در پی اتفاق رخ داده در برنامه "من و شما" مدیر شبکه و معاون امور استانهای صدا و سیما تصمیم به اخراج مجری برنامه گرفتند. اتفاقی که دور از ذهن نبود و شاید راحتترین تصمیم برای به آرامش رساندن فضای ملتهبی بود که در رسانههای مختلف و شبکههای اجتماعی با اظهار نظر افراد مختلف ایجاد شده.
آیا این بهترین تصمیم بود یا تصویری بود برای پاک کردن صورت مسئله تا جو ناآرام شکل گرفته به آرامش برسد؟
در اینکه مجری برنامه "من و شما" با رفتاری به دور ازاخلاق رسانه ای با مهمانش برخورد کرد و به اعتقاد برخی با تفکر از پیش تعیین شدهای به دنبال تخریب یا نقد و بررسی شخصیت منتقد سینما بود شکی نیست و بی تردید نمیتوان این رفتار را تأیید کرد اما به رغم اینکه آنتن رسانه ملی جای اشتباه نیست و هر اشتباهی میتواند جوانب جبرانناپذیری را با خود به همراه داشته باشد، اما باید گفت گاهی میزان تنبیه با جنس جرم مطابقت ندارد و در واقع تصمیم با هدف بیداری و تذکر اتخاذ نمیشود.
در حالیکه نیاز است گاهی اوقات با تصمیمی پدرانه به جای خط کشیدن بر روی اسامی به دنبال متنبه کردن به شیوههایی مفیدتر باشیم.
به نظر میرسد مدیران هم بایستی در این مسیر اندازه تقصر خودشان را ببینند. از انتخاب مجری و محتوا گرفته تا مهمان و تخصصش که گاهی اوقات با نظارت لازم اتفاق نمیافتد. حضور مسعود فراستی در برنامهای که اصولا علاقهمند است به لایههای زیرین زندگی افراد و سلبریتیها ورود کند، اشتباه محض است چرا که شاید این نوع از ساختار برنامه در مورد مهمانهای مختلف قابل انجام باشد اما در مورد این فرد خاص حتما نه!
شاید پرداختن به زندگی خصوصی بازیگران، قهر و آشتیهایشان، ازدواجها و طلاقهایشان، بچهدارشدنهایشان، علاقهمندیهایشان و... بتواند سرگرمیساز و موج ساز در شبکههای اجتماعی باشد اما باید دید حضور یک منتقد سینمایی در یک برنامه تلویزیونی با چه هدفی صورت میگیرد؟
قطعا مسعود فراستی برای نقد فیلمهای سینمایی میتواند در این برنامه حضور پیدا کند و نقد و بررسی پوشش او، مدل ریشش، سبک کاریاش در نقد و بررسی، اخلاق حرفهایش، تعداد همسرانش و... نمیتواند خط محوری دلیل دعوتش باشد پس اینجا باید حق بدهیم به منتقدانی که معتقد بودند مجری برنامه با هدفی از پیش تعیین شده مهمان را به چالش کشید و بررسی سینمای کمدی تنها بهانهای بود برای دعوت از مهمانی که تعریفش از سینمای داخلی برای همه روشن و آشکار است.
قطعا تصمیم مدیران سیما اجرایی میشود اما باید دید این تصمیم و حذف صورت مسئلهها در چنین اتفاقات مشابهی چقدر موثر و مفید خواهد بود.
تعداد مجریان ممنوعالکار تلویزیون نشان از این دارد که نتوانستهایم برای آنها جایگزینی پیدا کنیم که اگر این افراد با شیوه دیگری تنبیه میشدند کار به اینجا نمیکشید و شاید اصلا حوزه اجرای چنین برنامه ایی به مجری شبکه شما نمیرسید.
با این حال قطعا تصمیم به حذف یک راه است و راه پایانی نه.
به نظر می رسد تلویزیون می تواند با تدبیر و تشکیل کمیته های انضباطی به شیوه های دیگری نیروهای متخصصش را که بابت آنها هزینه هم کرده، متنبه سازد و در واقع سرمایه هایش را که شاید نظارت درستی روی آنها نداشته با توجه بیشتر حفظ کند.
مجریان محروم از اجرا امروز کجا هستند؟
چه می کنند؟
چند مجری معروف و باسواد و جذاب در این سالها به پورتال اجرای سازمان معرفی شده است؟
قطعا می شود با توجه بیشتر ، آسیبی را که اطراف این حرفه خوش ویترین همیشه پرسه می زند نمود.