به گزارش گروه روی خط رسانه های خبرگزاری برنا؛ شفقنا نوشت: حجت الاسلام والمسلمین ناصر نقویان، کارشناس و پژوهشگر برجسته دین با تأکید بر اینکه امام حسین(ع) با هر وسیلهای که در اختیارشان بود غیر از خشونت، جنگ، ستیز، شمشیر کشیدن، شورش و یک نوع انقلاب، وظیفهاش آگاه کردن مردم از فساد سیستمی بود، میگوید: فسادی در جامعه آن روز وجود داشت و مردم از آن یا خبر نداشتند یا مقداری میدانستند و من معتقدم این مردم هستند که تصمیم میگیرند در مقابل این فساد چه اقدامی انجام دهند؛ گاهی مردم میگویند فساد هست، ولی تحمل می کنیم، همین که زندگی میکنیم و داعش به ما حمله نکرده جای شکر دارد! ولو اینکه در ادارهجات، کار یک روزه، ۶ روز طول میکشد یا در جایی رشوه می گیرند و حق و ناحق می کنند یا دزدیها و پروندههای قوه قضاییه و ناامنی بسیار است! به هر ترتیب تصمیم با مردم است، امام حسین(ع) که نمیتواند مردم را علیه ظلم و فساد بشوراند!
بخشهایی از این گفتوگو را در زیر میخوانید:
- فسادهای بزرگ مثل ظلمهایی به یک ملت، اختلاس از بیت المال مردم، راه نینداختن کار مردم در ادارات و آنجایی که باید به مردم سرویس و خدمات راحت و آرامی داد، ولی پیچیدگی ها و کاغذ بازی ها مردم را خسته و دلزده می کند در حالی که همین پیچیدگی و کاغذ بازی برای عده ای نیست و با یک بار تماس تلفنی یا فهمیدن نام این شخص که فرزند کیست، حل می شود. این موارد از جمله فساد همگانی است و در هر جای دنیا که بروید، از نظر عموم مردم فساد محسوب میشود. من اخیراً مسافرتی به خارج از کشور داشتم، گفتند شخصی از سناتورها فرزند خود را در مدرسه ای ثبت نام می کند، پولی که باید به مدرسه پرداخت می کرده اشتباهاً با کارت دولتی پرداخت کرده؛ به دفتر خودش که بازگشته متوجه اشتباهش شده و به فاصله یک تا دو ساعت مبلغ را به کارت دولتی بازگردانده است، دستگاه دولت از این قضیه مطلع می شود و با اینکه مبلغ توسط این سناتور برگردانده شده، اما به او ایراد میگیرند و کار به جایی رسید که این شخص از شغل خود استعفا داد.
- امروز مردم دنیا با این فرمان از فسادهای اجتماعی جلوگیری میکنند و توقع دارند چشمهای نظارتی، افکار عمومی، رسانههای ناظر در همین حد و حتی دقیقتر مراقب باشند چرا که هیچ ملاحظه و بخششی معنا ندارد. اما یکسری فسادهاست که ما آنها را فسادهای درون دینی میبینیم که اگر از ایدئولوژی خاصی تبعیت کردیم میگوییم که این موارد هم از نظر ما فساد است، مشروب خواری از نظر بسیاری از کشورهای دنیا ممکن است که فساد نباشد، ولی در نگاه درون دینی ما فساد است. رابطه آزاد زن و مرد بدون هیچ قید و بندی ممکن است که در نظر بخشی از دنیا فساد نباشد به همین دلیل ممکن است روسای جمهور برخی از کشورها با منشی خود رابطهای داشته باشند، ولی در دیدگاه یک مسلمان و از منظر ایدئولوژیک این رابطه اشکال دارد البته علاوه بر اسلام این مسایل در نگاه مسیحیت و ادیان دیگر همچون یهودیت و زرتشت هم ایراد دارد.
- به نظرم فساد عمومی و اجتماعی از اولویتهای امام حسین(ع) بود. امام حسین نگفت که چرا خانمها بدحجاب هستند و چرا یزید پنهانی مشروب میخورد یا چرا با میمون بازی میکند. به عبارت دیگر امام حسین برای مبارزه با اینگونه مسایل دست به این قیام و انقلاب بزرگ و شکوهمند نزد.
- آنچه من فکر میکنم و تاریخ را آن مقدار خواندم و به آن رسیدم این است که امام حسین(ع) با روشنگری و اطلاع رسانی و معرفت افزایی و با بصیرت دادن میخواستند مردم را روشن کنند چون وقتی مردم بیدار و آگاه شدن از دو حال خارج نیست، یا یک ملتی هستند که این ظلم را میپذیرند و معتقدند که به طور کلی شاه، خلیفه و… ظالم هستند و جزء پذیرش کاری نمی توان کرد یا اینکه نمیپذیرند و در مقابل ظلمی که به آنها میشود قیام، انقلاب، شورش، تحصن و اعتصاب می کنند و بالاخره حق خود را می گیرند. امامت امام حسین(ع) همین هست که مردم را آگاه، بیدار و هوشیار کند و به مردم بگوید اینکه عدهای طبقه ممتاز و ویژه باشند چون آنها زودتر ایمان آوردند و پدرشان رزمنده بوده و مادرشان در یک جایگاه بزرگ سیاسی قرار داشته یا ژن او تفاوت میکند، امتیازی برای هیچ کسی نیست؛ ژن همه مردم در نگاه یک حکومت دینی برابر است. بیداری بخشی و آگاهی هدف اصلی امام حسین(ع) بوده است، حال یک روزی امام سجاد(ع) و شخص دیگر با سخنرانی عمومی و دیگری با اطلاعیه دادن و دیگری با رفتارش این آگاهی بخشی را انجام می دهد.
به عنوان مثال شخصی رییس جمهور می شود و کاری می کند که همه راحت به او دسترسی داشته باشند و هر کسی که به او ظلمی شده به رییس جمهور دسترسی داشته باشند و بتواند حق این مظلوم را بگیرد، در این زمینه سخنرانی هم نمی کند بلکه با رفتار خود نشان می دهد که روسای قوای دیگر که در برج عاج و دور از دسترس هستند و مردم به راحتی نمی توانند با آنها ارتباط برقرار کنند، اشتباه می کنند لذا حق این است که مردم در یک نظام اسلامی بتوانند مقام مسئولی را راحت ببینند و مشکلاتشان را بیان کنند. امیرالمومنین علی(ع) در عهدنامه مالک عبارتی دارند و می فرمایند: «تو گاهی مجبور هستی با مدیران ارشد و هیأت دولت و گروه مخصوص جلسه داشته باشی، ولی این محجوب بودن و دوری تو از مردم طول نکشد. مردم برای دیدن تو از هفت خوان رد نشوند، دویست مانع را پشت سر نگذارند و در نهایت تو را نبینند.»
- امام حسین با چند روش یکی رفتار خود و دیگری کنترل اطرافیان خود در جهت اصلاح حرکت کرد. برخی می گویند فلان اشخاص خوب هستند ولی اطرافیان آنها خوب نیستند، این حرف غیرقابل قبولی است. من اگر خوبم باید مراقب اطرافیانم هم باشم تا مبادا آنها از اینکه پسر و دختر و نوه و فامیل من هستند، سوء استفاده کنند؛ اگر همه اطرافیان من خراب باشند معلوم می شود که من هم خراب هستم، مگر اینکه من مقابلههایم را کرده باشم. امام حسین می فرمود: اگر کسی حتی دختر یا پسر من از من توصیه غیر حقی آوردند، به دیوار بکوبید یعنی گوش ندهید. نکته دیگر سخنرانیهای عمومی امام حسین(ع) است، به عنوان مثال حضرت در مجامع عمومی که مردم جمع می شوند به سخنرانی پرداختند و برای مردم روشن کردند که حاکمان جامعه چه مشی و شیوهای را پیش گرفتند؛ امام حسین(ع) از هر کسی بهتر می داند و پدر بزگوارشان هم این نکته را فرموده که مردم به حاکمان خود شبیه تر هستند تا به پدران خود، النَّاسُ بِزَمَانِهِمْ أَشْبَهُ مِنْهُمْ بِآبَائِهِمْ.
- با مبنایی که ما شیعیان داریم خیلی جواب این سوال واضح است که حاکم باید یا معصوم باشد یعنی کسی که خداوند او را تضمین کرده باشد یا به قول فروشنده ها خداوند او را گارانتی کرده باشد در چنین شرایطی مردم خیالی آسوده دارند که امام حسین و حضرت علی و فاطمه دیگر فاسد نمی شوند، اما در زمانی که معصوم نداریم، مجبوریم جامعه را به دست غیر معصوم دهیم. در مورد غیر معصوم هم تضمینی نیست که اقدام اشتباهی انجام ندهد لذا باید جامعه اسلامی نمایی از یک جامعه اسلامی واقعی باشد و چشمهای بیدار و افکار عمومی هوشیار با ساز و کارهایی که دارد مراقب رفتار این حاکمان باشد تا اگر حاکمان خواستند تخطی کنند، مانع آنها شود.
- امیرالمومنین علی(ع) فرمودند که باید از ما هم مراقبت کنید، من بزرگتر از این نیستم که به طرف خطا نروم، پس وقتی خود امیرالمومنین خطاب به مردم می گوید که باید به عملکرد حاکمان خود دقت و از آنها مراقبت کنید، دیگر حساب سایرین مشخص است و اگر در یک جامعه ای سیستم و ساز و کارها طوری شد که نظارت ها بر حاکمان کم یا بی اثر شد، آن جامعه را خطر دیکتاتوری تهدید می کند. به قول شهید بهشتی می فرمود: «طاغوت، طاغوت است چه تاج به سر چه عمامه به سر»
- وقتی چنین خطراتی در کمین حاکمان و جامعه هست، باید افکار عمومی و همچنین رسانهها نسبت به اینگونه مسایل حساس و دقت لازم را داشته باشند؛ در حال حاضر افکار عمومی غرب رسانهها را ستونی از دموکراسی می دانند و رسانه ها هم به شدت نسبت به عملکرد مسئولان حساس هستند؛ گاهی یک روزنامه یا سایت، خبری منتشر میکند مبنی بر اینکه فلان وزیر، وکیل و مسئول درآمد کمی داشته و مالیات آن را نداده ولو به اندازه صد دلار، این شخص را زیر استنتاج و استیضاح می آورند و به خاطر همین صد یا هزار دلار عزل می کنند حتی گاهی خود شخص استعفا می دهد و گاهی هم انقدر فشارها بر این شخص مسئول زیاد می شود که خودکشی می کند! به عنوان مثال یک شرکت خصوصی به یکی از وزاری فرانسه وام داد، از سایرین چهاردرصد سود میگرفت، اما از این شخص به دلیل مسئولیتش سه درصد سود گرفت؛ رسانه های فرانسه بارها از او سوال کردند که چرا این شرکت به شما چنین وامی با سود کمتری پرداخت کرد؛ در نهایت کار به جایی رسید که روزی این شخص که به ساحلی رفته بود و قدم میزد به بادیگارد خود گفت، من می خواهم تنها قدم بزنم اسلحه خود را به من بدهید تا اگر مشکلی پیش آمد از خودم مراقبت کنم، از بادیگارد که دور شد خودکشی کرد! در واقع انقدر فشار افکار عمومی زیاد بود که این شخص نتوانست طاقت بیاورد و در نتیجه خودکشی کرد؛ اما می بینیم که در کشور ما میلیارد – میلیارد پولهای مردم جا به جا می شود و کسی مراقبتی به این سبک ندارد یا بعد از اینکه پول را خورند و بردند، مشخص می شود که این افراد اقوام و آشنایان شخصیتی است، نمی توانند او را بازداشت کنند و در نتیجه اموال بیت المال حیف و میل می شود.
- اولاً سازو کارها در قانون اساسی تعبیه شده است، ثانیاً ما مسلمانان معتقدیم که خدایی و قیامتی هست. روحانیون، علما و مراجع روی منابر برای مردم بیان میکنند که خداوند از حق الناس نمی گذرد حتی از شهیدی که در راه خدا کشته شده و حق الناسی به گردن او باشد. ثالثاً دنیا و پیشرفتهای آن را میبینیم و ما هم باید پیشرفت داشته باشیم، اگر مدتی به قانون اساسی عمل کردیم و متوجه شدیم در زمان نوشتن قانون اساسی به ساز و کاری در مورد موضوعی توجه نشده باید با برگزاری رفراندومی بازنگری صورت گیرد همانطور که امام خمینی(ره) این اقدام انجام شد؛ اما وای به روزی که مسئولان و حاکمان زیر بار این نظارت عمومی نروند و خود را فراقانونی و فرا نظارتی ببینند، آنجاست که زنگ خطر در آن جامعه به صدا درآمده است. امام(ره) در یکی از سخنرانیهای خود با مسئولین آن روز گفتند: اگر روزی به زور خودتان را تحمیل کنید، افکار عمومی دیگر شما را نمیپسندد و هر جا مینشیند علیه شما صحبت میکند و بدانید که به سمت دیکتاتوری رفتید. چطور برخی از سخنان امام(ره) برای عده ای شاخص است، اما به برخی از سخنان ایشان توجهی نمیکنیم.
- رهبری بارها به مسئولین فرمودند که با فقر، فساد و تبعیض مبارزه کنید، چقدر مسئولین به این فرمایش رهبری توجه و در آن راستا عمل کردند؟! رهبری فرمودند: مسئولین در برنامههای خود سه اصل حکمت، عزت و مصلحت این ملت را مراعات کنند، آن زمانی که یک رییس جمهوری راحت هر وزیر و استانداری را که خواست تغییر می داد؛ آیا این اقدام به حکمت، عزت و مصلحت این ملت بود؟! مسئولین در مجلس بحث و یکدیگر را محکوم به فساد میکنند. در دوران انتخابات ریاست جمهوری دعوا بر سر خدمت و اینکه چه کسی طرح بیشتری دارد، نیست؛ دعوا بر سر این است که برادر شما خورده و او می گوید تو در دوران ریاست خود بیشتر خوردی! از نظر من اگر حکومت بخواهد چنین افرادی را با دقت بیشتری مورد بررسی قرار دهد همه آنها عزل هستند چرا که براساس آنچه از یکدیگر رسوا می کنند هیچ کدام صلاحیت مسئولیت کشور را ندارند و باید افراد سالم و کاردان بر سر کار بیایند. باید به این نکته توجه کنیم که ما تافته جدا بافته نیستیم، در مواردی اشتباه کردیم و به شرع و عقل گردن ننهادیم پس بایستی از مسیر اشتباه برگردیم و خود را اصلاح کنیم.
- چون امام حسین با رأس هرم ظلم مقابله کرد، سر مطهرشان هم برای مقابله با این رأس دادند در حقیقت امام حسین بالاترین هزینه را دادند چون بالاترین مقابله انجام شد. برای اینکه مثلاً یک خانومی با حجاب شود لازم نبود که امام حسین چنین هزینهای بپردازند و اگر هم چنین هزینهای دادند، گزاف، سنگین، نا متوازن و نا متعادل بود، اما وقتی به سراغ رأس ظلم و حاکمیت طاغوت رفتند طبیعتاً برای مقابله با سر این اژدهای هزار سر مجبور بود سر مطهر خود را بدهند و حاضر شدند برای زیر بار ظلم نرفتن چنین تاوان و هزینه سنگیی هم بدهند؛ به همین خاطر مردم تا قیامت شیفته امام حسین هستند.