جبار آذین منتقد سینما و تلویزیون در گفت و گو با خبرنگار خبرگزاری برنا، اظهار داشت: مدتهایی طولانی است که به دلیل تغییرات مکرر مدیریتی و جایگزینی رابطهای افرادی که دارای دانش، تخصص و تبحر در برنامهسازی رسانهای تلویزیون نیستند به جای متخصصان و کارشناسان و همچنین دور شدن هنرمندان حرفهای از سازمان و فعالیت تعدادی از آنها در شبکه نمایش خانگی دیگر شاهد تولید و پخش مجموعههای فاخر، استاندارد و درجه یک در تلویزیون نیستیم.
آذین در ادامه تصریح کرد: از همین رو اغلب آثار تولید شده از منظر ساختار تصویری، هنری و مضامین نو و بکر در سطح متوسط و زیر متوسط قرار دارند. یکی از مجموعههای در حال پخش با عنوان «حوالی پاییز» سریالی است که از نظر مضمون و محتوا نشان میدهد که به رغم برخی از سوژههای تکراری حرفهایی برای گفتن دارد.
وی افزود: مهمترین موضوع محوری این سریال جدا از بسترسازی مضمونی برای پرداختن به زندگی سبک ایرانی اسلامی مسأله افشاگری درباره توطئهها و دسیسههای وابستگان رژیم عربستان است. این موضوع که در میان سریالهای تلویزیون تازگی دارد گرچه به درستی پرداخت نشده لیکن دارای تازگی است.
این منتقد در ادامه خاطرنشان کرد: با این همه در «حوالی پاییز» به علت پرداخت نامنسجم داستانی، پردازش ضعیف اغلب شخصیتها، بازیهای متوسط و کارگردانی کمتحرک نتوانسته است فراتر از حد سریالهای متوسط بایستد. یکی از مسائل حاشیهساز این سریال حضور بازیگری است خارجی که جزو بازیگران شناخته شده کشورهای عربی و لبنان قرار دارد اما این بازیگر که دلایل حضور او در این سریال چندان موجه نمیماند دارای هیچگونه ویژگی هنری و بازیگری نیست و دست به قضا بازی او از بازی برخی بازیگران ضعیفتر است.
آذین اظهار داشت: همین مسأله پرسشی را ایجاد میکند که به رغم وجود بازیگران متبحر که به زبان عربی مسلط هستند به جای نقش ساره بازیگر خارجی در نوع آرایش و پوشش چندان چهره مثبتی ندارد. همین وضعیت سبب شده تا مضمون خانوادگی و اجتماعی «حوالی پاییز» زیر سوال برود. افزون بر این نکته سریال در نمایی کلی رویکرد آسیبشناسانه به برخی معضلات اجتماعی دارد اما این رویکرد مانند نگرش و ساختار خود اثری سطحی بوده و هیچ نوع جذابیت برای تماشا و پیگیری آن برای تماشاگر ایجاد نمیشود.
وی در ادامه خاطرنشان کرد: «حوالی پاییز» یک سریال متوسط است که در ایجاد ارتباط گسترده با مخاطب ناموفق عمل میکند. تلویزیون برای خروج از مدار بسته و محدود کنونی خود باید درهای سیما را به روی هنرمندان حرفهای، موضوعات نو و ایجاد تحول در نگرشهای مدیریتی باز کرده و دست از گروه مداری و فامیل و رفیق نوازی بردارد و با احترام به نظر و سلیقه مردم به تولید برنامههای مناسب و شایسته توجه داشته باشد.
این منتقد تصریح کرد: در واقع در میان سریالهای در حال پخش تنها مجموعهای که توانسته به دلیل پرداخت به نسبت مناسب موضوعی و هنری یک موضوع تکراری را در بستر آثار بومی و ملی به نمایش درآورد سریال «بازی نقابها» است که در مجموعه افزون بر پردازش خوب داستان، بازیهای هر چند متوسط اما باورپذیر و کارگردانی فکر شده نسبت به دیگر مجموعههای کنونی در جایگاه بالاتر ایستاده است و در میان این آثار «زندگی از نو» کم استقبالترین مجموعه این روزهای تلویزیون است که از دلایل این مسأله میتوان به ضعفهای فراوان داستانی و هنری اشاره کرد.