به گزارش گروه اجتماعی خبرگزاری برنا؛ در واقع «کودک آزاری» مربوط به طبقه خاصی نمیشود و فقر فرهنگی به اندازه فقر اقتصادی میتواند در آن خطر آفرین باشد، به نحوی که مسئله کودک آزاری در بین افراد تحصیل کرده و با بضاعت مالی خوب هم دیده میشود.
این درحالی است که به نظر میرسد پدیده کودک آزاری در خانوادههای پرجمعیت، شلوغ، پرمشکل و ناسازگار، خانوادههای تحت فشار اقتصادی و اعتیاد، والدینی که هیچگونه مهارت فرزندپروری و آموزشی ندیدهاند، والدینی که خودشان آسیب دیده کودک آزاری هستند، بیشتر دیده میشود.
در این میان این نکته را نباید از یاد برد که حق هر کودک برخورداری از زندگی سالم و بدون خشونت است و در این قضیه پایگاه اجتماعی و طبقاتی خانواده و میزان تحصیلات می تواند بسیار مؤثر باشد ولی میزان سواد عاطفی والدین و سطح کیفیت پدری و مادری عامل مهمتری است. خانوادههای ما سواد عاطفی بالایی ندارند. پدر و مادرها اگر چه ممکن است سطح تحصیلات بالایی داشته باشند ولی مهارت پدری و مادری ندارند و سواد عاطفی پائینی دارند.
والدین به واسطه عدم ارتباط عاطفی درست یا ارتباط عاطفی ضعیف با بچهها دچار سهلانگاری عاطفی میشوند. اگر قرار باشد پدر و مادرها به دلایلی همچون مشغله کاری، مشکلات مالی، نگرشها، دیدگاههای ارزشی و... در حق فرزندانشان کوتاهی عاطفی داشته باشند فرزندانی آسیب پذیر خواهند داشت که در نهایت این دوری و سهل انگاری منجر به سست شدن تعاملات و روابط والدین با فرزندان میشود.
به طور کلی، ضعف تبلیغات فرهنگی در جهت آموزش صحیح اطلاعات تربیتی، عمدهترین مشکل فرهنگی است، که به انحرافات فرهنگی و تربیتی خانوادهها، به سوی کودک آزاری میانجامد.
با این اوصاف مهمترین آسیبی که کودکان آزار دیده به آن دچار میشوند، از بین رفتن سازگاری شخصی هیجانی و عدم تعادل شخصیتی است.
آنها رفتارهای ضد اجتماعی از خود نشان میدهند، دچار مشکلات شدید عاطفی و سازشی شده و به کرات در ذهنشان به انتقامگیری فکر میکنند. این کودکان دچار ترس و اضطراب زیادی میشوند، شبها کابوس میبینند، از دیگران کنارهگیری میکنند، به سمت رفتارهای بزهکارانه کشیده میشوند، از قوانین سرکشی میکنند، در مدرسه دچار مشکلات آموزشی و ارتباطی میشوند و اعتماد به نفسشان به شدت کاهش مییابد.
در این راستا با امیرمحمود حریرچی، جامعهشناس و رفتارشناس اجتماعی، به گفتوگو نشستیم که در ادامه میخوانید.
کودک آزاری نتیجه عدم اطلاع درست از روابط عاطفی
حریرچی با بیان اینکه کودکان بیشترین پناه خود را والدین میدانند، گفت: به این ترتیب اگر در خانوادهای با امنیت روحی قرار گیرند، شرایط مطلوبی را خواهند داشت. در غیر این صورت از سنین پائین احساس میکنند که حامی ندارند و فردی که دچار چنین حسی میشود قاعدتا شادی خود را از دست میدهد و در هنگام ورود به جامعه دچار ضعف میشود.
او ادامه داد: والدین لازم است تا آگاهی خود را در این زمینه بالا ببرند چراکه بر اساس آمارها بسیاری از دلایل آزارهای کودکان عدم اطلاع از روابط عاطفی درست با فرزندان است.
جایگزین کردن ممنوع، کودک رسیدگی میخواهد
این جامعه شناس با بیان اینکه خانوادهای که به خودی خود به لحاظ عاطفی دچار فقر است، چگونه میتواند کودکی پر نشاط و سلامت را تحویل جامعه دهد، عنوان کرد: عموما در بین این خانوادهها درگیریهای عصبی و روانی بالا بوده و این موضوع ارتباطی با میزان سطح مالی افراد یا میان سوادشان ندارد.
او تاکید کرد: اینکه هر چیزی را در اختیار کودک با تصور اینکه جایگزین نیاز عاطفی او میشود، بگذاریم تصوری اساسا غلط است. چراکه کودکان نیازمند توجه، رسیدگی و صرف وقت و انرژی هستند.
حریرچی با بیان اینکه آزار کودکان در جامعه ما ابعاد مختلفی را در برمیگیرد عنوان کرد: در میان آزارهای وارده به کودکان، آزارهای جسمی و جنسی به آنان بخشی از این آزارها بوده که بیشترین لطمه را به آنان وارد می کند.
این جامعه شناس توضیح داد: در مورد آزارهای عاطفی باید گفت که والدین نیازهای کودک را درک نمیکنند و توجهی هم به شناخت و فهم این موضوع از خود نشان نمیدهند. این نیاز که اساسیترین نیاز کودکان منجر به اعتماد به نفس کودک شده به نوعی که کودک در زمان رشد و پس از آن میتواند روی پدر و مادر خود حساب باز کند.
کودک سانسوری، حذف و مقایسه دردِ کودک امروز
او ادامه داد: نادیده گرفتن کودکان امری شایع در جامع امروز است. والدین ما به اشکال مختلف کودک خود را سانسور و حذف میکنند و این اتفاق گاها از روی عدم ناآگاهی و عدم وقت و عدم شناخت نیاز کودک رخ میدهد. در واقع والدین عموما به جای قبول کردن استعداد و کاراکتر کودک خود شروع به مقایسه او با سایرین و ندیدن توانایی های فرزندشان میکنند.
حریرچی با اشاره به اینکه درد اصلی کودکان ما قرارگیری همیشگی در مقام مقایسه است، افزود: والدین دائما کودک را در فضای رقابتی و مقایسه قرار میدهد بدون آنکه درک درستی از این موارد را به کودک خود آموزش داده باشد. به هرحال در حال حاضر کودکان تنها هستند و نیاز خود را عموما در فضای مجازی که بینتیجه ترین راه غنی شدن از بحران عاطفی است جست و جو میکنند.
تفاوت ها بر سر آموزش های عاطفی است نه سطح سواد والدین
این استاد دانشگاه در پایان عنوان کرد: این موارد در میان تحصیلکردهها یا خانوادههایی با سطح سواد پائین یکسان است و تفاوت چندانی نمیکند. چراکه والدین ما آموزش درست عاطفی به کودکان خود را نیاموختهاند یا در صورت آگاهی، زمانی را به فرزندشان اختصاص نمیدهند و با بهانههایی چون کار و سرشلوغی سعی در توجیه این عمل دارند.