به گزارش گروه ورزشی خبرگزاری برنا؛ روزی بی گناهی را به جرم این که هزار سکه از مرد مسافری گرفته و پس نداده بود به محکمه فرا خواندند و به او گفتند: دو روز دیگر باید به قاضی در این باره توضیح دهی. مرد بی گناه با دنیایی ترس به خانه رفت، همسر او که وی را چنین آشفته دید سبب را پرسید. مرد گفت: قاضی شهر می خواهد مرا به جرم گناهی که نکرده ام مجازات کند و جریان هزار سکه را به زنش گفت و ادامه داد: من تاکنون به محکمه نرفته ام، می دانم که آن جا زبانم بند می آید و گناهکار شناخته می شوم. همسرش گفت: خدا بزرگ است، این هم راهی دارد، همین الان به اتاق برو و در را به روی خود ببند و با کلاهت حرف بزن یعنی این که کلاهت را قاضی کن. خیال کن که در محکمه هستی و آن کلاه هم قاضی شهر است هرچه می خواهی به قاضی بگویی به آن کلاه بگو. آن قدر با کلاهت حرف بزن تا زبانت باز شود.
مرد پیشنهاد زنش را پذیرفت و داخل اتاق رفت و در را به روی خود بست، آن گاه کلاه خود را برداشت و بالای اتاق گذاشت. بعد با احترام مقابل کلاه ایستاد و گفت: جناب قاضی من این مرد را نمی شناسم اگر او مرا می شناسد بگوید پدر من کیست؟ من اهل کجا هستم؟ اگر پول به من داده کی داده و کجا داده و برای چه داده؟ آیا سندی دارد یا نه؟ مرد چندین بار با کلاهش حرف زد تا زبانش روان شد و دو روز بعد نزد قاضی رفت و آن چه به کلاهش گفته بود را بازگو کرد. قاضی رو به شاکی کرد و پرسید: تو چه می گویی؟ شاکی ناچار اقرار کرد که حق با آن مرد است و او را اشتباه گرفته است و قاضی هم آن مرد را مرخص کرد. حالا هم وقتی به کسی بخواهند بگویند که در حق دیگران انصاف داشته باش این ضرب المثل حکایت حال او می شود. حکایت ما هم امروز با آقایانی مثل اصفهانیان رئیس زحمت کش کمیته داوران است که جواب تلفن نمی دهد و مثل مقامات بالای فدراسیون، فقط جواب دادن به برنامههای زنده تلوزیونی را در کلاس کاری خود می بیند. میخواهیم در کنار شما خواننده گرامی کلاهشان را قاضی کنند و اگر دوست داشتند در عمل کمکی به مشکلات مطروحه کنند:
داوری ما دقیقا در کجای جهان و آسیا قرار دارد؟
سال 1994 میلادی در بازی فینال جام جهانی آمریکا نام یک داور ایرانی به نام محمد فنایی اسم ایران را در بازی معروف ایتالیا و برزیل مطرح می کند. افتخاری بزرگ برای فوتبال ایران که سالها از آن میگذرد. ما داوران بینالمللی خوبی در این سالها داشتیم. خسروی، اصفهانیان، عسگری، ترکی و... تا کار به فغانی میرسد و تیم داوری او متشکل از رضا سخندان و محمد منصوری بازی ردهبندی جام جهانی را قضاوت کرد. شاید اگر قرار نبود در بازی فینال جام جهانی رئیس و دبیر فیفا به طور مستقیم دخالت کنند، همین نفرات شانس حضور در فینال را نیز داشتند. اما شانس یک داور آسیایی آنقدر ها هم بالا نیست و فغانی بعد از قضاوت فینال المپیک به نیکی نام ایران را در جام جهانی که ویدیو چک به فوتبال اضافه شده بود و او یک بار هم از آن استفاده نکرد، بلند آوازه کرد.
ایراد کار کجاست؟
اما سوال اصلی اینجاست که سطح داوری فوتبال ما کجا قرار دارد؟ منظور و مفهوم از این نکته این است که اگر فغانی و سایر داوران بینالمللی ایران که تعدادشان با فغانی به عدد 7 میرسد و عبارتند از: موعود بنیادیفر، بیژن حیدری، پیام حیدری، حسن اکرمی، وحید کاظمی و کمیل غلامی چرا آنها درخشش فغانی را حتی در آسیا هم نداشتند و در لیگ B آسیا یا همان afc کاپ قضاوت میکنند. در اینجا باید به یک نکته اشاره کرد و آن هم این است که داوران به دو دسته یا الیت تقسیم میشوند. الیت A که فغانی در آن حضور دارد و الیت B که سایر داوران ما نیز در آنجا قرار دارند و بازیهایی مانند afc کاپ حد بالای آنها است. اما فغانی به عنوان یک استثنا جدا از دیگر داوران ایران است. البته در بحث داوری مباحث دیگری نیز وجود دارد، اینکه ما چرا در صحنه آسیا تا اینقدر کمرنگ هستیم. در بخش بانوان داوران ما کجا قرار دارند و آیا داوران ملی و همچنین داوران درجههای یک، دو و سه وضعیت مناسب معیشتی دارند. فدراسیون، کمیته داوران و دپارتمان داوری در این رابطه چه میکنند؟ چرا داوران ما مانند بسیاری از تشکلهای کشور یک انجمن واحد ندارند و اینکه ما واقعا برای مهمترین بازی کشور یعنی دربی پایتخت فقط علیرضا فغانی را داریم؟!
قضاوت یک موافق و یک مخالف
در این رابطه به سراغ یک کارشناس مخالف و یک کارشناس موافق رفتیم که هر دو زمانی در فدراسیون در عالیترین پستهای داوری به فوتبال ایران خدمت کردهاند. اگرچه برخی صحبتهای آنها یکی است، اما بازهم شما خواننده گرامی کلاه خود را قاضی کنید و میتوانید این مطلب را تحلیل و از آن نتیجهگیری کنید. چه بسا برای نگارنده مهمترین نتیجه آن چیزی است که شما از مطالب خواهید گرفت.
نوید مظفری داوری که زمانی فدراسیون نشین بود معتقد است ما در دربی گزینهای جز فغانی نداشتیم و این باعث تاسف است. از او پرسیدم بنیادی فر چرا این بازی را قضاوت نکرد که او عملکرد بنیادی فر در بازی با پیکان و صنعت نفت آبادان را ضعیف دانست و گفت: با احترام به همه داوران بعد از فغانی من معتقدم حیدری در شرایطی بود که در این بازی سوت بزند.
منتقد نوید مظفری بود و موافق در این بحث نیز حسین عسگری است که رئیس پیشین دپارتمان بوده و از دواران نامی و باسابقه کشور محسوب میشود.
از داوران بپرسید چرا تلاش ندارند؟
نوید مظفری در بخش دیگری از صحبتهایش به خبرنگار برنا گفت: شما نمرات داوران ما را امسال و سال گذشته با هم مقایسه کنید، چرا باید یکی باشد؟ مگر میشود همواره داور در یک سطح باشد؟ بنده معتقدم این ایراد کاملا وارد است.
اما حسین عسگری مسئول قبلی دپارتمان داوری در این رابطه نظر دیگری دارد. او با صراحت میگوید: نکته نخست این است که داوران ما باید تلاش بیشتری کنند ولی آیا در آسیا هم ناظران ایرانی نمره میدهند! پس چرا داوران ما از الیت B به الیت A نمی آیند. من معتقدم در این میان حرف اول و آخر را خود داور با عملکرش که بستگی به تلاشش دارد میتواند بزند. شاید باید در همین جا یک نتیجهگیری کرد؛ کشورهای آسیایی میتوانند 7 داور بینالمللی داشته باشند، اما در فینال بازیهای آسیایی جاکارتا که بین تیم های کره جنوبی و ژاپن برگزار شد بیژن حیدری به عنوان داور ذخیره این دیدار انتخاب شد در حالی که نوید مظفری معتقد است بعد از فغانی همین حیدری میتوانست دربی را قضاوت کند چون داوری شجاع و قاطع است. حالا باید بدانیم آیا کنفدراسیون فوتبال آسیا به دلیل حضور فغانی دیگر داوران را در سایه قرار میدهد و اینکه سهم ما از قضاوت در پهناورترین قاره جهان همین مقدار است؟
نگارنده بر این باور است که هر داور ایرانی باید در زمینه حضور در رویدادهای مختلف جهانی نگاهی جاهطلبانه داشته باشد که به نظر میرسد یکی از مشکلات اصلی این است که داوران ما شاید به چند سفر خارجی و دستمزد چند برابر لیگ برتر قانع هستند. اگر این موضوع صحت و سقم داشته باشد انصافا دوستانی که به تورنمنتهای مختلف میروند تا چه حد پاسخگو هستند؟
بحث به بازیهای بینالمللی ختم نمیشود. اگر به دو هفته عقبتر برگردیم،دیگر نیازی نیست که یادآوری کنیم فغانی بعد از دربی از بی میلی برای قضاوت این بازی صحبت کرد. دیداری که همه داوران ایران که هیچ، بلکه هیچ داوری را نمیتوان پیدا کرد که شانس سوت زدن در مقابل 100 هزار نفر را بخواهد از دست بدهد. ساندر پل که زمانی برای قضاوت این بازی حساس به ایران آمده بود هدفش از حضور در ایران را قضاوت جلوی 100 هزار هوادار و لذت داشتن این تجربه عنوان کرده بود. به هر حال نظر نگارنده این است که فغانی برای قضاوت در لیگ ایران به نوعی اشباع شده است و قطعا ما باید از داوران دیگری در این رابطه استفاده کنیم.
وضعیت ناراحت کننده داوران غیر ملی
اگر از من نامی ببرید همین موضوع باعث میشود متضرر شوم و دیگر به من قضاوت نمیدهند و دیگر هم طلب سه سال گذشته را نمیتوانم بگیرم. این صحبتهای یک داور درجه دو است در یکی از استانهای همجوار تهران. حالا استانهای دیگر بماند!
داور دیگری هم که او نیز در یکی از استانهای همجوار تهران فعالیت می کند می گوید: دو هفته پیش دو نفر در زمین بازی 2 داور را طوری زدند که هرچند دست و پایی نشکست ولی میزان آسیب رسیدن به آنها بسیار زیاد بود و این موضوع با یک عذرخواهی و تقدیر به پایان رسید هرچند که پرونده آن در کمیته انضباطی هیات مربوطه در حال رسیدگی است! آقای فغانی از هر بازی 900 هزار تومان میگیرد و ناراحت است و اگر موقعیت قضاوت برای من باشد به خیلیها خودم را نشان می دهم. 900 هزار تومان کم پولی نیست برای ما و اگر 4 بار در یک ماه هم سوت بزنیم حقوق دو یا سه برابر یک کارگر میشود. آقای خبرنگار اصلا خود شما اینقدر درآمد دارید؟ بسیار متاثر شدم چون یک لحظه بغض کردم و بغض یک مرد 40 ساله برای خودش دردی است غیرقابل توصیف. میگوید حقم را خورده اند و یکی دیگر از داوران جای من به کلاسهای فدراسیون رفت. به هر حال در لیگ استانها اتفاقاتی رخ میدهد که قطعا اخبار آن به صورت شفاف منتشر نمیشود.
فساد در داوری وجود دارد، اما کم
فساد در داوری وجود دارد اما کم و در این موضوع شکی نیست. نوید مظفری در اینباره به خبرنگار برنا این گونه توضیح میدهد: نه در ایران، بلکه در تمام دنیا و در تمامی مشاغل فساد وجود دارد و اگر بگوییم اصلا نیست با عرض پوزش حرف خندهداری زدهایم. در کشورهای دیگر هم فساد در داوری بویژه در دستههای پایینتر وجود دارد، اما من با قاطعیت میگویم اکثریت داوران ما افراد شریفی هستند.
در این رابطه خواستیم آماری از کمیته اخلاق بگیریم که رئیس آن در اینباره صحبتی نکرد و فقط گفت: کار ما اجرایی است نه اطلاع رسانی. اما پس از کمی تامل، یاد صحبتهای چند ماه پیش بهروز رهبریفرد افتادم. بازیکن سابق استیل آذین در صحبتهای خود درباره داوری حرفهایی زد که نشان داد فساد از پیش وجود داشته اما در لیگ برتر که رسانهها روی آن زوم هستند خیر. اما در لیگهای پایینتر بویژه لیگ استانی امکان این موضوع وجود دارد.
عسگری هم در اینباره میگوید: اثبات این موضوع بسیار سخت است و ما ابزار آن را در اختیار نداریم. شما داور عربستانی را ببینید رشوه دریافت کرد و داوری که شانس داشت در جام جهانی در مراحل بالا هم قضاوت کند نه از جام جهانی بلکه از فوتبال محو شد.
فوتبال، بازیکن و مربیان ما تا چه حد بیعیب هستند که داور بخواهد بی عیب باشد
در این رابطه حق با عسگری است و آن کلاه اول بحث را باید قاضی کنیم. چرا یک داور بعد از شکست سنگین یک تیم به بازیکنان آن نمیگوید تو فوتبال بلد نیستی و به مربی نمیگوید تو از فوتبال سر در نمیآوری! پس چرا بعد از باخت بسیاری از مربیان و حتی بازیکنان باخت را به گردن داور میاندازند. در اینباره بحث زیاد شده اما هنوز هم حربهای است در دست برخی مربیان. در حالی که در کشورهای دیگر حتی خبرنگاران هم از مربی نمیپرسند نظرت درباره داوری چه بود، اما متاسفانه خبرنگاران آماتور این را به جای ناظر داوری از سرمربی میپرسند.
فدراسیون باید چه کاری انجام دهد
تردید نیست که ما باید سطح داوریمان را ارتقا دهیم. فکر میکنم در این رابطه حرف طرفین درست باشد و منافاتی هم با هم نداشته باشند و منظور از سطح داوری سطح کلی است و به یک نفر مربوط نمیشود.
نوید مظفری مدرک داوری از آلمان دارد. او در اینباره تصریح میکند: من با افرادی که در حال حاضر در راس امور داوری ایران قرار دارند اختلاف نظر دارم، اما آنها افراد بسیار شریفی هستند و تمام تلاش خود را میکنند. اما در دپارتمان و کمیته داوران آنقدر کار زیاد است و نفرات کم که روزمرگی جای بسیاری از کارهای ماهیتی را گرفته است.
فدراسیون باید سیاستگذاری کند و به داوران جوان فرصت دهد تا خود را ثابت کنند. عسگری با اشاره به در دستور کار بودن احداث آکادمی داوری میگوید: تا آنجا که من خبر دارم فدراسیون برای جوانگرایی و پیوستن داوران مستعد به هیاتها نامه زده تا آنها داوران مستعد را معرفی کنند، اما این یک پروسه زمانگیر است و 4-5 سال طول خواهد کشید.
اگر فدراسیون این کار را با سرعت انجام دهد شاید بعد از بازنشستگی فغانی شاهد بروز داوران جدیدی در عرصه بینالمللی باشیم و البته در این میان هم داوران ما واقعا تلاش کنند که در آسیا بیشتر مطرح شوند. عسگری با تاکید بر همین موضوع میگوید: من خودم در کنفدراسیون فوتبال آسیا ناظر بودهام و چند سال هم به عنوان عضو کمیته داوران afc حضور داشتم. واقعا داوران کشورهای مختلف تلاش زیادی میکنند و در این میان کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس نیز حاضرند برای مطرح شدن داورهایشان هر هزینهای انجام دهند.
حلقه مفقود ضعف داوری کجاست؟
بها ندادن به داوران جوان، عدم استعدادیابی صحیح و فراگیر نبودن آن مورادی است که مظفری بر آنها تکید دارد. اما حرف حسین عسگری چیز دیگری است، او معتقد است برخی افراد در فوتبال مسولانه رفتار نمیکنند و این شامل صرفا مدیران باشگاهها نیست. آن مربی که از دقیقه اول به داور اعتراض میکند، با این کار جو استادیوم را علیه داور به نوعی میشوراند و بقیه مشکلات هم از همین موضوع نشات میگیرد. اما نگارنده بر این موضوع اعتقاد دارد که حلقه مفقوده تلفیقی از نظرات هر دو کارشناس برجسته داوری است.
برداشت نهایی
داوری شغلی سخت و حساس است که بواسطه خود شغل، درآمد آن کفاف زندگی اکثر افراد این جامعه بزرگ و دوست داشتی را نمیدهد. داوری علمی است که افراد موفق در آن افرادی باهوش، تیزبین و نکتهبین هستند، البته به دلیل فشرده بودن بحث نتوانستیم از نیمی از این خانواده یعنی بانوان یاد کنیم. به هر حال آنچه مسلم است باید برای ساخت فغانیهای تازه به داوران جوان بها داد و احداث آکادمی داوری میتواند گام بلندی در این راستا باشد. در کنار این اقدامات باید دپارتمان و بالاتر از آن کمیته داوران در سیاستگذاری خود و تامین داوران در کنار استفاده از علم روز دنیا تحولاتی زنجیره وار را در این حوزه بوجود بیاورند. در تحقیقی از یک جامعه داوری ایران مشخص شد، از دیدگاه داوران در بین عوامل بازدارنده موثر بر قضاوت داوران پنج مولفه به ترتیب: عوامل شخصی مرتبط با روز مسابقه، عوامل بیرونی، عوامل فرهنگی، عوامل زمان برگزاری و عوامل شغل و دستمزد دارای اهمیت بیشتری بوده اند. پس بهتر است سیاستگذاری با دقت به چنین مولفههایی لحاظ شود. به امید آن روز که کمیته داوران به جای سه یا چهار گزینه برای انتخاب قاضی در دربی که نفر اصلی هم از قبل مشخص است، از میان دهها نفر و به سختی این انتخاب را انجام دهد.