«سعید شریعتی»، فعال سیاسی اصلاح طلب، درباره سخنان یک فعال سیاسی اصولگرا مبنی بر اینکه نارضایتی مردم به عنوان یک فرصت در انتخابات پیش رو برای اصولگرایان تلقی میشود، به خبرنگار سیاسی برنا گفت: تلقی عموم از جمله ای که گفته شده، همین قضیه بهره برداری ابزاری از نارضایتی های مردم و در واقع نوعی سوء استفاده از وضعیت موجود به نفع یک جریان سیاسی تلقی می شود. اما متاسفانه فرصت های بسیار زیادی در اختیار این جریان بوده که همه این فرصت ها را به افزایش نارضایتی مردم، تبدیل کردهاند. نمی توان به طور دقیق گفت چگونه این نارضایتی ها را به نفع خود به عنوان فرصت تلقی می کنند!
این فعال سیاسی اصلاح طلب در پاسخ به این سوال که موضع مردم نسبت به این سخنان چگونه است؟ نیز اظهار کرد: یک اعتراف جدی در این سخنان نهفته است. بنابراین اینکه این جریان و این فرد می پذیرند که نارضایتی در جامعه وجود دارد این به نوعی یک گام رو به جلو است و باید به این سخنان خوشبین بود. بنابراین عیب این سخنان را گفتیم هنر آن را نیز بگوییم. بنابراین اگر عمق این نارضایتی را جریانات سیاسی درک کنند گامی رو به جلو است اما اینکه از این نارضایتی چه برنامه، اقدام و تغییر جهت و رویکردی در خود خواهند داد، بستگی به این دارد که عمق این نارضایتی ها را تا چه حد درک کرده باشند و تا چه حد در پی برطرف کردن این نارضایتی ها هستند.
شریعتی درباره چند دستگی اصولگرایان بیان کرد: سال های سال است که اصولگرایان این گونه بودند و این انشقاق و از هم پاشیدگی جبهه محافظه کاران در ایران به 20 سال پیش باز می گردد. اگر تاریخ شکست قاطع این جریان در سال 76 و 78 در برابر جبهه اصلاحات را در نظر بگیریم، مشاهده خواهیم کرد که از آن تاریخ به بعد، جریان محافظه کار هیچ گاه نتوانسته در سیاست ایران سر بر بیاورد و در محاق جریان اقتدارگرایی رفته است.
وی ادامه داد: اگر آن حمایت ها، تجهیز نیرو و سازمان یابی اقتدارگرایانه را از پشت جریان محافظه کار حذف کنیم متاسفانه جریان محافظه کار ایران دچار انشقاق و درهم ریختگی شدید خواهد بود.
وی در پاسخ به این سوال که آیا در میان روشهای اصولگرایان، روشهای جدیدی مشاهده می شود یا خیر، نیز بیان کرد: خیر این گونه نیست و هیچ رویکرد جدید متاسفانه در میان اصولگرایان مشاهده نمی شود. به نظر می رسد. تنها چیزی که می توان مشاهده کرد این است که هنوز تنها نقطه اتکای اصولگرایان، حذف رقبا توسط شورای نگهبان است که به عنوان جاده صاف کن پیروزی برای آنها باشد. بنابراین اگر اصولگرایان بخواهند در یک رقابت آزاد و شرایط برابر و عادلانه حضور داشته باشند، هیچ امیدی به کسب رای برای تصاحب کرسی های مجلس نخواهند داشت.
این فعال سیاسی اصلاح طلب در پاسخ به این سوال که در حال حاضر با کدام قالیباف روبرو هستیم قالیباف اصولگرا، قالیباف نواصولگرایی و یا هم جهت احمدی نژاد، تاکید کرد: نه آقای قالیباف و نه آقای احمدی نژاد، هیچ کدام جریان سیاسی قابل محاسبه ای در سیاست ایران نیستند. به هر حال اگر مشاهده می شود که این دو نفر از پشتوانه های سیاسی جریانی خود صرف نظر می کنند و آقای احمدی نژاد با اتکا به حزب پادگانی توانست در دوره ای رای به دست آورد که رای آوری آن نیز با شک و شبهه همراه بود و همچنین آقای قالیباف که چندین بار خود را در معرض سیاست گذاشته است، به محض اینکه پشتوانه جریانی اش را از او گرفتند مجبور به انصراف و استعفا شد و یا اینکه با معیارهای حداقلی، صحنه انتخاباتی را ترک کرده، اینها نشان دهنده این است که این دو بیشتر از اینکه بخواهند یک جریان سیاسی باشند یک شیپور و بوق های سیاسی هستند که در واقع هر از گاهی در رسانه ها مانور می دهند و بوقی می زنند و صحنه را ترک می کنند.