به گزارش خبرنگار اجتماعی برنا؛ جامعهای پیشرفته است که سیستم آموزشی پیشرفته و مترقی داشته باشد و برعکس قومی منحط و یا دچار رکود است که دارای نظام آموزشی عقب مانده و راکد باشد. بی شک یکی از مهمترین عوامل پیشرفت هر جامعه، آموزش و پرورش آن جامعه است و تجربه نشان داده است که چگونگی وضعیت آموزش و پرورش در کشورهای مختلف، داستان رشد و انحطاط هر کشور در طول حیات تاریخی آنها را نشان می دهد.
چهره دنیای امروز حکایت از تأثیر سیستمهای تعلیم و تربیت دارد و دانش آموزان به عنوان نیروی جوان آینده آن کشور آینه تمام نمای عملکرد سیستم آموزشی آن کشور هستند. در این راستا هر سیستم آموزشی نیازمند تغییر نسبت به گذشته در طول زمان است تا بتواند براساس نیازهای روز جوانانی مستعد و کارآمد را تحویل جامعه دهد.
این درحالی است که مهمترین چالش آموزش و پرورش در هزاره سوم، سیاست تغییر و تحول است. تبدیل نظام آموزشی فعلی به آموزش و پرورش کارآمد، تاثیرگذار و موثر به همان اندازه که مهم است، ضرورت یک تحول اجتماعی دامنه دار در کشور است.
البته باید دانست که تغییرات در سیستم آموزشی نباید به یکباره صورت گیرد؛ بلکه پس از بررسی های گسترده و تدوین برنامه ای جامع باید به شکل محدود به یک منطقه کوچک آموزشی تزریق شود تا نتیجه حاصل از آن به عنوان یک الگوی مثبت یا منفی جهت حرکت صحیح را به سمت این تغییرات مشخص کند.
متاسفانه در کشور ما این ساختار رعایت نشده است؛ تمامی تغییرات ما ضربتی ، دفعتی ، ملی و بی محابا انجام می شود. تغییرات ما کل ساختار را در هم می نوردد و حتی تغییرات جزئی ما نیز به ماهیت کلی نظام آموزشی آسیب می رساند.در واقع آنجا که باید تند رویم لاک پشتی حرکت می کنیم و آنجا که باید کُند رویم خرگوش وار می دویم .
در این راستا با یک کارشناس ارشد آموزش و پرورش به گفت و گو نشستیم که در ادامه می خوانید:
آموزش و پرورش از کارکرد درست خارج شد
محمد داوری با بیان اینکه نظام آموزشی ما نظام کارآمدی نیست به برنا گفت: این معضل موجب می شود تا روز به روز بر مشکلات مدارس افزوده و عمق مسائل بیشتر شود.
وی ادامه داد: امروزه می بینیم که مدرسه به عنوان نهادی که ذیل نظام آموزش و پرورش است، از کارکرد درست خود خارج شده است. و معلمان به عنوان افرادی که بیشترین تاثیرات را بر دانش آموزان می گذارند نیز به طبع این سیستم نمی توانند کارآمد باشند.
وی با بیان اینکه در تحول نظام آموزشی لازم است تا در سطحی محدود تغییرات عملی شود ادامه داد: به این ترتیب نقاط قوت و ضعف طرح ارائه شده به دست آمده و می توان براساس آن تغییرات را در سطح گسترده اعمال کرد.
مشکل مسئولان؛ مدیریت فصلی، مقطعی، سنتی و توجیه اسمی است
داوری عنوان کرد: نظام آموزشی کشور متاسفانه مبتنی بر کارشناسی و مدیریت علمی و برنامه ریزی حرفه ای نیست بلکه مدیریتی فصلی و مقطعی است که بیشترین آسیب را بر آموزش دانش آموزان می گذارد.
وی با اشاره به اینکه اکنون دیگر زمان مدیریت سنتی آموزشی در کشور نیست گفت: در مدیریت سنتی و متمرکز طرح و ایده ها در غالب ایده های خام در ذهن مدیران و مسئولان شکل می گیرد و در نهایت به صورت دستورالعمل ابلاغ می شود. ضمن اینکه به جهت خالی نبودن عریضه کارشناسی های کم محتوا و ستادی در این زمینه انجام می شود تا برای مسئول بالادستی توجیه اسمی داشته باشد.
آموزش و پرورش بودجه دولت را حیف می کند
این کارشناس تصریح کرد: این تغییرات عموما بدون تحقیق، پژوهش و اجرای پایلوتی است که با اعمال در سطح کلان تنها بودجه دولت را حیف می کند. در این میان دیده می شود که با عملکردی عجولانه گاهی طرح هایی خوب ذهنیت منفی را در جامعه ایجاد می کند. به عنوان مثال طرح هدایت تفصیلی که طرح بسیار خوبی بود که با اجرا و پیاده سازی پراشتباه مسئولان، ذهنیتی منفی را در خانواده ها و دانش آموزان به جا گذاشت.
وی در پایان خاطرنشان کرد: در این راستا دلایل بسیاری از جمله دلایل مدیریتی، فرهنگی و ساختاری مطرح است که طرح ها به صورت آرزوها و ایده های کلان با دستورِ مسئولان مربوطه برای اجرا می رود و در نهایت می بینیم که طرح هایی که می توانست تحولات مثبت و چشمگیری را در نظام آموزشی ایجاد کند با بی فکری به یکی از چالش های آموزشی تبدیل شد.