به گزارش گروه اجتماعی خبرگزاری برنا؛ وجود اکانتهایی با هویتهای جعلی در شبکههای اجتماعی یک اتفاق تازه نیست. از ابتدای ورود شبکههای اجتماعی به ایران شاهد فعالیت افرادی با اکانتهایی بودیم و هستیم که نام و نشان غیرواقعی داشتند و دارند. بعضا هم حضور پررنگ افراد هتاک و فحاش و آزاررسان در بین این افراد است که پشت نقاب جعلی خود پنهان میشوند. معرفی این افراد خبری تازه نیست و معضلی برای امروز و دیروز نیست؛ آسیبی که به تازگی دارد پررنگ میشود و نیاز به توجه دارد فعالیت کودکان در دنیای اکانتهای جعلی است که همچون بزرگسالان به جمع حملهکنندگان هتاکانه دنیای مجازی پیوستهاند.
تا دیروز بحث بر سر این بود که کودکان نباید امکان دسترسی و حضور در فضای شبکههای اجتماعی را داشته باشند ولی امروز دیگر این صورت مسئله در جامعه ایران چنان از حد گذشته که باید به آسیب جدید آنها توجه کرد و برای آن چاره اندیشید. موضوع اصلی در این رابطه استفاده از الفاظی است که از سوی این افراد صورت میگیرد که منجر به فحاشیهای مکرر در فضای مجازی میشود و با بروز اینگونه رفتارها نشان میدهند با تمام قدرت به سمت آسیبهای اجتماعی در دوران بزرگسالی حرکت میکنند.
اگر بخواهیم به نقش سازمانها و ارگانهای مربوط به این مسئله بپردازیم باید با صراحت کامل بگوییم کوتاهیهای فراوانی صورت گرفته و عدم حضور و نقش دستگاههایی مانند بهزیستی که وظیفه نظارت بر مهدکودکها را برعهده دارد به صورت کامل حس میشود و بعد از آن فضای آموزش به کودکان در رسانههای جمعی به خصوص صدا و سیما و در مقطع بعدی آموزش و پرورش. این کودکان ناگهان در دنیای بزرگسالان افتادهاند و با دید کودکانه خود به دنبال هیجان هستند و بازیگوشی؛ غافل از آسیبی که وجودشان را فرا میگیرد و فرهنگ و رفتار اجتماعی را به مسیر فروپاشی میکشد.
در خصوص آسیب شناسی و واکاوی این موضوع به سراغ یکی از استادان علوم ارتباطات اجتماعی رفتیم و گفتگویی را با وی داشتیم.
دکتر مسعود کوثری، پژوهشگر حوزه ارتباطات، در خصوص این معضل که دیگر کودکان جای بزرگسالان را در فضای مجازی گرفتهاند و دست به هتاکی و فحاشیهایی میزنند عنوان کرد:
در این خصوص ما با دو مسئله مواجه هستیم که در گروههای سنی متفاوت است، در گروههای سنی میانسال به بالا علت تشکیل اینچنین اکانتهایی پرخاشگری و در واقع تخلیه خشم و هیجانهای اجتماعی است و طبیعی است که ادامه درگیریهایی باشد که افراد در عرصه عمومی دارند که آن را به فضای مجازی میکشانند، اما در مرحله دوم مسئله این است که فضای مجازی تبدیل به ابزاری برای بازی و تفریح میشود و به گروههای سنی پایینتر کشانده میشود.
وی ادامه داد: در مرحله دوم دیگر مبحث تخلیه خشم و هیجانات اجتماعی مطرح نیست بلکه مبحث این است که فضای مجازی فقط به عنوان فضایی برای انجام تفریحات به کار برده میشود و در نتیجه چون تفریح قلمداد میشود افراد در سنین پایین با راحتی بیشتری دست به فحاشی و هتاکی میزنند.
کوثری افزود: موضوع مهم در این رابطه گسترش روزانه این موضوع در بین سنین پایینتر جامعه است که متاسفانه در راستای مقابله با آن کاری انجام نمیشود و آموزشهای لازمی را در این خصوص نیز در سطح جامعه شاهد نیستیم، مسئله دیگر در این خصوص که باید به آن توجه کرد این است که میزان تضادهای اجتماعی در جامعه روز به روز افزایش پیدا میکند و ریشه این تضادها در اقشار بزرگسال و میانسال است اما با ورود کودکان و نوجوانان به این حوزه شاهد درگیری پیش از موعد این قشر از جامعه با این تضادها خواهیم بود که در آینده تاثیرات خود را خواهد داشت.
این پژوهشگر حوزه ارتباطات در خصوص عدم آموزش سواد رسانه ای در این راستا و تاثیراتی که روی این موضوع خواهد گذاشت عنوان کرد: نمیتوان عدم آموزش سواد رسانهای را تاثیرگذارترین مبحث در این خصوص دانست هرچند تاثیرگذاری مخصوص به خود را خواهد داشت و باید آموزشهای درست و صحیحی در این خصوص داده شود تا افراد روشهای استفاده از فضای مجازی و رسانه را فرا گیرند، اما مسئله اصلی که در این رابطه وجود دارد این است که تبعیت از آموزههای سواد رسانهای که حتی به صورت عامیانه در بین افراد وجود ندارد و مقابله ای از سوی کودکان و نوجوانان به عنوان سرپیچی بروز پیدا می کند.
وی ادامه داد: در این زمینه نیازی نیست به صورت کامل از آموزش های آکادمیک و رسمی پیروی شود و حتی آموزشهایی که به صورت عام در سطوح مختلف جامعه وجود دارد افراد میتوانند به صورت عامیانه نیز از آنها بهره لازم را ببرند اما همانطور که گفته شد مبحث تمکین از آموزهها از سوی کودکان و نوجوانان در اولویت قرار دارد.