«یوسف مولایی»، استاد دانشگاه تهران و تحلیلگر مسائل بینالملل، درباره تلاش آمریکا به رهبری ترامپ در جلسه شورای امنیت برای به انزوا کشاندن ایران در مجامع بینالمللی، در حالی که خود از بسیاری از نهادها و توافقات بینالمللی خارج شده است، به خبرنگار سیاسی برنا گفت: نهادهای بینالمللی بهنوعی نهادهای سیاسی هستند و نهادهای سیاسی بازتاب دهنده اراده سیاسی حاکمیتها هستند و همه دولتها بهصورت کم و بیش، همین مسیر را طی میکنند. آمریکاییها با ترامپ تلاش میکنند از موقعیت نهادهای بینالمللی در راستای منافع ملی خود استفاده کنند و هر جا که به ضرر منافع ملی آمریکا بنا به تشخیص ترامپ باشد، همکاری نمیکنند و از آن خارج میشوند.
مولایی در پاسخ به این سوال که آیا این دو گانگی به اعتبار آمریکا لطمهای وارد میکند یا خیر؟ افزود: بله، لطمه وارد میکند اما نهایتا تاثیر عملی ندارد چراکه آمریکا در بسیاری از نهادهای بینالمللی ممکن است اعتبار لازم را نداشته باشد. بنابراین اتفاق خاصی رخ نمیدهد. در شورای امنیت که آمریکا در سالهای طولانی حرف اول را زده و با اینکه جزو 5 عضو شورای امنیت است اما به لحاظ همراهی فرانسه و انگلیس به علاوه موقعیت اقتصادی و نظامی که دارد، موقعیت ویژهای برای خود قائل است.
این کارشناس مسائل بینالملل ادامه داد: دو بازوی حاکمیتی آمریکا یعنی هر کدام از جمهوریخواهان و دموکراتها در مناسبات بینالمللی از تئوری خاصی پیروی میکنند. دموکراتها بیشتر از نظریههای لیبرالیسم و نئولیبرالیسم استفاده میکنند و در مقابل جمهوریخواهان از نظریه واقعگرایی تهاجمی بهره میبرند. این دو نظریه، دو خروجی متفاوتی دارد. آنجا که مربوط به واقعگرایی تهاجمی است آمریکا تلاش میکند از نظر توانایی نظامی، قدرت خود را افزایش دهد و صلح واقعی را در این موضوع می بیند که تبدیل به یک قدرت مسلط یا هژمون شود تا بتواند، اراده خود را به همه کشورها تحمیل کند.
این استاد حقوق بینالملل دانشگاه تهران بیان کرد: دربحث لیبرالیسم و نئولیبرالها، آمریکاییها به بحث همکاری توجه بیشتری دارند و بر حضور فعال در سازمانها و نهادهای بینالمللی و صلح و همکاری کشورها از این طریق تاکید دارند. بنابراین این دو، نظریه متفاوت، دونگاه متفاوت، در نهایت دو عملکرد متفاوت را برای حفظ منافع کشور آمریکا در پی دارد.
مولایی درباره اقدام عملی ترامپ در چارچوب مذاکره برجامی برای حل اختلافات گفت: تحلیل بنده این است که دو موقعیت متفاوت، دو رفتار از جنس متفاوت را در پی دارد. آمریکا همواره به عنوان یک کشور قدرتمند مطرح بوده و فشار زیادی بر دوش این کشور نیست. ایران تحت فشارهای تحریم است. سرزنشهای بینالمللی در مورد آمریکا وجود دارد اما چشمگیر نیست بنابراین درست است که آمریکاییها معتقدند باید مذاکره صورت گیرد اما فعلا، حاضر به عقبنشینی از موضع خود نیستند. باید به جامعه جهانی توجه کرد و باید دید، جامعه جهانی از چه تواناییهایی برخوردار است تا بتواند آمریکا را به مواضع معتدلتر سوق دهد.