یک روانشناس کودک:

آینده در حال تغییر است، نمی توانیم برای کودکان برنامه ریزی شغلی کنیم/ کاشت رویای شغلی در ذهن کودکان، مضر و آسیب رسان

|
۱۳۹۸/۰۶/۱۳
|
۰۶:۰۱:۱۲
| کد خبر: ۸۹۳۲۵۹
آینده در حال تغییر است، نمی توانیم برای کودکان برنامه ریزی شغلی کنیم/ کاشت رویای شغلی در ذهن کودکان، مضر و  آسیب رسان
تو باید پزشک شوی...، می بینی پزشک ها چقدر خوب پول در می آورند؟... مهندس که بشوی باید خانه جدیدمان را خودت درست کنی...، همیشه آرزو داشتم یک خلبان بشوم در عوض تو باید خلبان شوی ... خوش به حال همسایه! پسرش توانست در آزمون وکالت قبول شود...

به گزارش گروه اجتماعی خبرگزاری برنا؛ بسیاری از پدر و مادرها، رؤیاهای محقق نشده خود را در آینده فرزندان شان جست و جو می کنند. خیلی ها هم معتقدند که چشم انداز زندگی بزرگسالی فرزندان شان را باید از دوران کودکی برای‌شان ترسیم کرد. به همین دلیل است که بسیاری از والدین، شغل آینده فرزندان خود را تعیین و به نوعی به او ابلاغ می کنند! 

به این ترتیب سال های کودکی و نوجوانی در رؤیای شغلی سپری می شود که هیچ دورنمای مشخصی برای رسیدن به آن وجود نداشته و اساساً هیچ تضمینی هم وجود ندارد.

در واقع پدر و مادرها رؤیایی را در ذهن فرزندان شان می کارند که به احتمال قوی محقق نمی شود که اگر قرار بود محقق شود، به جز اندکی، همه بزرگسالان امروز که همان کودکان دیروزند یا پزشک بودند یا مهندس، یا خلبان یا وکیل!

واقعیت این است که تعیین شغل آینده فرد در کودکی، در واقع یک «تله ذهنی» ایجاد می کند و فرد در آن می ماند. در واقع القائات بزرگ‌ترها درباره شغل و رشته تحصیلی فرزندان، خط مشی ذهنی او را تشکیل می‌دهند و یک گره روانی را در مغز او  ایجاد می‌کند تا فرد نتواند در خصوص رشته یا شغل، جهت درست را انتخاب کند و در صورت نرسیدن به شغل مورد علاقه خانواده خود نیز تا ابد بار یک عذاب وجدان ناشناخته و حتی یک عدم رضایت مندی از شغل کنونی خود را به دوش بکشد.

در این راستا با یک روانشناس کودک گفت و گو کردیم که در ادامه می خوانید:

والدین در تلقین آرزوها به تنهایی مقصر نیستند

نسرین امیری، روانشناس کودک، با بیان اینکه در این مورد نباید والدین را به تنهایی مقصر بدانیم چراکه این موضوع یک مساله اجتماعی است، گفت: قهرمان سازی دنیای امروز را احاطه کرده است و دولت‌ها و سیستم‌های ارزشی بسیاری به موضوع قهرمان پروری اهمیت می دهند.

وی ادامه داد: برخی از مسائل مانند هر کشوری ریشه در سنت و فرهنگ ما دارد به عنوان مثال از گذشته طبیب در میان مردم جایگاه قابل احترام و خاصی داشته است.

امیری با اشاره به اینکه بیاییم این ضعف رو تنها متوجه والدین ندانیم افزود: نیازمند دیدی عمیق تر و جامع تر در سطح اجتماع هستیم . البته نقش والدین به عنوان افرادی که در کودکی همین موضوع برای‌شان اتفاق افتاده و در بزرگسالی نمود پیاده کرده غیرقابل انکار است.

این روانشناس با بیان اینکه دو مورد اساسی در ایجاد حس عذاب وجدان نقش دارد گفت: پس می توانیم نتیجه گیری کنیم که از طرفی والدین مشکلات دوران کودکی خود را به فرزندانشان منتقل می کنند و دوم اجتماع که علاقه به قهرمان پروری دارد.

عدم رضایت مندی، ویژگی دنیای صنعتی

وی ادامه داد: واقعیت این است که این دو عامل در کنار هم کودکان را می رنجاند. چراکه در دنیای امروز یادمان رفته رضایت مندی را با آن چیزی که خودمان هستیم به دست آوریم.

امیری با بیان اینکه یکی از ویژگی‌های دنیای صنعتی عدم رضایتمندی است، افزود: به لحاظ روانشناسی هیچ رضایتمندی مطلقی وجود ندارد بلکه افراد می توانند بهتر باشند. به این ترتیب به نظر می رسد عملا نبود رضایت مندی نوعی گرداب است که ما را در خود می کشاند و ته ندارد.

این روانشناس کودک عنوان کرد: به این ترتیب همواره نارضایتی پیروز میدان است و این موضوع زمینه افسردگی را برای بشر فراهم کرده و کودکان ذیل این مجموعه قرار دارد.

به کودکان بگویید: بی قید و شرط تورا دوست دارم

وی توضیح داد: هم اکنون بیماری استرس و اضطراب در حال رشد است و علت آن نیز عدم رضایت در زمان حال است. بنابراین توصیه ما به خانواده ها این است که به فرزند خود این پیام را بدهید که ما بی قید و شرط دوستت داریم.

امیری ادامه داد: چراکه دوست داشتن باقید شرط همانی است که می گوییم اگر درست خوب باشد، دوستت دارم، اگر نمره 20 بگیری دوستت دارم، اگر بچه خوبی باشی دوستت دارم و غیره. اما اگر بی قید و شرط بچه خود را دوست داشته باشیم باید بگوییم من تا زمانی که کار بد می کنی، آن کار بد تو را دوست ندارم، این نمره بد تو را دوست ندارم اما خود تو را دوست دارم. به این ترتیب با پذیرش، کودک می‌تواند رضایت‌مندی را کسب کند.

آینده در حال تغییر است، نمی توانیم برای کودکان برنامه ریزی شغلی کنیم

این روانشناس کودک در پایان خاطرنشان کرد: از طرف دیگر در مورد آینده شغلی کودکان اتفاق دیگری که در حال رخ دادن است این بوده که ما به هیچ عنوان نمی‌توانیم بفهمیم که 20 سال دیگر دنیا به کدام سمت می‌رود، همان گونه که ما در 20 سال گذشته تصور نمی کردیم تکنولوژی به قدری پیشرفت کند که دو فرد در دو نقطه از جهان امکان مکالمه تصویری با هم را داشته باشند. به احتمال زیاد سال های آینده پیشرفت علم به گونه ای خواهد بود که در ذهن ما جای نمی گیرد. بنابراین این موضوع باعث می شود تا والدین با ذهن بازتری فکر کنند و اجازه دهند کودک در حال حاضر از زندگی بدون استرس خود لذت ببرد و مسیرش را به تدریج زمان پیدا کنند.

نظر شما