پیش، بهراحتی در اختیار متقاضیان قرار میدادند و این مخدر در دسترس و ارزان، هر روز بیش از پیش قربانی میگرفت. در حالیکه بیشتر از دو هفته مصرفکردن ترامادول، بهندرت برای بیماران تجویز میشد، کم نبودند کسانی که بدون دردی خاص و بینیاز از تجویز پزشک، ماهها و سالها به این مخدر پناه میبردند. عادت خوشایند مصرف قرص بیبو و ارزانقیمتی که میشد بدون اطلاع اطرافیان همیشه نگران، مصرفش کرد، کمکم به وابستگی و اعتیاد رنجآوری تبدیل میشد و مسمومیت، تشنج و دهها عارضه دیگر را با خود به همراه میآورد.
راه موقتی برای نجات از خستگی
کارگرانی که زیر بار کارهای سنگین کمر خم کرده بودند، دانشجویانی که نیازمند تمرکز و هشیاری بیشتری بودند و مردانی که از برخی مشکلات جنسی رنج میبردند، تنها بخشی از کسانی بودند که زندگی بدون ترامادول، کمکم بهنظرشان ناممکن میرسید. بیمارانی که مدتی با تجویز پزشک این دارو را مصرف کرده بودند، گاهی توان جدا شدن از آن را در خود نمیدیدند و معتادان به دیگر مواد افیونی، ترامادول را ارزانتر، بیضررتر، در دسترستر یا حتی شرافتمندانهتر تلقی میکردند.
این راه، بیراهه بود
اختلال تعادل، افت فشار، تشنج و گرفتار اختلالات بیناییشدن، تنها بخشی از عوارض مصرف مکرر ترامادول بود. زنانی که به این دارو وابسته شده بودند، از بروز زودرس علائم یائسگی شکایت داشتند و برخی دیگر از مصرفکنندگان، نفخ شدید، یبوست، بیاشتهایی و دردهای مبهم شکمیشان را به این دارو نسبت میدادند. ترامادولی که قرار بود زندگی مصرفکنندگانش را آرامتر و شادتر کند، کمکم آنها را به آدمهایی عصبیتر تبدیل میکرد، خواب را از چشمهایشان میگرفت و نگرانی همیشگی، گیجی، خستگی، بیقراری و ضعف همیشگی را به جانشان میانداخت. درحالیکه مصرفکنندگان ترامادول، در ابتدا آن را بیضررتر از دیگر مخدرها میدانستند، بعد از مدتی شکایت از ابتلا به افسردگی شدید و تسکین نیافتن علائم اضطرابی از سوی آنها شروع میشد و جدایی از این داروی مخدر، بدون همراهی روانپزشکان، ناممکن جلوه میکرد. مصرف این مخدر بیبو، در ابتدا برای معتادان پنهان، آسان بود، اما بعد از مدتی، وقوع تشنج و حملات شبهصرع، تندشدن تنفس و افزایش شدید ضربان قلب، اطرافیان فرد را هم از این راز با خبر میکرد.
خطر، دوشادوش شما ایستاده
مصرف ترامادول به قشر خاصی از جامعه محدود نمیشود؛ دامنه قربانیان این دارو، از تحصیلکردههایی که بهدنبال شادی و انگیزه بیشتر بودند، گرفته تا برخی کارگران سختکوشی که میخواستند از خستگی فرار کنند، گسترده شده و آن را به یکی از رایجترین داروهای مخدر تبدیل کرده است.
«ع» یکی از قربانیان سوءمصرف ترامادول، میگوید:«از چهار سال پیش مصرف ترامادول را شروع کردم و هر روز 18 ترامادول100 میخوردم. یعنی روزی 1800 میلیگرم! در صورتیکه با خوردن نصف ترامادول در روز، مصرف این دارو را شروع کردهبودم.» او که بعد از چند ماه، با عوارض بیشمار مصرف این مخدر روبهرو شده بود، میگوید:«ترس از خانواده نمیگذاشت پیش دکتر بروم! اما بعد از تحقیقکردن در مورد این دارو و راههای قطع وابستگیاش، توانستم آن را کنار بگذارم. خداروشکر دو سال و نیم است که ترامادول نمیخورم.» «ع» با وجود از پا درآمدن در برابر ترامادول، موفق به ترک این دارو شد، اما کم نبودند کسانی که توان مقابله با آن را در خود نمیبینند و هر روز بیشتر از قبل به این مخدر وابسته میشوند.
«س» که چند سالی است با یک معتاد به ترامادول زندگی میکند، میگوید:«همسر من هم با 31 سال سن و با وجود کارکردن در یک شرکت خوب بهعنوان مهندس، ترامادول میخورد و من تقریبا 5 سال است که این موضوع را فهمیدهام. خودش میگوید سرخوشم میکند، اما من اینطور فکر نمیکنم. دو سال است که تشنجکردنهایش شروع شده است.»
منبع: هفته نامه آتیه نو