به گزارش گروه ورزشی خبرگزاری برنا، همین یک سال پیش بود که عکس منتشر شده از قهرمان سابق دوچرخهسواری زنان با بازتابهای بسیاری همراه شد. آتوسا عباسی، رکورددار تیم ملی سرعت ایران روزی که کنار خیابان نشست و دستفروشی کرد، گفتند " دنبال جلب توجه است" ولی حالا او پس از گذشت یکسال به همراه همسرش روح الله احمدی در خبرگزاری برنا حاضر شد و پیرامون اتفاقات یک سال اخیر و وضعیت دوچرخه سواری بانوان ایران با خبرنگار برنا به گفتگو نشست که در ادامه میخوانید:
*دوچرخهسواری بانوان ورزش نوپایی است
دوچرخهسواری بانوان ورزش نوپایی است. تقریبا 8 سال است که اعزام دارد و تیم ملی تشکیل شده است، در این مدت بچهها پیشرفت خوبی داشتند. هر سال جوانان و استعدادهای جدید اضافه میشوند. اگر بتوانند روی ورزش و دوچرخهسواری بانوان بیشترسرمایهگذاری کنند، استعدادیابیها بیشترشود و امکانات وموقعیتهای تمرینی افزایش یابد، مسلما پیشرفت بهتری نیز حاصل خواهد داشت. ولی اعزامهای بانوان خیلی کم است. تقریبا مسابقات داخلی دو مرحله لیگ باشگاهی است و یک مرحله قهرمان کشوری که اگر مسابقات بیشتر باشد آمادگی و سطح بچهها نیز بالاتر میرود. در مسابقات آسیایی هم بهتر میتوانیم نتیجه بگیریم.
*به نظر من جذابترین رشته دوچرخهسواری رشتهای است که در پیست برگزار شود
رشته سرعت یک رشته انفجاری است که در کوتاهترین زمان باید مسافتی را طی کنیم. تایم در آن بسیار مهم است. هرهزارم ثانیه در ردهبندی تأثیر دارد. مسابقات داخل پیست برگزارمیشود. اما مسابقات استقامت داخل جاده برگزار میشود و چرخهای آن متفاوت است. رشتههای نیمهاستقامت و نیمهسرعت نیزمابین این دوتاست و بعضی رشتهها گروهی است، مثل استقامت که گروهی است، ولی داخل پیست برگزار میشود. برخی رشتهها تایمی است و بین سرعت و استقامت است. من رشته اصلیام سرعت است ولی در ایران در همه رشتهها پا میزنم و مدال میگیرم و به نظر من جذابترین رشته دوچرخهسواری رشتهای است که در پیست برگزار شود.
*مشکل اصلی ما نداشتن پیست چوبی است
بیشتر بچهها از امکانات شخصی خودشان استفاده میکنند. بزرگترین مشکل ما نداشتن پیست چوبی است. جاهای مختلف ایران پیستهای مختلفی درست کردند که سیمانی هستند در صورتی که اکثر مسابقات آسیایی در پیستهای چوبی 250 متر سرپوشیده است. در ایران پیست سیمانی 333 متر است و تمرین میکنیم ولی باید در پیست چوبی 250 متر پا بزنیم. تایمهایی که داخل ایران برای انتخابی گرفته میشود، شرایط جوی در آن بسیار موثر است.
*دوچرخهسواری بانوان هیچ اسپانسری ندارد
لیگ بانوان دو مرحله در سال است. هیچ قراردادی برای ورزشکاران وجود ندارد و فقط یک یا دو تیم هستند که به بچهها پول میدهند. دوچرخهسواری بانوان هیچ اسپانسری ندارد به غیر از من که اسپانسر شخصی دارم. امسال درمرحله اول مسابقات لیگ 4 مدال طلا در مرحله دوم لیگ 3 طلا و 1 نقره گرفتم که هر کدام از لیگها فقط 600 هزار تومان به من پول دادند.
نزدیکترین مسابقاتی که تیم ملی به ان اعزام خواهد شد، مسابقات قهرمانی آسیا است که از 17 دی ماه در اندونزی برگزار میشود. از رشته سرعت و نیمه استقامت در مجموع 1 نفر برای اعزام انتخاب شد. چون گفتند بودجه ندارند و میخواهد کسی را اعزام کنند که صد در صد مدال بگیرد. برای همین در اعزام من مردد هستند و بعید میدانم که اعزام شوم.
مسابقات قهرمانی آسیا که سالی یک بار است برای کسب سهمیه المپیک به درد نمیخورد چون خیلی از مسابقات دیگر است که برگزار میشود ولی ایران در هیچکدام حضور ندارد. بنابراین فکر میکنم کسب سهمیه به این مسابقات بستگی دارد که هیچ گاه اعزامی وجود ندارد.
*دوچرخه سواری را به دلیل بارداری کنار گذاشتم/ چهار سال از میادین دور بودم
چهار سال بود که به خاطر بارداری دور از دوچرخه سواری بودم البته در این چهار سال رکورد سرعت ایران دست من بود و شکسته نشد و بعد از چهار سال هم که برگشتم هنوز نفر اول سرعت ایران هستم. دوچرخه سواری سن خاصی ندارد. بستگی به توانایی خود شخص دارد که بخواهد تا چه زمانی ادامه دهد.
من دوچرخهسواری را در 20 سالگی از صفر شروع کردم. همان سال اول هم مدال گرفتم و اردو دعوت شدم. یک سال به خاطر ازدواجم کنار گذاشتم و بعد سه سال تمرین کردم و نفر اول ایران بودم. پرمدالترین بانوی دوچرخهسوار در ایران بودم. اولین مدال انفرادی بزرگسالان را درمسابقات کاپ آسیایی مالزی گرفتم و بعد دوچرخه سواری را به خاطر بارداری کنار گذاشتم. پارسال برگشتم ولی امسال خیلی جدیتر کار کردم و همچنان رکورددار سرعت ایران هستم.
*باید اول راهی که به المپیک میرسد را صاف کنم و بعد به المپیک فکر کنم
به نظر من هدف باید طوری باشد که در دسترس باشد. اولین هدفم این است که بتوانم مسابقات قهرمان آسیایی مدال بگیرم و این نزدیکترین هدفم است. این مسابقات در اندونزی است و من نیستم. باید اول راهی که به المپیک میرسد را صاف کنم و بعد به المپیک فکر کنم. اول باید قهرمانی آسیا مدال بگیرم و بعد فدراسیون به مسابقاتی اعزام کند که بشود سهمیه المپیک گرفت و بعد به امید خدا المپیک.
*اگر به عقب برگردم دوچرخهسواری را انتخاب نمیکنم/ اگر حمایتهای اسپانسر نبود 2 ماه پیش خداحافظی میکردم
من آدم مغروری نیستم اما نسبت به بچهها چه از لحاظ رفتاری و چه از لحاظ ورزشی و روی بورس بودن الگویی ندارم. خارج از ایران آنامرس به نظر من یک الگوی بسیار خوب است. استرالیایی است و چندین دوره قهرمانی جهان والمپیک را در کارنامه دارد. هرگز اجازه نمیدهیم فرزندمان سمت دوچرخهسواری بیاید. ورزش رزمی را بیشتر دوست دارد. خودم هم اگر به عقب برگردم دوچرخهسواری را انتخاب نمیکنم. تا الان هیچ دختری در مسابقات قهرمانی آسیایی فینال 200 متر نرفته در صورتی که من تنها دختری بودم که در سال 93 فینال 200 متر رفتم در قهرمانی آسیای قزاقستان که در مجموع هفتم شدم.
امیدوارم بتوانم با حمایتهای فدراسیون و اسپانسرم به جایی برسم که نفر اول آسیا باشم و بتوانم به المپیک هم فکر کنم. اسپانسرم کلیه تجهیزاتم را تقبل کرده و برای مدالهایمان پاداش میدهد و هزینه مهد پسرم را میدهد. اگر حمایتهای اسپانسر نبود 2 ماه پیش خداحافظی میکردم. چون شرایط سختی را از نظر اقتصادی میکنیم و قادر به ادامه دادن نیستیم.
*وزارت ورزش و جوانان حمایت خوبی از بانوان دارد
ورزش بانوان در چند سال گذشته رشد چشمگیری داشته، خوشبختانه حمایتهای خوبی از طرف وزارت ورزش و جوانان انجام شده که قطعا دراین پیشرفت تاثیر مثبتی داشته است. بانوان ورزشکار در این چند سال به خوبی توانستند توانایی خودشان را در تمامی رشتههای ورزشی به رخ بکشند. خوشحالم که بالاخره با شرایطی که داشتم نفر اول سرعت بانوان شدم.
بیشتر خانوادهها ترجیح میدهند فرزندانشان به جای ورزش ادامه تحصیل دهند. معتقدم ورزش باعث میشود افراد هم روحیه بهتری داشته باشند و هم در تحصیل نیز کمک شان کند. قطعا هر شخصی که برنامه ریزی درستی داشته باشد میتواند در کنار ورزش حرفهای ادامه تحصیل هم بدهد.همسرم تاثیر زیادی در موفقیت هایم داشته، چون تنها کسی بود که در همه این سالها انگیزه میداد و تشویقم میکرد. بعضی اوقات پیش آمد و تصمیم گرفتم تغییر رشته بدهم ولی همسر مخالفت کرد.
*بازیکن مورد علاقهام علی دایی است
علاقه ای به فوتبال ندارم. نه بازی تیمها را تماشا میکنم و نه علاقهای دارم که به ورزشگاه بروم. ازاهالی فوتبال، دوستدارن فوتبال و... دلخور هستم. چون احساس میکنم اگر هزینه هایی که برای فوتبال کشور مان که جایگاه چندان مطلوبی هم در جهان ندارد برای رشتههای دیگر شود نتایج بهتری هم حاصل میشود. از بین اهالی فوتبال فقط به علی دایی علاقه دارم. خیلی درگیر فضای مجازی نیستم و استفاده زیادی هم از آن نمیکنم. استفاده از فضای مجازی هم میتواند مفید باشد و هم مخرب و این بستگی به نوع استفاده ما از آن دارد.
*احمدی: همسر من حاضر است به صورت رایگان لژیونر شود
لژیونر شدن بستگی به فدراسیون دارد، فدراسیون اگر بخواهد نتیجهای بگیرد، باید چاره پیدا کند و راه آن این است که ورزشکار را به کشورهای دیگر ارسال کندتا ورزشکار روی بورس بیاید و مطرح شود و برای تیم ملی رکاب بزند که این کار را فعلا فدراسیون نکرده است. تیمهای خارجی باید پیدا شوند که این کار را انجام دهند. هلند پرجمعیتترین دوچرخهسوارهای جهان را دارد. نزدیک به 300 باشگاه در انجا فعالیت میکنند. خانم دهقان در یکی از باشگاههای آنجا دوچرخه سواری میکند و پولی هم دریافت نمیکند. چنین کاری را برای افراد دیگری هم میتوان انجام داد. همسر من حاضر است این کار را کند.
*برای نتیجه گرفتن باید هزینه کرد
هزینهها داخلی کم نیست. همین دوچرخهای که برای آتوسا خریدند نزدیک 60 میلیون تومان هزینه کردند. حتی اسپانسر نامه کمک به فدراسیون هم زد که این ورزشکار را که نفر اول است هزینهاش را میدهم و اعزامش کنید. اگر فدراسیون میخواهد مدال آور ببرد باید امکانات را فراهم کند. متأسفانه انقدر تعداد مسابقات در ایران کم وضعیف است که درآن تایم به حد مسابقات آسیایی نخواهیم رسید، مگر اینکه یک پیست چوبی سرپوشیده در ایران داشته باشیم تا ورزشکاران در آن پیست تمرین کنند. بچههای ایران پتانسیل این را دارند که مدال قهرمانی آسیا را بگیرند ولی باید شرایط را فراهم کنیم.
*هدف آتوسا از طلای ایران بالاتر است
در سال 85 با 19 مدال و قهرمانی آسیا به ایران برگشتیم. چون تعداد مسابقات آنقدر زیاد بود که با قدرت بچهها را برای قهرمانی آسیایی میبردیم. الان شرایط اقتصادی و شرایط دوچرخسواری سخت شده و برگزاریها خیلی سختتر انجام میشود. فدراسیون ناچاراست و سالی دو سه تا مسابقه میگذارد. لیگ دسته یک از 4 مرحله دو مرحله شد. همه اینها به ورزش آسیب میزند. با این وضعیت انتظار دارند که آتوسا مدال بگیرد. سالی چند لیگ برگزار میشود؟ بین کسانی که با آتوسا یکی دو ثانیه فاصله دارند.
من مربی هستم و بارها به آتوسا گفتم که این رکورد تو در ایران پنجم آسیا است و باید به مدال آسیا فکر کنی و به رکورت تکیه نکنی، الان در لیگ اینطوراست که همه میخواهند رکورد آتوسا را بگیرند و هیچ کس نمیگوید رکورد آتوسا عباسی را رد کنیم. هدف آتوسا از طلای ایران بالاتر است. در این چند سال و از ابتدا مربی آتوسا بودم. آتوسا با دوچرخههای معمولی چیتگر دوچرخهسواری را شروع کرد.
آتوسا شرایط بسیار سختی را گذارنده است. از اولین اردویش تجربه تلخی را دارد. نفر دوم تیم ملی بود و خطش زدند چون مربی مرد بود. آن زمان هنوز ازدواج نکرده بودیم و شاگردم بود. آن زمان رئیس فدراسیون آقای آشتیانی بود که کلنگ دوچرخه بانوان را زد. آتوسا آن زمان بعد از 2 ماه در 500 متر طلا گرفت.
*برای آینده دوچرخهسواری باید پیشرفت را همه روزه ببیند
برای آینده دوچرخهسواری باید پیشرفت را همه روزه ببیند نه برای یک مقطع، دو ماه مانده به مسابقات آسیایی اردو نگذارند. اکثر وزشکارانی که دعوت به اردو میشوند مدالآور هستند. یعنی مدال باشگاهی و قهرمان کشوری گرفتند و دعوت میشوند. مربیهای داخلی که در فدراسیونها هستند بهترین هستند که دعوت شدند. وقتی کسی دعوت به اردو میشود مربی برنامهای را به او میدهد که اجرا کند. که ورزشکار هیچ آشنایی با آن ندارد و هیچ روشی ندارد و شاید پسرفت کند. مطمئنا چیزی که مخالف باشد باعث پسرفت میشود. سوم برنامه باشگاههاست. باید به تمام باشگاهها مجوز استعدادیابی بدهند. باشگاهها بخش خصوصی هستند و هیئتها سالی دو سه تومن بودجه سالیانهشان است. این اجازه و مجوز را به باشگاهها بدهند که استعدادیابی کنند. چون هیئتها واقعا غیرفعال هستند.