یادداشت ؛

ساکت شو ؛ شیشه را بده بالا !

|
۱۳۹۷/۰۴/۲۷
|
۰۵:۰۳:۰۲
| کد خبر: ۷۳۰۳۸۱
ساکت شو ؛ شیشه را بده بالا !
آزاده مختاری - دبیر اجتماعی خبرگزاری برنا

در ایران حتما باید اتفاقی بیفتد تا مسئولان چاره جویی کنند و این فرقی ندارد مسائل اجتماعی باشد یا اقتصادی ویا ... و عجیب اینکه هیچ کسی به تاوان این چشم پوشی ها توجهی ندارد.

در خانه نشسته و به تیزر تبلیغاتی تلویزیون چشم دوخته اید؛ نشان می دهد کودکان کاری را که پشت چراغ قرمز به سمت خودروها می روند و با واکنش های مختلفی روبرو می شوند و در آخر توصیه به مهربانی می شود و این تیزر ساخته قوه قضاییه است ؛دستگاهی که پیشگیری از جرم یکی از وظایف آن است.

اما در واقعیت و خارج از صفحه تلویزیون اتفاق دیگری در جریان است و با تاملی بر این مقوله زشت می شود به این باور رسید که سازندگان تیزر مهربانانه درباره کودکان شیشه پا ک کن ؛شاید از نزدیک به چنین معضلی برنخورده اند.

دقت کنید ؛خسته از سرکار یا ناراحت از یک اتفاق و یا اصلا شاد و خندان تنها کلافه از ترافیک و گرمای آفتاب سوار بر ماشین که بتازگی کارواش رفته یا شیشه هایش تمیز است پشت چراغ قرمز ایستاده اید.

همزمان کودکان ؛ نوجوانان و حتی جوانانی   با در دست داشتن شیشه شور و پاک کن دستی، مانند لشگری مهاجم سوی ماشین ها حرکت می کنند و بدون اجازه تاکید می کنم بدون اجازه ! شروع به پاک کردن که چه عرض کنم بیشتر کثیف کردن شیشه ها دست می زنند. این اتفاقی است که هرروز رخ می دهد و شاید سر هر چهارراه و روزانه می شود که راننده ای چندین مرتبه با این مورد برخورد کند ؛ تاکید می کنم چندین مرتبه در هرروز .

گروهی از رانندگان با وجود دلخوری دنبال پول خرد می گردند ؛گروهی با خشم و با اشاره دست مرتب می گویند بس است نیازی ندارم و گروهی خیلی خشمگین شده  به این کار کودکان کار اعتراض می کنند! هر سه این گروه ها عصبی شده اند و شاید اگر ناراحتی ای داشتند صدبرابر شده است و مطمئنا از لحاظ روحی و روانی، روز آشفته ای را پشت سر خواهند گذاشت.

اما واکنش های کودکان به اصطلاح کار که کاملا باندی با یک تکدی گری نوآوری شده در سطح تهران و پشت چراغ های قرمز بسیار سازمان یافته پخش شده اند بسیار عجیب و گاهی به نوعی است که شاید حادثه ای رخ بدهد و قابل جبران نباشد که نکته قابل تامل برای کسانی که تنها به یک سوی ماجرا و آن بخش کودکان کار ماجرا می اندیشند و رانندگان گویی متهم هستند به داشتن خودرو توجه ای ندارند این است که رفتار این دسته از افراد شیشه پاکن به شدت توهین آمیز شده است و این توهین ها نکته ای است که کارشناسان و حامیان و مسئولان باید توجه بیشتری به آن داشته باشند .

گروهی از این افراد سر داخل ماشین کرده و حتی  در ازای نشستن شیشه پول می خواهند ؛یک عده با شنیدن اعتراض از سوی راننده ، به شیشه های ماشین و حتی صورت  راننده معترض؛ آب می پاشند وسراغ ماشین دیگری می روند؛ یک عده هم  به ماشین لگد می زنند و عده دیگر که بسیار جای تاسف دارد به راننده ای که به آنها و حضور بی اجازه آنها اعتراض کرده است  بی ادبی هایی مانند "ساکت شو ؛شیشه را بده بالا! " و ...می کنند و راهشان را می گیرند و می روند .

رانندگان چه کنند؟!  یک عده سکوت کرده و با خودخوری راهشان را ادامه می دهند؛ خشمگین هستند اما چاره ای ندارند و همین اتفاق روزشان را تحت الشعاع قرار می دهد و گاهی باعث رفتارهای عجیب توامان با عصبانیت در خانه و محیط کار می شود.

یک عده کودکان کار را به تماس با پلیس 110 تهدید می کنند که البته با تمسخر آنها روبرو می شوند چرا که انگار می دانند از پلیس هم کاری ساخته نیست.

سومین گروه کسانی هستند که از این بی ادبی ها بشدت ناراحت شده و با کودکان کار درگیر می شوند که البته در پایان با وساطت مردم و اینکه بچه ها گناه دارند! در جایگاه متهم قرار می گیرند !

شاید باید یک قتل پشت چراغ قرمز بین کودکان به اصطلاح کار اما گداهای مدرن امروزی رخ بدهد تا چاره جویی شود! یا راننده ای برای رهایی از این مزاحمت ها چراغ قرمز را با سرعت رد شود و حادثه ای مرگبار رخ دهد!

مسئول سر و سامان دادن به این اوضاع شهر واقعا کیست؟ سال ها است ارگان های مرتبط؛ مبحث از بین بردن این معضل اجتماعی را هر یک به میدان دیگری می اندازند و حکایت این تصویر تلخ در شهر همچنان باقی است و هرروز هم بدتر می شود . شهروندان تهرانی همه ؛ حتی برای هوا خوردن هم هزینه و عوارضی  به شهرداری می پردازند و تنها انتظارشان احساس آرامش و امنیت فیزیکی و روحی و  روانی است؛ همه مالیات می دهند تا پلیس با اقتدار آسایش شهروندان را فراهم کند و دولت و شهرداری نیز همه نوع مالیات و هزینه های خدماتی دریافت می کنند تا سروسامانی به اینگونه شرایط بدهند ولی ...

به خاطر دارم چندی پیش اقدامی برای جمع آوری این کودکان شیشه پاک کن و برخورد با باندهای سازمان یافته صورت گرفت که انجمن حمایت از کودکان به ماجرا ورود کرد و خواستار توقف این طرح شد! اشکالی ندارد حمایت از کودکان نه تنها در ایران بلکه در جهان ضروری و انسانی است اما این انجمن ها که بالاخره  با حمایت های مالی دولتی و خصوصی فعالیت می کند چه راهکاری ارایه داده است؟! صرف اعتراض که منطقی و کارساز نیست! باید در کنار بیان دغدغه برای حمایت از این کودکان به فکرتوانمند سازی و فضای اشتغال کار سالم نیز بود.چراغ قرمزها تبدیل به یک معضل شده اند که روزی خیلی زودتر از تصورهایمان خواهیم شنید که چه فاجعه ای رخ داده است و آن زمان است که به قول معروف می بینیم چه زود دیر شده است!

بزرگواری می گفت کاش خط ویژه ها نبودند تا  شخصیت های سیاسی و بویژه مسئولان شهرداری و اعضای شورای شهر تهران؛ پشت چراغ قرمز های شهربناچار توقف می کردند و می دیدند مردمانی که به آنها اعتماد کرده اند چه لحظاتی را پشت این چراغ قرمزهاتجربه می کنند ؛ لحظاتی که هر چند شکل گرفتنشان  از مشکل مالی این کودکان شیشه پاکن نشات می گیرد و این زاویه ماجرا تلخ است ولی پرخاشگری ها و توهین های این کودکان هیچ توجیهی ندارد و حال انگار باید انجمنی برای حمایت از رانندگان شکل بگیرد  !این دسته از کودکان مجرم  و جزو بخش منفی جامعه نیستند بلکه برخی از این کودکان تعهد به خانواده خود دارند که تعهد به خانواده را به تعهد به اجتماع ترجیح می دهند ولی بیان گفتار و رفتار ناشایست از سوی هر انسانی نسبت به انسان دیگر در هر شرایطی پسندیده نیست واین نکته ای است که نباید از دید دور بماند که اگر توجه ای به آن نشود معضل بزرگتری شکل می گیرد.

کودکان کار گرفتار فقر هستند  و رانندگان گرفتار بی توجهی مسئولان و هر دو قربانی .

حادثه ای که هر لحظه می تواند رخ دهد و این سوال که واقعا کسی پاسخگو هست ؟ کسی مسئول هست ؟ و می دانم این حکایت همچنان باقی می ماند و هرروز  تلخ تر می شود و مسئولان ....

 

نظر شما