به گزارش گروه خبر خبرگزاری برنا، علی ربیعی سخنگوی دولت در یادداشتی در روزنامه ایران، نوشته است: «به عنوان کسی که از همان ابتدای جوانی، دوران جامعهپذیری خودم را در کارخانه و محیط کارگری آغاز کردهام براین باورم که وقتی کارخانهها در نتیجه تحریمها تعطیل شوند و بیکاری و دیگر پیامدهای آسیبشناختی آن در قالب اعتیاد و یأس و خودکشی گستردهتر گردد، با چیزی شبیه به بمباران دشمن مواجه خواهیم شد. یعنی بمبارانی از تحریمها که جسم کارخانه در نتیجه آن ظاهراً آسیبی نمیبیند اما روح آن از بین میرود. اقتصاد مقاومتی در این حالت یعنی مقاومت بر ضد بمبارانهای نامرئی اما ملموس تحریم. وقتی تهدید دشمن از تهدید سرزمینی فراتر میرود و در فراسوی دولت، خود شهروندان را به آماج اصلی خود تبدیل میکند، سازوکارهای دفاعی دولت نیز باید گستردهتر شود. محافظت از میهن در این حالت یعنی محافظت از شهروندان در مقابل تحریمها. در این حالت وظیفه دفاعی دولت از معیشت، سلامت و از تولید و کسب وکار با وظیفه دفاع میهنی از آسمان و زمین و تمامیت ارضی درهم میآمیزد و به یک دفاع واحد و تمامعیار ملی تبدیل میشود. رخدادهای هفته گذشته نشان داد که ما با تحریمها به سوی یک وضعیت جدید پیش میرویم که توصیف «تهدید ترکیبی» یا «تهدید هیبریدی» درباره آن صدق میکند: تهدید ترکیبی یعنی ترکیب عامل نظامی وعامل غیر نظامی.
قوای مسلح ما چنانچه دیدیم بخوبی و به زیبایی تمام به وجهی از آن تهدید پاسخ دادند. اما تحریمها یک تهدید چندوجهی است و باید همه عناصر و مؤلفههای نظامی و غیرنظامی آن را در نظر گرفت. سخن رئیسجمهوری درباره ضرورت تصویب افایتیاف را باید در چارچوب همین مقاومت میهنی در پاسخ به تهدید هیبریدی و ترکیبی دشمن در نظر گرفت. به طور روشن باید گفت توسعه روابط بانکی با دنیا یعنی شکستن دیوار تحریمها و برقراری پل ارتباطی و مالی با جهان بر فراز ویرانههای آن دیوار منحوس.به تعبیر دیگر و به بیان روشن رئیسجمهوری «فردا اگر روابط بانکی ما با دنیا دچار مشکل شد» نباید گفت دولت ناکارآمد است و باید دانست که ایجاد اختلال در نظام مناسبات بانکی ایران و جهان، در حقیقت نظام دفاعی میهن در مقابل تحریمها را مختل میسازد. رسالت رئیسجمهوری در خصوص این دفاع میهنی را میتوان به کمک استعارههای «پل» و «دیوار» توضیح داد: هرچه دشمنان این آب و خاک و این جمهور ملت بر تلاش خود در تأسیس دیوارهای حصر و انزوا و تحریم میافزایند رئیسجمهوری به کمک جمهور خود باید تلاش کند آن دیوارها را تخریب و پلهای رابطه ایران و جهان را تحکیم کند. وقتی از پل سخن میگویم بیاختیار یاد شعری از گلسرخی میافتم که با همه سادگی آن، در آن سالهای خفقان برای ما جوادیهایها سخت دلنشین مینمود:
«باید جوادیه بر پل بنا شود / پل / این شانههای ما / باید که رنج را بشناسیم / وقتی که دختر رحمان / با یک تب دوساعته میمیرد / باید که دوست بداریم یاران / باید که قلب ما / سرود و پرچم ما باشد»
کجاست گلسرخی که امروز ما را بنگرد و شعری دیگر بسراید در وصف مرگ دختر رحمانهای آرمانی خود که با کمبود دارو و با گسترش حوزه تحریمهای ظالمانه به همه عرصههای اقتصادی و معیشتی نسبتی معنادار و مستقیم و غیرمستقیم دارد؟
امروز باید از جوادیه و از ایران به مثابه «پل شرق وغرب» سخن گفت که بر شانههای شهروندان این دیار استوار شدهاند. تحریمها در حقیقت پلهای ارتباطی ایران و جهان را نیز در معرض تهدید خود قرار داده است. در اینجا باید از پل، در چارچوب واژگان نظامی نیز سخن گفت. یعنی همان چیزی که نظامی تعبیر به «پل شناور» میکنند. پلی که از دمدستیترین قطعات موجود ساخته میشود تا سربازان از آن عبور کنند و جا پایی در آنسوی ساحل بیابند.
دشمن صهیونیستی میکوشد پلهای ارتباطی میان اینسو و آنسوی خلیجفارس را تخریب کند و ما باید در مقابل از همه امکانات خود برای ترمیم پلهای دوستی و تجارت و فرهنگ استفاده کنیم. خلیجفارس نباید به محل تبادل واژگان جنگی میان خویشاوندان تاریخی و تباری تبدیل شود، باید مبادله فرهنگی و تجاری را جایگزین این جنگ واژگانی کرد.»