سلطان محمدی گفت: ضروری است که اگر میخواهیم مبارکی ماه رمضان را نشان دهیم، این مبارکی صرفا در بیان حجم بالای مفاهیم معنوی در قالب داستانهای جدی نباشد.
وی افزود: در این ماه با توجه به اینکه میپذیریم سفرههای افطار زیاد است و مردم حتی در این شرایط اقتصادی سخت، مهمانی زیاد میروند ، باز هم چون پای سفرهها و دور همیهای خانوادگی هستند سریال طنز برایشان قابل هضمتر است. مثلا داستان سریال شبکه یک، "از یادها رفته" داستانی چند وجهی و پرکاراکتر و چند سویه است و یک مسیر و برهه تاریخی را میخواهد بیان کند اما داستان نیاز به تمرکز فراتر از ماه رمضان دارد.
سلطان محمدی با اشاره به اینکه بهترین ساعت پخش سریال در ماه رمضان ساعت 10 شب با کمترین نوسان است گفت: سریال طنز به دلیل سبکتر بودنش، سریع درک شدنش و عبارتهای سادهتر، نیاز به تفکر خیلی سنگین ندارد، بهتر از سریالی مثل "از یادها رفته "است که به دلیل داستان چند وجهی بایستی هر شب متمرکز باشیم روی روایت و ببینیم مسیری که در این داستان فیلمنامه نویس برایمان تعریف کرده است چطور پیش برده میشود.
این منتقد سینما و تلویزیون افزود: ماه رمضان میطلبد که از لحاظ مفاهیم، مجموعهای سهل پسندتر جلوی بینندهای که ممکن است به تلویزیون نرسد بگذارد، سریال جدی این کارکرد را برای بیننده ندارد. لازم بود که امسال در تلویزیون سریال طنز هم میداشتیم.
سلطان محمدی عامل اصلی نبود سریالهای ماندگار و فاخر را فقدان بودجه کافی دانست و گفت: فراتر از آن کمبود نویسنده خلاق است، طنز نویسان و فیلمنامهنویسان قدیمی و تاریخی را مرور کنید با آنچه که الان دارد پخش میشود، مختارنامه و حتی پایتخت به دلیل جدیت در درگیر شدن با موضوعات اجتماعی روز یا موضوعات سیاسی، که در طراحی داستان و کاراکترهای آنها وجود داشته است.
وی افزود: الان سریال بانوی عمارت یا شهرزاد را تاریخی میگویند. آقای بهرامیان کارگردان سریال شبکه یک "از یادها رفته" در مصاحبهای گفته است که سریالش تاریخی است. ولی به جز سه 4 عبارت ما در این سریالها درگیر تاریخ نمیشویم. در صورتی که وقتی مختار نامه پخش میشد من شخصا میرفتم به دنبال منابع و اشاراتی که مطرح شده بود. سر کلاه پهلوی میرفتم که ببینم اشارات چیست.
وی تصریح کرد: اینها فرق دارد با داستانهایی که تاریخ یا خنده برایشان بهانه است برای پر کردن زمان و افزایش تایم و طولانی کردن قسمتهای داستان. آنتن را الکی پر کنیم بدون اینکه به تماشاگر این نیاز را بدهیم که لازم است بعد از دیدن این قسمت به دنبال یک روایت دیگر برود. با دیدن سریال "از یاد ها رفته" از لحاظ تاریخی هیچ عبارتی مرا نمیگرفت به جز یک جا که شنیدم مثلا کسی که در کشتار گوهر شاد مشهد در واقعه کشف حجاب دست داشته است یکی از شخصیتها را عمل جراحی نکرده است، در باقی روایت شما به هیچ عنوان برابرگذاری تاریخی نمیبینید، برای مثال کارگردان میگوید داستان سال 1319 است اما خانمی از دوره قاجار آنقدر قدرت دارد که دستور دهد نظمیه را که یکی را دستگیر کنند و اگر حرف مرا گوش نکرد در همان زندان او را بکُشید؟! این را که در سال آخر حکومت رضاخان یک سال مانده تا 1320 اتفاق افتاده چطور باید برابری تاریخی کنیم؟ در سال 1319 نزدیک به جنگ جهانی دوم است و چون جنگ شروع شده کشور ما درگیر جنگ است. من در این سریال که کاراکتر ها در طول روز مدام لباس عوض میکنند دنبال تاریخ نیستم.
سلطان محمدی سریال "از یادها رفته" را از منظر کارگردانی مورد بررسی قرار داد و گفت:روایت، داستان را پرداخته اما معلوم است که کارگردان، طراح صحنه و طراح لباس میخواهند آنچه را روی کاغذ آمده را تصویر کنند.، اگر چه کارگردان برخی از کاراکترهایش را میخواهد مرموز نشان دهد، اما یک فضایی را طراحی میکند که انگار قرن بیستم است! اسلحه دارند و اسلحه میکشند. شیک بودن دکور ، لباس عوض کردن و شیک بودن شغل! سریالهای این مدلی و سریالهای مدل شهرزاد را وقتی میخواهند بسازند الکی یک روزنامهنگار به داستان میچسبانند. در سریال شهرزاد روزنامهنگار کاراکتر فرهاد بود اما صفحات روزنامه این سریال پر از آدمهایی است که بسیار شیک هستند. ممکن است داستان سریال "از یادها رفته" خوب طراحی شده باشد اما در نحوه اجرای آن جای بحث و بررسی بسیار دارد.