گزارش خبرگزاری برنا از تدارکات عروسی‌های تجملاتی در کشور؛

سایه غمگین سیاهه‌های کمرشکن جهیزیه برای خانه بخت سفید

|
۱۳۹۸/۰۴/۰۳
|
۰۶:۱۱:۲۴
| کد خبر: ۸۶۱۶۰۷
سایه غمگین سیاهه‌های کمرشکن جهیزیه برای خانه بخت سفید
خیلی از جوانان معتقدند اگر تنها خودشان تصمیم گیرنده برای زندگی و شکل و شمایل برگزاری مراسم ازدواج‌شان بودند خیلی ساده برگزار می کردند ولی خانواده‌ها نمی‌گذارند.

به گزارش گروه اجتماعی خبرگزاری برنا؛ پای صحبت جوانان که می‌نشینید و در خصوص ازدواج که صحبت می کنید اولین دغدغه آنها مخارج ازدواج است. مراسم عقد و عروسی، جهیزیه و خرید طلا و ... خرج هایی که این روزها درگیر چشم و هم چشمی‌های خانواده ها هم شده است.

خیلی از جوانان معتقدند اگر تنها خودشان تصمیم گیرنده برای زندگی و شکل و شمایل برگزاری مراسم ازدواج‌شان بودند خیلی ساده برگزار می کردند ولی خانواده‌ها نمی‌گذارند.

در این گزارش پای صحبت والدین و جوانان نشستیم تا از نگاه آنها به نحوه برگزاری مراسم‌های ازدواج و پیوند زناشویی بدانیم که در ادامه می‌خوانید:

شهین 24 ساله حدود پنج ماه است که به خانه بخت رفته است. او معتقد است جهیزیه سنگین دختر باعث می‌شود که خانواده شوهر احترام بیشتری به او بگذارند و عروس در چشم آنها تک باشد. او می‌گوید: «پدرم معلم بازنشسته است و برای خرید جهیزیه زمینی را که به او  ارث رسیده بود فروخت. خانواده‌ام همه اجناس را خارجی خریدند و حتی از بعضی از ظروف هفت دست گرفتیم. به حدی وسایل زیاد بود که الان دو تا از فرش‌هایی را که خریده‌ایم لوله کرده‌ام و در انباری گذاشته‌ام. حدود 100 میلیون جهیزیه خریدیم. در فامیل ما همه این طوری جهیزیه می‌برند و سعی می‌کنند جهازی بخرند که دهان همه از دیدن آن باز بماند.»

چشم و هم چشمی بلای جان مردم شده است. به هر قیمتی هم که شده جهیزیه دختر ما نباید از جهیزیه فلانی و بهمانی کمتر باشد. یک قرض کوچک، فروش زمین و مدتی سختی کشیدن ارزشش را دارد! ولی آیا واقعا ارزشش را دارد که برای یک چشم و هم چشمی بچه‌گانه و رواج یک فرهنگ نادرست این همه زندگی برای یک خانواده طبقه متوسط یا طبقه پائین سخت شود و وای به روزی که یک خانواده دو، سه یا چهار دختر داشته باشد؛ آنگاه اوضاع از این هم بدتر می‌شود.

رابطه مهریه‌ها و جهیزیه های سنگین با هم

نسرین یکی از کسانی است که از رواج این فرهنگ نادرست شاکی است و می‌گوید: «حتی خود من هم که اصلا این رسم‌های ساختگی را قبول ندارم موقع خرید جهیزیه مجبورم کاری بکنم که بقیه می‌کنند. من دو ماه است که عقد کرده‌ام و سال بعد قرار است ازدواج کنیم. هر چقدر به مادرم می‌گویم من راضی نیستم شما به خاطر جهیزیه من زیر بار قرض بروید ولی او همیشه در جواب من می‌گوید نباید جهاز تو چیزی از دختر خاله‌ات کم داشته باشد.»

او ادامه می دهد: «همین خاله من خودش را به آب و آتش زد تا برای دخترش یک جهاز پر و پیمان بخرد. نصف وسایلی هم که خریدند تجملی و بی استفاده بودند. خرید یک سرویس قابلمه تزیینی 2 میلیون و800 هزار تومانی یا تابلو فرش 4میلیون تومانی هیچ ضرورتی ندارد.»

اما ماجرای دنباله دار و لوکس جهیزیه های امروزی وقتی صورت جالب تری پیدا می کند که بدانیم چندان هم بی ربط به مهریه های سنگین نیستند.

سهیلای 54 ساله تازه دخترش را شوهر داده است. او برای دخترش 150میلیون جهیزیه خریده است. این مادر 54 ساله می گوید: «وقتی خانواده عروس جهیزیه را سنگین بدهد هر رقم مهریه ای هم که بگوید خانواده داماد مخالفت نمی‌کنند. از روز اول قرار و مدارها را گذاشتیم. جهیزیه را سنگین گرفتیم و قرار شد مهریه هم 1369 سکه باشد.»

او ادامه می‌دهد: «جهیزیه را با وسواس زیادی خریدیم و چند ماه طول کشید تا تمام وسایل را بخریم. همه وسایل مارک بودند و نمی‌خواستیم دخترمان جلوی خانواده شوهرش کم بیاورد. عروس‌های دیگرشان هم جهیزیه شان همینطور سنگین بود.»

و از اینکه مجبور شده نصف وسایل را قسطی بخرد نگران نیست چون برایش مهم این بوده است که دخترش جلوی عروس‌های دیگر خانواده شوهرش کم نیاورد.

اپیدمی جهیزیه های سنگین

اپیدمی ریخت و پاش‌های اضافه در رسم جهیزیه دادن فقط معطوف به یک نقطه خاص از کشور نیست و در همه جا رواج پیدا کرده است. وام ازدواج  هم نمی‌تواند دردی از خانواده‌ها دوا کند وقتی که در بهترین حالت هزینه خرید یک اجاق گاز 2 میلیون و 400 هزار تومان، یک جاروبرقی 2 میلیون تومان و یخچال 6 میلیون تومان است و این تنها بخش کوچکی از کالاهایی است که یک عروس با خود به خانه بخت می برد.

احمدرضا 49 سال سن دارد و دو پسر و یک دختر دارد. او درباره رسم جهیزیه می‌گوید: «دوره ما این تجمل‌گرایی‌ها رواج نداشت ولی الان وضع همه خانواده‌ها همین شده است. من اصالتا شمالی هستم و برای خرید جهیزیه برای دخترم مجبور شدم یک قطعه از زمین‌های شمالم را بفروشم. دامادمان می‌خواست خانه بخرد نصف پول جهیزیه را دادیم برای خرید خانه و سه دانگ از سند خانه را به نام دخترمان زدند. با بقیه پولی هم که باقی مانده بود کالاهای ضروری را برایشان خریدیم.»

او ادامه می‌دهد: «زندگی امروز خیلی سخت شده است و خانواده ها باید از فرزندان‌شان حمایت کنند تا آنها توانایی شروع یک زندگی مشترک را پیدا کنند.»

نظر شما