بررسی علل کاهش همدلی در کشور از نگاه جامعه‌شناسی؛

جامعه ایران دچار طلاق عاطفی اجتماعی/ زنان ۳ بر صفر از مردان در افسردگی جلو افتاده‌اند

|
۱۳۹۸/۰۵/۰۶
|
۰۵:۲۰:۱۱
| کد خبر: ۸۷۶۷۴۱
جامعه ایران دچار طلاق عاطفی اجتماعی/ زنان ۳ بر صفر از مردان در افسردگی  جلو افتاده‌اند
حریرچی گفت: متاسفانه زنان ما بدون داشتن کوچکترین حمایتی همواره باید برای گرفتن طبیعی‌ترین حقوق خود تلاش کنند درحالی که جامعه ما در بیشتر امور مردان را بر زنان ترجیح می‌دهد. همین عامل در طولانی مدت به شکل خشم و سپس افسردگی بروز می‌کند، همان‌گونه که بر اساس آمارها در کشور ما زنان 3 برابر مردان از افسردگی رنج می‌برند.

به گزارش گروه اجتماعی خبرگزاری برنا؛ هر روز اخبار بسیاری را در کشور می‌شنویم که از رفتار نامهربانانه مردم جامعه نسبت به یکدیگر خبر می‌دهند. خبرهایی که آنقدر تعدادش زیاد شده که شاید برای خود ما هم اتفاق افتاده باشد. با این وجود هر روز از خشم می‌گوئیم و می‌نویسیم و پیام مخابره می‌کنیم که خشمگین نباش!

اما چرا با تمام این دانسته‌ها هر روز با انفجار خشم روبه‌رو هستیم؟ چرا با یک همسایه عصبانی، دوست عصبانی، خانواده عصبانی، مربی عصبانی، همکار عصبانی، رئیس عصبانی، مسئول عصبانی و به شکل کلی با یک جامعه عصبانی روبه‌رو هستیم؟

طلاق عاطفی جامعه حاصل چیست و چرا مانند یک ویروس در جامعه همه‌گیر شده است؟ آیا پای یک بیماری روانی فردی دخیل است یا اینکه آستانه تحمل ما کاهش یافته؟ عوامل اقتصادی آن را تشدید کرده یا اعتیاد؟ سیستم آموزشِ مهرورزی در جامعه نداریم یا اینکه گرایش افراد به سمت بی‌اعتنایی و بی‌اعتمادی می‌رود؟

اما آنچه که مشخص است توجه به سرمایه اجتماعی خود است؛ به این معنا که وجود «ارتباطات» در جامعه را مهم بدانیم. به نظر می‌رسد ما قدرت تعامل و ارتباط‌مان را از دست داده‌ایم و کمترین تعامل را با یکدیگر و با محیط اطراف‌مان داریم؛ البته یکی از دلایل آن، می‌تواند این باشد که «اعتماد اجتماعی» در جامعه امروز ما، بسیار نحیف شده است. بنابراین به میزانی که پیوندها ضعیف شود، خشونت در یک جامعه افزایش می‌یابد و زمینه‌های طلاق عاطفی در جامعه تقویت می‌شود.

ما در حالی هر روز از نظر عاطفی از یکدیگر دور می‌شویم که به لحاظ روانشناسی نیاز مبرم به ارتباط سالم و صمیمی با افراد داریم، ما باید بتوانیم در جامعه‌ای آرام وسلامت زندگی کنیم و به همین دلیل نیاز داریم تا خشم خود را کنترل کرده و راه اشتباه رفته را از همان جا بازگردیم.

خودخواهی شانه به شانه خشونت

در این راستا امیرمحمود حریرچی، کارشناس مسائل اجتماعی، در گفت‌وگو با خبرنگار برنا با اشاره به این موضوع که مهربانی بزرگترین سهم ما در دنیاست گفت: جامعه امروز ما خودخواه است. هنگامی که پای خودخواهی به میان می‌آید مهرورزی کنار رفته و توقع و خشونت گسترش می‌یابد.

او خانواده را بزرگترین علت در پیدایش عدم مهرورزی افراد دانست و عنوان کرد: تنها خانواده است که می‌تواند به کودکان توجهات عاطفی را تزریق کند و او را برای حضور در جامعه‌ای خوشحال آموزش دهد. اما متاسفانه در جامعه‌ای که برتری حرف اصلی را می زند، عشق و محبت هر روز دور و دورتر می‌شود.

حریرچی ادامه داد: در راستای بررسی ابعاد فردی باید دانست که کاراکتر و شخصیت فرد به چه شکل رشد یافته است، شخصیت فرد حاصل آموزه‌هایی است که از خانواده به او ارث رسیده است و به تدریج به جامعه کشیده می‌شود.

او افزود: هنگامی که مهرورزی در جامعه به پائین‌ترین سطح خود می‌رسد خشونت افزایش یافته و شیوع پیدا می‌کند این موضوع در حالی است که متاسفانه بروز خشونت، امروزه برای افراد جامع امری عادی تلقی می‌شود و نه یک هنجار اجتماعی که ملزم به بهبود آن باشد.

تنهایی دوای درد شد

او با بیان اینکه نتیجه جامعه‌ای که مهرورزی در آن فراموش می‌شود و ابعاد خشونت هر روز در آن افزایش پیدا  می‌کند در کلمه «تنهایی» خلاصه می‌شود، گفت: ما جامعه‌ای با مردمانی تنها داریم. مردمانی که برای پیشگیری از صدمات عاطفی به تنهایی و انزوا پناه می‌برند و این موضوع خود منجر به بیماری‌های روانی پنهانی در جامعه می‌شود.

این کارشناس مسائل اجتماعی تامین نیازهای پایه‌ای را از اساسی‌ترین رکن سلامت یک جامعه برشمرد و عنوان کرد: در مرحله بعدی عدالت اجتماعی، نیاز به دوست داشتن و دوست داشته شدن از اصلی‌ترین مواردی است که هر فرد باید از آن بهره‌مند باشد. پس از خانواده، جامعه است که برای فرد به عنوان یک الگوی رفتاری تلقی می شود. حال اگر رویکرد یک جامعه خودخواهی باشد، چه توقعی از آن می توان داشت؟!.

حق منو ندی، با زور ازت می‌گیرم

او اضافه کرد: گاهی خشونت در راستای گرفتن حق بروز داده می‌شود به شکلی که فرد در زبان عامیانه می‌گوید« حق منو ندی، با زور ازت می گیرم»؛ این رفتار منفی که در بسیاری از مواقع شاهد آن هستیم بدترین نوع خشونت است که به آن «خشونت کلامی» گفته می‌شود.

او توسعه در زمینه های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی را عاملی در جهت رسیدن به توسعه اخلاقی دانست و گفت: در کشور ما عدالت اقتصادی و اجتماعی وجود ندارد و همین عاملِ مهم سبب ترس افراد از عدم وجود حداقل‌ها برای زندگی‌شان می‌شود، در نتیجه به شکل خشونت خود را نشان می‌دهد. به این ترتیب واضح است که در جامعه‌ای که عدالت اجتماعی جایی ندارد، اخلاقیات گم می‌شود.

زنان 3 بر صفر از مردان جلو افتاده‌اند

حریرچی زنان را بیشترین قربانیان خشونت در کشور دانست و ادامه داد: متاسفانه زنان ما بدون داشتن کوچکترین حمایتی همواره باید برای گرفتن طبیعی‌ترین حقوق خود تلاش کنند درحالی که جامعه ما در بیشتر امور مردان را بر زنان ترجیح می‌دهد. همین عامل در طولانی مدت به شکل خشم و سپس افسردگی بروز می‌کند، همان‌گونه که بر اساس آمارها در کشور ما زنان 3 برابر مردان از افسردگی رنج می‌برند.

او در پایان با اشاره به اینکه نظام آموزش و پرورش در راستای آموزش درست اخلاقیات، رسالتی برای خود قائل نیست عنوان کرد: ما در آموزش و هدایت فرزندان‌مان در جهت حرکت به سمت معاشرت و همزیستی سالم کوتاهی کرده‌ایم و به جای آن بذر رقابت و طرد کردن را با ایجاد حس تحقیر و رقابت پرورانده‌ایم. همین موضوع از ما جامعه‌ای ساخت که امروز نظاره‌گر آنیم؛ جامعه‌ای که در بسیاری از موارد، فرهنگ عذرخواهی کردن و بخشیدن را با خشم و نزاع پاسخ می‌دهد.

نظر شما