به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری برنا؛ «دونالد ترامپ»، رئیس جمهور آمریکا، پس از نشستن بر مسند قدرت در کاخ سفید سیاست فشار حداکثری علیه جمهوری اسلامی ایران را در دستور کار خود قرار داد. پس از کش و قوس فراوان و بهرغم مخالفت اعضای 1+5 و آژانس بینالمللی انرژی اتمی، ترامپ به صورت یک طرفه از توافق هستهای با ایران خارج شد و تحریمهای شدیدتری را علیه کشور، اعمال کرد. او همچنین در راستای این فشار، 7 تریلیون دلار در منطقه خرج کرد تا مانع از نفوذ منطقهای ایران شود. در ادامه هم تلاش میکند ضمن باز کردن پرونده PMD و بر آژانس بینالمللی انرژی اتمی در زمینه پرونده هستهای ایران فشار بیاورد. کنفرانس ضدایرانی ورشو هم نمونه دیگری از اقدامات خصمانه آمریکا علیه ایران و تخریب روابط ایران با قاره سبز دارد و آمریکایی ها از این فشار دو هدف را دنبال میکنند، اول اینکه ایران را وارد میز مذاکره کرده تا به اصلاح آنها، ایرادات برجام رفع شود همچنین فعالیت هستهای ایران را متوقف کنند. اما کشور و نظام تصمیم گرفته در برابر این فشار که هدف آنها تغییر حکومت در ایران است، بایستند. کشور قطعا برابر این فشار خواهد ایستاد؛ به همین منظور حفظ توافق هستهای با اروپا و همچنین رایزنیهای اقتصادی بیش از گذشته در دستور کار مقامات سیاسی قرار گرفت.
ایران چه اهدافی را در حفظ برجام دنبال میکند؟
پایبندی ایران به توافق هستهای با طرف اروپایی دو جنبه سیاسی دارد. نخست اینکه ایستادگی چین و روسیه در کنار برخی کشورهایی اروپایی اجماع جهانی علیه کشورمان شکل داده که این موضوع حداقل در دولت نهم و دهم بی سابقه بوده است. همچنین اعتماد به نفس به سایر کشورها برای فعالیت اقتصادی با ایران افزایش خواهد یافت.
آیا INSTEX به صورت کامل اجرایی خواهد شد؟
قطعا مسیری که ایران و اتحادیه اروپا با عنوان سازوکار مالی تعیین کردند، سخت خواهد بود. دلیل سختی آن هم تسلط آمریکا به سیستم مالی جهان و دلار است. آمریکایی ها تهدید کرده اند که از نزدیک فعالیت این سازوکار را رصد و در صورت لزوم با وضع تحریم پاسخ طرف ایرانی را خواهند داد. البته در این راستا سیاست تخریب روابط ایران با اروپا در دستورکار مقامات کاخ سفید قرار گرفت تا جایی که با اقدامات تروریستی در خاک اروپا و نسبت دادن آن به جمهوری اسلامی ایران بهدنبال خدشه وارد کردن به این روابط هستند که این موضوع هوشیاری مقامات کشورمان و اصحاب رسانه را میطلبد.
شاید سازوکار مالی اتحادیه اروپا به نتیجه ملموسی نرسد اما ایستادگی متحد آمریکا یعنی اروپا در مقابل این کشور، اتفاق کمی نیست و یک پیروزی بزرگ سیاسی محسوب می شود.
علت طولانی شدن راه اندازی INSTEX چیست؟
علت طولانی شدن INSTEX فشار آمریکا و ایستادگی در برابر این سازوکار است. مالکیت INSTEX با سه کشور اروپایی بوده و کارکرد آن ایجاد مسیری برای تجارت با ایران توسط 28 کشور اروپایی است. از طریق INSTEX شرکتها اطلاعات خود (واردات و صادرات) را در آنجا ثبت و شرکت این میزان معاملات را تسویه میکند. در اصل این سه کشور سهامدار و بقیه کشورهای اروپایی هم میتوانند با آن کار کنند. در صورت پیوستن سایر کشورها اعتبار این شرکت افزایش خواهد یافت و دیگر کشورهای اروپایی هم برای فعالیت در این سازوکار مالی ترغیب خواهد شد.
در کنار این سازوکار هم ایران باید یک SPV داخلی طراحی کند تا ریال میان شرکت های ایرانی پا به پا شود. در نهایت هر 6 ماه یک بار تسویه حساب صورت می گیرد. ابتدای کار با کالاهای غیر تحریمی است تا موسسه راه بیافتد و الگوهای آن شکل بگیرد.
این سازوکار مالی معجزه نخواهد کرد و راه اندازی و شکلگیری الگوهای آن ممکن است زمان بر باشد و ورود سایر کشورها و اعتماد آنها به این سازوکار، زمانبر خواهد بود.
آیا حضور شرکتهای کوچک اروپایی در سازوکار مالی با ایران اهمیت ندارد؟
برخی معتقدند حضور شرکتهای کوچک اروپایی تاثیری در جهش اقتصادی ایران نخواهد داشت اما نکته قابل تامل این است که بیشتر شرکت های فعال در حوزه اتحادیه اروپا جزو شرکت های کوچک بوده که هیچ وابستگی به دولت ایالات متحده ندارند و به راحتی می توانند با ایران همکاری های اقتصادی داشته باشند. برای مثال فعالیت 90 درصد اقتصاد آلمان در دست شرکت های کوچک است. همچنین برای گسترش فعالیت ها و ترغیب این شرکت های اروپایی بروشور منتشر و هیات های تجاری تبادل خواهد شد.
آیا INSTEX همان نفت در برابر غذاست؟
برخی مخالفان داخلی برای توجیه دیدگاه خود این سازوکار مالی را با عنوان «نفت برابر غذا» مطرح می کنند. این در حالی است که جمهوری اسلامی ایران حدود 50 سال است که نفت می فروشد و کالا وارد می کند. مقایسه «نفت در برابر غذا» علیه دولت عراق با شباهت آن به این سازوکار تفاوت زیادی وجود دارد.
پس از حمله عراق به کویت که با حمله متقابل آمریکا با همراهی شماری از کشورهای عربی به نیروهای عراقی و عقب راندن پرتلفات عراق از کویت همراه شد، روند ساقط کردن حکومت صدام حسین آغاز شد و در نخستین گامها، با قطع ارتباطات مالی عراق با شبکه بانکی جهان و همچنین ممانعت از هرگونه صادرات عراق از جمله صادرات نفت، عراق محاصره اقتصادی شد. برنامه نفت در برابر غذا سازمان ملل متحد با صدور قطعنامه 986 شورای امنیت سازمان ملل متحد در تاریخ 14 آوریل 1995 آغاز شد و تا 21 نوامبر 2003، همزمان با اشغال نظامی عراق توسط آمریکا ادامه یافت. مطابق قطعنامه 986 شورای امنیت عراق میتوانست محصولات نفتی خود را صادر کرده و از عواید آن برای بهرهگیری در جهت نیازهای انسانی (مواد غذایی و دارویی) استفاده کند، عراق ابتدا این قطعنامه را در 15 آوریل 1995 رد میکند ولی در نهایت در 20 می 1996 آن را میپذیرد. بنابراین این دو موضوع تفاوت چشمگیری با یکدیگر دارد و نمیتوان شباهتی میان صدور قطعنامه علیه عراق و این سازوکار تبیین کرد.
آیا اروپا به تعهدات برجامی خود پایبند است؟
لیست تعدات اروپا درباره برجام طولانی است اما اجرایی شدن همه این تعهدات نیازمند بازشدن مسیر مالی است که با INSTEX این مسیر هموار خواهد شد. آنچه مسلم است اروپاییها نتوانستند همه تعهدات برجامی خود را اجرایی کنند اما عدم خروج ایران پیامدهای مثبت زیادی برای کشور دارد. برای مثال در راستای توافق هسته ای، پرونده ایران موسوم به پی ام دی بسته شده و ایران از فصل 7 منشور سازمان ملل خارج و سایه، سایر قطعنامهها هم از سَر کشور برداشته شده است.
آیا اتحادیه اروپا، INSTEX را به FATF مشروط کرده است؟
با وجود انتقادات گسترده طی هفته اخیر، بررسی دقیق نشان میدهد نه در بیانیه سه کشور در مورد سازوکار مالی ساحات یا همان INSTEX و نه در بیانیه اخیر شورای اروپا، درباره مشروط کردن سازوکار مالی به FATF مطلبی نیامده است. بلکه در این بیانیه تنها از ایران درخواست شده تا نسبت به این تصویب FATF اقدام کند و این موضوع را «محمدجواد ظریف»، وزیر امور خارجه، در گفتگو با خانه ملت تاکید کرد.
همچنین در این زمینه، تاکنون سه مقام ارشد دیپلماتیک ایران نیز اظهار نظر داشتند و هیچ یک تایید نکردند که چنین شرطی گذاشته شده است. «علی نجفی خوشرودی»، سخنگوی کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی، «بهرام قاسمی»، سخنگوی وزارت امور خارجه و «حمید بعیدینژاد»، سفیر ایران در لندن، این موضوع را تکذیب کردند.
سفیر ایران در لندن در این باره نوشت: «اروپا حق ندارد برای اجرای کانال مال جدید شرط بگذارد. این اقدام در اجرای تعهدات آنها در برجام است که با تاخیر هم همراه است. البته در بیانیه مشترک EU3 پیوستن ایران به ترتیبات FATF به عنوان شرط نیامده بلکه بعنوان «انتظار» از ایران آمده، که آن هم بعلت دخالت سیستم بانکی در پرداختها میباشد.»