اینجا واژگان با تو حرف می زنند، حرف می زنند از عشق و دوست داشتن و هیاهو.
اینجا آبادان است؛ قلب زمین. همان شهری که نخل هایش در خشکسالی و سیلاب ایستاده اند به یاد قهرمانانی که جان دادند تا شهر جان ندهد.
حماسه های آبادان را باید در قصه های هزار و یک شب، رستم و سهراب و عاشقانه های لیلی و مجنون و شیرین و فرهاد جستجو کنی تا بدانی آبادانی به شهرش زنده است و شهرش به مردمش.
حماسه های این شهر تمامی ندارد وقتی قرار باشد مارش قهرمانی در آن نواخته شود. پسرهای خوب بسکتبال قرار است فردا و پس فردا هلهله ی شادیِ قهرمانی سر دهند، برای مردمانی که عاشقانه دوستشان دارند. برای هوادارانی که قلبهایشان را یکی کردند تا تیم شهرشان اولین بار پس از انقلاب جام قهرمانی را در بالاترین سطح ورزش کشور بالای سر ببرند.
چهار شنبه و پنج شنبه این هفته قلب های زرد آبادانی در سالن شماره یک مجموعه ورزشی 17 شهریور، راس ساعت 16 برای کسانی می تپد که با تمام ناملایمات و سختی ها گل به سبد می اندازند تا گل هدیه دهند به آبادان، به قلب زمین.