به گزارش گروه روی خط رسانه های خبرگزاری برنا؛شاید آنچه بیش از همه در انتخاب بیست و دومین نخست وزیر پاکستان نقش داشت، مبارزات او علیه فساد در پاکستان و وعدهاش به روی کار آوردن طبقهای جدید از سیاستمداران خوشنام بود که خوشایند طرفدارانش واقع شد. این سیاستمدار ۶۵ ساله که کاپیتان و مربی تیم ورزشی کریکت پاکستان بوده، چندین سال پس از تلاش برای جلب حمایت عمومی در انتخابات سال گذشته عهدهدار منصب نخست وزیری شد. او پیشتر در سال ۱۹۹۶ حزب تحریک انصاف پاکستان را تأسیس کرده بود و تنها کاندیدای این حزب در انتخابات ۲۰۰۲ برای کسب کرسی در پارلمان این کشور بود. پس از سالها حاشیهنشینی در صحنه سیاستورزی پاکستان حزب او در سال 2013 به عنوان یکی از جریانهای سیاسی جدی وارد عرصه سیاسی شد و پس از کسب آرای دومین حزب بزرگ برای به دست آوردن کرسیهای مهم در دولت امیدوارتر شد.
پنج سال بعد از این موفقیت بود که حزب عمران خان در انتخابات سال گذشته پیشتاز شد و او با رأی مجلس به عنوان نخست وزیر این کشور انتخاب شد. رویدادی که بیش از هر چیز تحت تأثیر موجی بود که این سیاستمدار تازه نفس بویژه در بین طبقه متوسط شهری و رأیدهندگان جوان ایجاد کرد. کسانی که از اقتصاد بحرانزده و فساد حاکم در بدنه سیاسی و اقتصادی دولت دلزده بودند و به شعارهای نخست وزیر جدید برای تغییر این وضعیت دل بسته بودند. اما اهداف عمران خان برای پاکستان تنها معطوف به تغییر و تحولات داخلی کشور نبود. او برنامههای جدی هم برای سیاست خارجی کشورش در سر داشت. فارغ از سابقه تنش دیرینه هند و پاکستان این کشور به ندرت با دیگر کشورهای منطقه در مسیر تقابل گام برداشته است. با این حال عمران خان وعده داده اسلام آباد سیاست خارجی متفاوت و عمل گراتری را نسبت به دولتهای پیشین دنبال کند. سیاستی مبتنی بر ایجاد موازنه در روابط منطقهای اسلام آباد که پیگیری تام و تمام آن فارغ از نیاز اقتصادی این کشور به دوستانش در منطقه نخواهد بود. چه عقبنشینی ترامپ از پرداخت کمکهای مالی مرسوم به پاکستان به دلیل آنچه حمایت از تروریسم عنوان شد، نگاه نخست وزیر جدید پاکستان را متوجه ریاض کرده است. عمران خان در نخستین سفر خارجیاش به عربستان رفت و با وعده کمک 10 میلیارد دلاری سعودیها بازگشت. کمکی که اگر چه رهبران پاکستان تلاش کردند آن را به تمایل سعودیها برای سرمایهگذاری در پاکستان ربط دهند اما بی تردید قطع کمکهای مالی دولت امریکا به اسلامآباد یکی از مهمترین دلایلی است که عمران خان را برخلاف انتظارت بیش از گذشته به محور عربستان و امارات نزدیک کرده است. نزدیکی اسلام آباد به قطر برای اطمینان خاطر از تأمین گاز این کشور نیز ذیل ضرورتهای یاد شده قرار میگیرد.
با این حال سیاست خارجی عمران خان وجه دیگری هم دارد. چرخش به سمت چین، ایران و روسیه در همین راستا قابل توجیه است. سیاستی که عمران خان از قبال آن میکوشد با توسعه همکاریاش با این سه کشور فشارهای امریکا را تعدیل کند. افزایش مشارکت پکن در کریدور اقتصادی اسلام آباد، امضای توافقنامه نظامی با مسکو و تقویت همکاریهای امنیتی با ایران نشان میدهد رهبران فعلی پاکستان بیش از پیش به تأمین امنیت بومی منطقه میاندیشند. چه در همین مدت حضور نخست وزیر جدید روابط تهران و اسلام آباد در حوزههای مبارزه با تروریسم و همکاریهای اطلاعاتی و امنیتی نزدیکتر از پیش شد. رویدادی که در نتیجه آن بحران گروگانگیری مرزی سربازان ایران در مرزهای شرقیاش با همکاری قابل ملاحظهای از سوی دولت پاکستان همراه شد و به آزادی اکثر گروگانها طی یکی دو ماه اخیر انجامید. بنابراین به نظر میرسد به رغم وجود تقابل پیدا و پنهان جبهه منطقهای ضد ایران به رهبری امریکا، اسرائیل و عربستان مقامهای اسلام آباد ذیل اهداف تازهای که در سیاست خارجی و با ابتنا بر موازنهگرایی و کاهش تنش در دستور کار قرار دادهاند، میکوشند در فضای تقابلی تهران و ریاض در وسط قرار گیرند و چه بسا از فرصت میانجیگری میان این دو کشور نیز غفلت نکنند.
منبع:ایران