به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری برنا؛ اخیرا «محمدجواد ظریف»، وزیر امور خارجه، که برای گفتوگو با مقامات عراقی به بغداد سفر کرده، روز یکشنبه 5 خرداد در کنفرانس خبری با وزیر خارجه عراق گفت «جمهوری اسلامی خواستار ایجاد روابط متوازن با همسایگان خود در خلیج فارس است.» در همین راستا وی پیشنهاد امضای «پیمان عدم تجاوز» به این کشورها را داد. پیشنهادی که ظریف در اردیبهشت 96 در یادداشتی به آن اشاره کرده بود.
ظریف در یادداشتی برای روزنامه فایننشیالتایمز نوشت: «برای گذار از آشفتگی به سوی ثبات، باید اول از همه به سوی گفتوگو و سایر تدابیر اعتمادساز برویم. در غرب آسیا، در همه سطوح با کاستی در گفتوگو مواجه هستیم. ابعاد این کاستی در سطح بین حاکمان و افراد تحت حکومت، بین دولتها و بین ملتها قابل مشاهده هستند. گفتوگو باید با هدف شفاف کردن این امر صورت پذیرد که همه ما نگرانیها، بیمها، آمال و آرزوهای مشابه داریم. چنین گفتوگویی میتواند و باید جایگزین لفاظی و پروپاگاندا شود. گفتوگوباید در کنار سایر اقدامات اعتمادساز قرار گیرد: تسهیل گردشگری، کارگروههای مشترک در موضوعات مختلف از امنیت هستهای گرفته تا مبارزه با آلودگی و مدیریت فجایع، دیدارهای مشترک نظامی، اعلام تمرینات نظامی از قبل، اقدامات شفافساز در حوزه تسلیحات، کاهش هزینههای نظامی و همه اینها باید در نهایت به توافق عدم تجاوز منجر شوند.»
ظریف در ادامه یادداشت خود به پیشنهاد ایران برای تشکیل یک مجمع گفتگوی منطقهای در خلیج فارس اشاره و اضافه می کند: «دعوت دیرپای ما برای گفتگو همچنان بر جای خود است و ما منتظر روزی هستیم که همسایگانمان این دعوت را بپذیرند و متحدین آنها در اروپا و غرب آن را تشویق کنند.» پیشنهادی که اما از سوی کشورهای منطقه هیچ پاسخی تاکنون به آن داده نشد.
به رغم سکوت کشورهای منطقه، اما پیشنهاد ایران برای گفتگوهای منطقه ای بدین جا ختم نخواهد شد چراکه تمایل به تقویت همکاری های منطقه ای و جلوگیری از تهدید از منطقه، همواره دو استراتژی تعیین کننده ایران در عرصه سیاست خارجی است. دو استراتژی متفاوتی که در دوران مختلف بر یکدیگر پیشی گرفته اند. نکته مهم این است که این دو استراتژی در نقطه ای به تعادل برسند اتفاقی که تاکنون یا رخ نداده و یا ضعیف بوده است. حرکت ایران به سمت این دو استراتژی نیز تا حدود زیادی به تحولات منطقه به ویژه آینده روابط ایران و آمریکا بستگی دارد. در این باره نیز «سید عباس موسوی»، سخنگوی وزارت امور خارجه کشورمان، گفت: «فعلاً مذاکره ای با آمریکا نداریم. آنها ازتوافق خارج شده اند پس فعلا چشم اندازی برای مذاکره نمیبینیم و باید منتظر تحولات بمانیم.» طبق گفته موسوی، ایران منتظر تحولات است چراکه ایران سیاستها و پیشنهادات خود را اعلام کرده است و اکنون باید منتظر پاسخ طرف های مقابل باشد.
پس از آنکه ظریف پیشنهاد خود را در راستای استراتژی همکاری منطقه ای به کشورهای منطقه تکرار کرد، در این راستا معاونان خود از جمله عباس عراقچی را راهی کشورهای کویت، قطر و عمان کرد تا پیام او را به مقامات این کشورها برساند. پیشنهاد «پیمان منطقه ای عدم تجاوز» بیشتر در راستای اتخاذ سیاست موازی از سوی جمهوری اسلامی ایران قابل بحث و بررسی بوده و به نوعی حاکی از چرخش ایران به سمت استفاده از ابزار دیپلماسی برای حل و فصل اختلافات با همسایگان عرب حوزه خلیج فارس و در نهایت کاهش تنش ها در منطقه است. اما اینکه کشورهای عرب منطقه در مواجهه با این پیشنهاد چه تدبیری خواهند اندیشید نکته مهمی است که رسیدن به آن زمانبر خواهد بود.
هدف ایران از ارائه این پیشنهاد
ایران همواره در سیاست خارجی خود بر اصل مذاکره و گفتگو چه با دوستان و چه با دشمنان خود تاکید کرده است. نقش ژئوپلیتیکی و زئواستراتژیکی ایران و موقعیت خاص آن در منطقه باعث شده که ایران به عنوان بازیگر قدرتمند منطقه ای و حتی بین المللی شناخته شود. برای مثال نقش ایران در سالهای اخیر در مبارزه با گروه های تروریستی داعش در منطقه به ویژه در سوریه و عراق، مقابله با بلندپروازی های اشغالگری چون اسرائیل در فلسطین و لبنان و همچنین حمایت ایران از الحوثی ها در یمن در مقابله با تجاوز کشورهایی چون امارات و عربستان به این کشور سبب شده که این کشورها با ایران قرابت و نزدیکی خاصی داشته باشند تا جایی که مثلث دشمنی سعودی- اسرائیلی- آمریکایی به ویژه پس از انتخاب دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا درسال 2017 علیه ایران و کشورهای فوق در منطقه شکل گیرد. مثلثی که در قالب «تیم ب» به اهداف خصمانه خود در قبال کشورهای مخالف منافع خود از جمله ایران ادامه می دهند.
اما ایران با پیشنهاد پیمان منطقه ای عدم تجاوز تلاش می کند فضا را از تنش به سمت صلح و سازش سوق دهد. تلاشی که با مداخله قدرت های فرامنطقه ای چون آمریکا و گرایش نگاه به غرب عربستان سعودی و همچنین بدبینی آن به ایران در منطقه تاکنون کمرنگ شده است. ایران امیدوار است با انعقاد پیمان عدم تجاوز با این کشورها تا حدود زیادی از این احساس تهدید و بدبینی اعراب منطقه نسبت به خود بکاهد چرا که ایران تاکنون به هیچ کشوری تجاوز نکرده و نخواهد کرد و در قضیه حمله صدام به کویت نشان داد که به هیچ وجه، خواهان تنش و جنگ در منطقه نیست و این تنش ها را به سود قدرت های فرامنطقه ای چون آمریکا به بهانه مداخله هر چه بیشتر در منطقه، می داند. مداخله ای که تاکنون مانع حاکمیت کشورهای عرب منطقه بر سرنوشت خویش بوده است.
به هر حال باید گفت این پیشنهاد میتواند فرصت بسیار خوبی باشد و ممکن است از سوی کشورهای کوچک مورد استقبال قرار گیرد اما با توجه به سنگ اندازی های مثلث سعودی- اسرائیلی- آمریکایی، رسیدن به این توافق به سختی ممکن خواهد بود چرا که کشورهایی چون امارات و عربستان و حامیان آمریکایی آنها، جنگ، بی ثباتی و به ویژه ایران هراسی را، راه حلی برای پیشبرد منافع خود از جمله منزوی کردن ایران و جلوگیری از قدرت گیری آن در منطقه می دانند.
پیمان عدم تجاوز و نمونه های آن
معاهده عدم تجاوز معاهدهای است، بین دو یا چند کشور که در آن طرفین معاهده متعهد میشوند تا در عملیاتهای نظامی علیه یکدیگر شرکت نکنند. این معاهدات در دهههای ۱۹۲۰ و ۱۹۳۰ بسیار معمول بودند ولی بعد از جنگ جهانی دوم استفاده از آنها کاهش یافت. نمونه های بسیاری از این معاهدات وجود دارد، بویژه معاهده عدم تجاوز مولوتوف - روبینتروپ که در سال ۱۹۳۹ بین شوروی و آلمان نازی امضا شد.
مداخله قدرت های فرامنطقه ای چون آمریکا باعث پیچیده شدن گفتگوهای منطقه ای شده است
در این ارتباط «قاسم محبعلی»، دیپلمات بازنشسته وزارت امور خارجه، درباره ضعیف بودن گفتگوهای منطقهای به ویژه در غرب آسیا به خبرنگار سیاسی برنا گفت: بحث در این مورد بسیار پیچیده است زیرا بازیگران متعددی در منطقه حضور دارند و فقط کشورهای منطقه نیستند که در مورد امنیت منطقه تصمیم گیری کنند. مسائلی مانند امنیت انرژی، امنیت آبراههای بینالمللی و غیره جدا از اینکه در حوزه امنیت ایران و کشورهای منطقه مطرح است، بلکه به امنیت اقتصاد جهانی، امنیت انرژی، امنیت جریان کشتیرانی و انتقال کالا تجارت جهانی نیز بستگی دارد. بنابراین سیاستها و منافع کشورهایی چون آمریکا، اروپا و روسیه اقتضا میکند در منطقه مداخله کنند و این دخالتها باعث پیچیده شدن این گفتگوها شده است.
او ادامه داد: از سوی دیگر منطقه خاورمیانه با مسئله غامض سرزمینهای اشغالی فلسطین، مسئله منازعه اعراب و اسرائیل مواجه است که امنیت اسرائیل برای آمریکا یک مسئله راهبردی تلقی میشود؛ بنابراین این مسئله با امنیت منطقه گره خورده است. به عبارت دیگر ممکن نیست که به کشورهای منطقه اجازه دهند به سوی یک اتحاد با یکدیگر حرکت کنند. مسئله امنیت اسرائیل برای آنها همچنان لاینحل باقی مانده و اطمینانی به آن ندارند. لذا هم آمریکا هم اسرائیل و هم لابیهای آنها در منطقه از مناقشات موجود بین ایران و عربستان و کشورهای منطقه خلیج فارس، همچنین اختلافات بین ترکیه و مصر و در نهایت قطر با عربستان سود میبرند و اجازه نمیدهند، اجماع منطقهای و یا همکاری منطقهای صورت گیرد تا زمانی که احساس نکنند، منافع و امنیت آنها تامین است.
ایده ظریف خوب است و در قطعنامه 598 به آن اشاره شده است
او در مورد پیشنهاد ظریف به موضوع انعقاد پیمان عدم تجاوز نظامی بین ایران و کشورهای منطقه نیز بیان کرد: این ایده خوبی است. در قطعنامه 598 نیز در مورد امنیت خلیج فارس به یک ترتیبات امنیتی دسته جمعی با نظارت بینالمللی اشاره شده اما مناسبات بینالمللی بر قاعده سیاست واقع استوار است، یعنی سیاست موازنه قوا تعیین کننده است، نه گفتهها و توافقات روی کاغذ. این کشورها با توجه به توانایی و قدرت ایران، این برداشت را دارند که اگر با قدرتهای بزرگی چون آمریکا هم پیمان نباشند امکان برقراری موازنه قوا با ایران وجود ندارد و خلا قدرت میتواند، این کشورها را دچار مشکل کند.
محبعلی افزود: برای مثال اتفاقی که برای کویت رخ داد و عراق توانست کویت را اشغال کند. به نظر کشورهای عربی اگر در قضیه کویت، آمریکا مداخله نمیکرد طبیعی بود که صدام از کویت عقب نشینی نمیکرد. بنابراین این تجربه وجود دارد و در روابط بینالملل براساس قولها و گفتهها عمل نمیشود بلکه براساس موازنه قوا، موافقتنامهها امضا میشود و این موافقتنامهها تا وقتی اعتبار دارد که این موازنه قوا برقرار باشد. در مورد جنگ ایران و عراق نیز بدین گونه بود. عراقیها تا زمانی که حکومت سابق ایران هم پیمان آمریکا و غرب بود جرات نمیکردند به ایران حمله کنند اما زمانی که احساس کردند در ایران انقلاب شده است و ارتش تخریب شده، شروع به تجاوز و اشغال کردند و ادعاهای قدیمی خود در مورد شط العرب و خوزستان را مطرح کردند. لذا در ایران اگر قدرت مقابله وجود نداشت، عراقیها هیچگاه از خاک ایران عقب نشینی نمیکردند. لذا باید توجه داشته باشیم که طرفهای مقابل نیز به این مسائل با دقت مینگرند و گفته میشود که یک موافقتنامه در شرایط خاص زمانی و مکانی خودش پا برجاست کمااینکه در مورد قرارداد 1975 الجزایر بین ایران و عراق بحثهایی شد و اکنون نیز عراق به این دلیل که پشتوانهای به نام آمریکا دارد تمایلی دارد، که قرارداد 1975 را اجرا کند.
پیشنهاد ایران مبنی بر پیمان منطقهای عدم تجاوز ناشی از حسن نیت است
همچنین «حسن هانیزاده» کارشناس مسائل خاورمیانه، در مورد پیشنهاد اخیر ظریف درباره پیمان منطقهای عدم تجاوز با کشورهای منطقه به خبرنگار سیاسی برنا گفت: از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی تاکنون، ایران همواره تلاش داشته است از گذر همکاری مثبت منطقهای، یک نوع اطمینان دو جانبه و چندجانبه به کشورهای عربی بدهد مبنی بر اینکه ایران هیچگاه قصد تجاوز به هیچ کشوری را نداشته است. در طول 4 دهه گذشته، ایران دست دوستی خود را به سوی کشورهای عرب حوزه خلیج فارس دراز کرده اما متاسفانه عنصر و عامل خارجی موجب شده است تا فضای منطقه، همواره تحت تاثیر سیاستهای کشورهای خارجی مثل آمریکا قرار گیرد.
هانیزاده افزود: با توجه به اینکه کشورهای عرب حوزه خلیج فارس، هیچگاه سیاست مستقلی نداشتند و همواره سیاستهای خود را با آمریکا هماهنگ میکنند لذا هیچگاه آمریکا مایل به ایجاد رابطه دوستانه بین ایران و شش کشور حوزه خلیج فارس نبوده است و این کشورها به ویژه عربستان، امارات و بحرین به عامل مزاحمی برای ایران تبدیل شدند زیرا سیاست های آمریکا را عملیاتی می کنند. به همین دلیل بارها جمهوی اسلامی ایران پیشنهاد تشکیل یک ارتش مشترک ایرانی- عربی را به شش کشور حوزه خلیج فارس داده است حتی ایران چندین بار آمادگی خود را برای امضای یک توافقنامه عدم تخاصم بین ایران و کشورهای حوزه خلیج فارس را پیشنهاد کرده اما از آنجایی که کشورهای حوزه خلیج فارس نمی توانند، خارج از اراده آمریکا تصمیم مستقل منطقه ای و داخلی اتخاذ کنند لذا آمریکایی ها تمایلی به تشکیل یک همکاری مشترک امنیتی و نظامی بین ایران و کشورهای حوزه خلیج فارس ندارند تا بتواند بهانه ای برای دخالت در منطقه داشته باشد. به همین دلیل به نظر می رسد که پیشنهاد وزیر امور خارجه کشورمان ناشی از حسن نیت ایران برای ایجاد امنیت و ثبات در منطقه است اما یقینا کشورهای حوزه خلیج فارس هیچگاه پاسخ مثبتی به درخواست وزیر امور خارجه کشورمان نخواهند داد.