چرا تلویزیون نمیتواند برندهای جدیدی را معرفی کند؟
در روزهایی که بحث بر سر برنامه نود، ماه عسل و برنامههای موفقی چون برنامه هفت بر سر زبانهاست و اینکه این برندها هر کدام به نام فردی مشخص خوردهاند و قرار است برای تولید جدید یا عدم پخش آنها تصمیمگیریهایی شود، این سوال پیش میآید که چرا تلویزیون مدام به برندهای قبلیاش رجوع میکند؟ چرا تصمیم نداریم برندسازی کنیم؟ آیا این قدرت و خلاقیت در مدیران تلویزیونی و البته تهیهکنندگان جوان دیده نمیشود که بتوانند برنامههایی در حد و اندازههای نود با حدود بیست سال سابقه یا برنامهای مثل ماه عسل با چندین سال سابقه تولید کند؟ قطعا جواب مثبت است اما مدیران فعلی تلویزیون بیشتر مدنظر دارند برندهای سابق را حفظ کنند و آنها را از دست ندهند یا اگر قرار است اتفاق جدیدی رخ دهد فرصت را به افراد جوانتر نمیدهند.
با نگاهی گذرا به تولیدات شبکه نسیم و خلق برنامهای چون دورهمی یا خندوانه که البته هر کدام مدلهایی شبیه را در تلویزیونهای خارج از کشور داشته به این نتیجه میرسیم که مخاطب به شدت از فکر نو، ایده نو و حرف جدید استقبال میکند. درحقیقت مردم با فرمت و ساختار جدید کنار میآیند، اگر اثر تولید شده قابل بحث، جذاب و با رعایت تمام اصول مخاطب امروز تولید شود.
مخاطب امروز حوصله ندارد و اصولا برنامههایی را از رسانه ملی دنبال میکند که با فرمت و ساختار ذهنیاش مطابقت داشته باشد، برنامههای کم حرف، پرعمق و البته دارای محتوای بروز که ریشه در اجتماع امروز دارد و ساختارش سلیقه ای نیست و با استانداردهای روز دنیا مطابقت دارد. به هر حال باید پذیرفت مخاطب امروز تلویزیون با مخاطب سالها پیش متفاوت است. به بهترین مدیای مد نظرش دسترسی دارد و تمام اخبار و اطلاعات موردنیازش را میتواند با منبع اطلاعاتی که در دستانش وجود دارد، بازدید و از تمام اخبار روز مطلع شود. در این شرایط برنامهسازها باید به سمت نوآوری و سورپرایز کردن مخاطبشان بروند، بایستی مدیران تلویزیونی فاکتورهایی را که عامل موفقیت برنامه نود شده است را در چالشی با حضور کارشناسان رسانه و حتی خبرنگاران و حتی مخاطبین عام بررسی کنند و ویژگیهای یک برنامه خوب را که میتواند سالها در تلویزیون ماندگار شود بررسی کند.
برنامه نود با دو فاکتور مهم به این حجم از مخاطب رسید، طوری که عدم پخش آن در یک هفته، در فضای مجازی کلی سر و صدا ایجاد کرد. فاکتور اول خود فوتبال است، به هر حال ورزش فوتبال به عنوان پرطرفدارترین ورزش دنیا امروز بدون هیچ تعارفی حرف اول را در صنعت و حتی بیزینس میزند. فوتبال امروز یکی از پربازدیدترین اخبار دنیا را به خود اختصاص داده و قطعا یک مسابقه ورزشی جذاب در حد الکلاسیکو، فینال جام باشگاههای اروپا یا حتی فینال جام جهانی بیشترین مخاطبان را درگیر خودش میکند. قطعا جذابیتهای فوتبال و علاقه مردم ایران به این ورزش در پرطرفدار شدن این برنامه تلویزیونی موثر است.
نکته بعدی شخصیت کاریزماتیک عادل فردوسی پور است که به هر حال به عنوان یک کاراکتر تعریف شده برای فوتبال و تلویزیون امروز مورد قبول مخاطبین تلویزیون محسوب میشود و نباید از این مسئله عبور کرد که ساختار ذهنی او در بیرودربایستی بودن با مسائل و حواشی و پشت پردههای فوتبال همان چیزی است که مردم را درگیر خود کرده است و قطعا نگاه بی پرده او به مسائل فوتبال یکی از نکات اصلی جذابیت برنامه نود است. قطعا با در نظر گرفتن فاکتورهایی از این دست ما میتوانیم برنامههایی مشابه و جذاب دیگری را نیز در این راستا تولید کنیم.
بحث بعدی برنامه هفت است. به هر حال سینمای ایران نیاز دارد در تلویزیون مورد بررسی قرار بگیرد یک برنامه تلویزیونی با نگاه تخصصی به سینما از چند زاویه میتواند به پرده نقرهای کمک کند. برنامه هفت جدا از تحلیل و بررسی تیمهای سینمایی با حضور کارشناسان و صاحبان فیلم میتواند نگاهی تبلیغاتی به تولیدات روی پرده داشته باشد و در واقع مخاطبان سینما را از طریق رسانه ملی به شوق بیاورد که در سالنهای سینما حضور پیدا کنند. اطلاعرسانی فیلمهای مختلف از طریق رسانه ملی آن هم با تحلیل و بررسی و نمایش بخشهایی از فیلم در برنامه هفت میتواند کمک بسیاری به اقتصاد سینما و البته اعتلای فرهنگ فیلم دیدن در سالنهای سینما کند. برنامه هفت برنامهای است که در روزگار فریدون جیرانی و البته بهروز افخمی بسیار پرمخاطب بود و البته با نگاهی تخصصی میتوان گفت تمام خانواده سینما را به سمت رسانه ملی کشید. این تفکر میتواند مجددا با فکر جدید، ایده جدید و نگاهی جدید تکرار شود و نباید آن را نادیده گرفت.
از سوی دیگر برنامه ماه عسل که اتفاقا مدنظر مدیر جوان شبکه سه هم هست با فرمولی مشخص و نزدیک شدن به زندگی مردمی که در شرایط ویژه زندگی میکنند، مخاطبان بسیاری را در ساعات نزدیک به افطار ماه مبارک رمضان جذب خود کرده است. آیا نمیتوانیم در طول سال هم برنامههایی شبیه به این برنامه داشته باشیم؟ منظور از شبیه بودن یعنی ما بتوانیم در ماجرا و موضوعات دیگر نیز به مخاطبمان نزدیک شویم. یکی از نکات مهم در جذب تماشاگر تلویزیونی این است که مخاطب تلویزیون بتواند خود را در برنامه تلویزیونی ببیند. در واقع وقتی تماشاگر تلویزیونی خودش، زندگیاش و چالشهای ذهنی خود را در رسانه میبیند جذب رسانه میشود ولی وقتی با دیدن یک سریال تلویزیونی خود را در آن سریال، شخصیتها، لوکیشنها، خانه، محل کار و حتی خودروهای آن سریال پیدا نمیکند، قطعا از آن سریال فاصله میگیرد. یکی از نکات موثر در جذب مخاطب تلویزیونی نزدیک شدن به زندگی تماشاگران تلویزیونی در اقشار مختلف است.
نکته پایانی این که این بحث از آنجا راه افتاد که به دنبال این بودیم که تلویزیون بایستی به سراغ برندسازی نو باشد. برنامه نود با حجم وسیع مخاطبش بایستی در کنداکتور بماند ولی نودها میتوانند تولید شوند. ما میتوانیم ورزشهای دیگر را نیز مانند نود به چالش بگذرایم، در واقع فرمول موفق نود میتواند در تولیدات دیگر و حتی ژانرها و مدیاهای دیگر نیز کمک حال رسانه باشد. روراستی عادل فردوسی پور را میتوانیم به مجریان دیگر نیز دیکته کنیم و در واقع دست مجریان در گونههای مختلف برنامهسازی را باز بگذاریم تا آنها نیز به چالش در مورد مطلب پخش شده خودشان بپردازند. ما میتوانیم با پرداختن به موضوعات روز اجتماعی به سبک و سیاق عادل فردوسیپور، برنامههای چالشی در حوزه های مختلف اجتماع داشته باشیم که این فرمول راهکار بالا ماندن جایگاه رسانه ای است که عنوان ملی را در کنار خود می بیند.
این روزها مدیران رسانه ملی به دنبال نزدیک کردن سلیقه شان با مخاطبان هستند که قطعا دیدن و شنیدن خود مردم در رسانه ای که آیینه جامعه است برگ برنده می تواند باشد.
نکته پایانی اینکه مدیران تلویزیونی بایستی دست تهیهکنندگان، طراحان و برنامهسازان را باز بگذارند تا آنها با خلاقیت و استعدادشان جایگاه تلویزیون را از وضعیت فعلی به اوج برسانند. قطعا فکر جدید، نگاه جدید و ایده جدید میتواند برنامههای جذابی شبیه نود و شبیه به ماه عسل را به کنداکتور تلویزیون بیاورد و این مسئله اسم و رسمی بیش از قبل برای مدیران تلویزیون به همراه خواهد داشت. فراموش نکنیم ریسک تولید برنامه خندوانه، ریسک تولید برنامه شبیه به دورهمی، از سوی مدیران سابق شبکه نسیم باعث شد که حجم وسیعی از تماشاگر به رسانه ملی به خصوص شبکه نسیم رجوع کند و این برنامهها به عنوان پرمخاطبترین برنامههای تلویزیون معرفی شوند. شبکههای دیگر نیز میتوانند با این ساختار به سمت نگاهی نو و فکر جدید بروند.