به گزارش گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا، در بخش «مسئله هفته» شاهرخ دولکو با بهرام عظیمی(کارگردان انیمیشن) گپوگفتی درباره مسائل و معضلات انیمیشنسازی در ایران داشتند. «سوژه هفته» اختصاص داشت به گفتوگوی امیرعباس صباغ و اشکان رهگذر (کارگردان انیمیشن) پیرامون ساخت و تولید انیمیشن، خاصه «آخرین داستان». امیرحسن ندایی در «کافه نقادی» به همراه هادی محمدیان (کارگردان انیمیشن) به بررسی فیلمهای «شاهزاده روم» و «فیلشاه» پرداختند. فرزاد موتمن در بخش «فرزاد موتمن تقدیم میکند» درخصوص نقد و تحلیل فیلم با مخاطبان صحبت کرد و در پایان، «میز گفتوگو» با حضور امیرحسن ندایی و امیر مسعود علمداری(مدرس فیلمنامه انیمیشن) به بحث فیلمنامهنویسی در انیمیشن اختصاص داشت.
فرزاد موتمن(کارگردان):
تحلیل فیلم یک پروسه سرد است
باید بپذیریم اصولا تحلیل فیلم یک پروسه سرد، روشنفکرانه و بی حس و عاطفه است و جادوی اثر هنری را در ما میکشد.
اما باید بتوانیم راهی میانه پیدا کنیم که جادوی اثر را با آگاهی مخاطب ترکیب کند.
باید بتوانیم زیبایی، لذت ورمز و راز را با آگاهی خودمان ادغام کنیم.
آگاهی و قدرت تحلیل عشق به سینما را در ما دقیقتر و شجاعانهتر میکند.
فیلمی که از جنگ و مبارزه با تحلیل عبور کند و همچنان سرپا باش باقی بماند حتما فیلم خوبی است.
فیلم مانند هر اثر هنری دیگری کاملا تحلیل نمیشود.
هادی محمدیان(کارگردان انیمیشن):
نبود کمپانی بزرگترین خلاء انیمیشن ماست
بزگتررین چالش در کارگردانی انیمیشن بحث مقایسه است؛ مقایسه کارهای ایرانی با خارجی.
بزرگترین خلاء در صنعت انیمیشن ایران نبود کمپانی است.
مخاطب ما مختصات خاص خود را دارد و ما در حال تجربه کردن ذائقه آنها هستیم.
برای راحتتر شدن کار طراح کاراکتر، یکسری بازیگر را مثال میزنم.
ما در هنر دوبله تبحر داریم اما بازیگران ما بدون دوربین و فقط از طریق متن فضایشان تغییر میکند و این کار را برای ما سخت میکند.
متاسفانه به شدت با انیمیشنهای خارجی مقایسه میشویم که البته از جهتی خوب است.
تلاش میکنیم سالی یک کار را تولید کنیم.
امیر مسعود علمداری (مدرس فیلمنامه انیمیشن):
دستمان در انیمیشن بسته است
در فیلمنامه انیمیشن باید با فضای ادبی، روانشناسی و جامعهشناسی آشنا باشیم.
متاسفانه در علوم ما ارتباطات بین رشتهای تعریف نشده است.
مبانی فیلمنامهنویسی ما در انیمیشن و فیلم زنده یکی است.
لزوما در سینمای زنده فانتزی نداریم اما به این سمت میرود.
انیمیشن بیشتر از سینمای زنده وابستگی زیادی به دولت دارد.
دست ما در انیمیشن خیلی بسته است.
بهرام عظیمی (کارگردان انیمیشن) : اشکم را برای «تهران ۱۵۰۰» درآوردند
ممکن است ما در سال پنج یا شش انیمیشن سینمایی داشته باشیم اما اکثر آنها فیک است؛ یعنی یک سریال را کوتاه میکنیم و به عنوان فیلم سینمایی یک ساعت، یک ساعتو نیمه به سینما میفرستیم.
نزدیک به ۴۵ قسمت از مجموعه «سیاساکتی» را ساختم که از همان ابتدا گل کرد.
پول خیلی کمی برای آن کار میگرفتم؛ ۷۰ تا ۲۵۰ هزار تومان.
بعد از اینکه درخواست حقوق بیشتر کردم من را کنار گذاشتند و اجازه ندادند کار کنم و کارگردانهای دیگر آمدند که همگی قیافه کاراکترها را هم عوض کردند.
به محض اینکه یک کار خوب میسازیم خود را با هالیوود مقایسه میکنیم.
ابتدا مدیران و مسئولان بیماری مقایسه را به جان ما انداختند.
قیاس نابرابر و بیمارگونهای میکنند؛ ما در بهترین شرایط نباید خود را با انیمیشن آمریکا مقایسه کنیم.
در بهترین حالت باید خود را با انیمیشنهای سینمایی اروپایی مقایسه کنیم.
ما فقط در انیمیشن کوتاه جشنوارهای (چون آقا بالا سر نداریم) حرفی برای گفتن داریم و به موازات کارهای درجه یک دنیا پیش میرویم.
من «تهران ۱۵۰۰» را که ساختم اشک مرا درآوردند.
تنها شوخی که میتوانستم بکنم با مصلی تهران بود که در سال ۱۵۰۰ هم هنوز ساخته نشده که گفتند نه! بساز. بهرام عظیمی مصلی را ساخته است.
ما در کار کوتاه؛ مثلا پنج تا پانزده دقیقه را شاهکار میکنیم اما وقتی کار بلند میشود نه!
کسانی که سفارش ساخت انیمیشن کوتاه میهند اعتماد میکنند و هیچ کاری با سازنده ندارند؛ در کار بلند و سینمایی هر کس که یک ریال داده باشد احساس میکند باید نظر دهد.
کیفیت کار ما آنقدر بالا نیست که تولید مشترک مخصوصا سینمایی داشته باشیم.
برای حفظ آبروی خودم و کشورم همکاری با چینیها را نپذیرفتم؛ سطح کار و استودیوهای آنها خیلی بالاست.
آموزش انیمیشن در کشور ما اصلا حرفهای نیست.
یکی از گروههایی که نیازمند آموزش و به روزشدن است، کارگردانهای انیمیشن هستند.
اشکان رهگذر (کارگردان انیمیشن):
حمایت نشدیم
اساسا فرآیند تولید انیمیشن زمانبر است؛ ۹ سالی که ما برای تولید انیمیشن «آخرین داستان» زمان گذاشتیم بیشتر صرف جنگیدن با شرایط بود.
کار ما از جانب هیچ نهادی حمایت نشد و مشکلات مالی جدی داشتیم.
متاسفانه خروجی دانشگاههای ما نیروهای متخصص انیمیشن نیست.
ما بودجه برای حمایت انیمیشن داریم اما درست مدیریت نمیشوند.
بسیاری از نیروهایی متخصص ما در حال مهاجرت هستند.
تلاش میکنیم و اگر زورمان برسد مایلیم فیلممان را برای عید اکران کنیم.
باید داستانها (شاهنامه و...) را از طریق جسارت مولف و تئورسینها به روز کنیم.
امیر مسعود علمداری (مدرس فیلمنامه انیمیشن):
دستمان در انیمیشن بسته است
در فیلمنامه انیمیشن باید با فضای ادبی، روانشناسی و جامعهشناسی آشنا باشیم.
متاسفانه در علوم ما ارتباطات بین رشتهای تعریف نشده است.
مبانی فیلمنامهنویسی ما در انیمیشن و فیلم زنده یکی است.
لزوما در سینمای زنده فانتزی نداریم اما به این سمت میرود.
انیمیشن بیشتر از سینمای زنده وابستگی زیادی به دولت دارد.
دست ما در انیمیشن خیلی بسته است.