دردنیای کنونی دیگر نه میشود واقعیتی را پنهان کرد و نه حقیقتی را انکارشد چرا که سرعت انتقال اخبار وحوادث در فضای مجازی به شکلی است که امپراطوریهای رسانه ای نیز در این میدان مغلوب شده اند وامکان پذیر نخواهد بود که هر فرد مسئول وغیر مسئولی با وارونه جلوه دادن اخبار و اتفاقات بران باشند که همت و تلاش به موقعه عمل کردن مردم را در کمک رسانی به مردم اسیب دیده مناطق زلزله زده را به نفع جریانی وگروهی مصادره کنند ویا امور اجرا یی کشور را که در بخشهایی وسیعی از کشور ودر دولتهایی بصورت غیر فنی ونادرست به مرحله اجرا در امده است توجیه کرد از طرفی قابل پذیرش است که زلزله ممکن است در هر کشوری روی دهد و طبیعی نیز است که در هر زلزله ای هر دولتی نیز غافل گیر شود و مرگ و آوار درد و رنج واندوه نیز خشم و دلسوزی و انتقاد را با خود به همراه آورد که اگر به این دردها ورنجها دل خوریها و نارضایتهایی افراد هم اضافه شود میشود شعله های به فوران امده ای در درون مردم مصیبت دیده که هرلحظه باید منتظر بود هماند اتشفشانی فوران کند
بنابراین معلوم نیست که چرا طاقت افراد انقدر طاق شده که در برابر هر واقعیتی که در جامعه وجود دارد و مردم هم با تمام وجود ان را لمس می کنند و بیشتر ان واقعیتها به دلیل ندانم کاری وعدم رعایت مقررات و مشخصات فنی ان حوزه ها هزینه های فراوان جانی ومالی فراوانی بر مردم روا داشته شده است بدون توجه به اینکه فرد عنوان کنده چه کسی است عکس المعلهایی توام با ناراحتی وعصبانیت نشان داده می شود و با قیاسی مع الفارق به دنبال توجیه وپاک کردن صورت مسئله بر می ایند که باید گفت این نوع برخوردها نوعی توهین به فهم و شعور مردم و پاک کردن صورت مسئله است ونه حل کردن خود مسئله