مرد معتاد، شکاک زنش را کشت

|
۱۳۹۸/۰۶/۲۰
|
۰۸:۳۵:۰۷
| کد خبر: ۸۹۶۳۰۰
مرد معتاد، شکاک زنش را کشت
دو سال قبل پسر نوجوانی به مأموران خبر داد مادرش را در غرق در خون در حمام پیدا کرده ‌است. وقتی مأموران به محل رسیدند حمام را غرق در خون دیدند. جسد زن جوان که به‌نظر می‌رسید از ناحیه سر مجروح شده است، روی زمین افتاده ‌بود.

به گزارش گروه اجتماعی برنا؛ با انتقال جسد به پزشکی قانونی از پسربچه 12ساله که شوکه شده بود،  بازجویی شد. او گفت: پدر و مادرم با هم درگیری داشتند اما من هرگز فکر نمی‌کردم پدرم چنین کاری کند. پدرم را دوست داشتم اصلا باورم نمی‌شود چنین اتفاقی افتاده ‌است. امروز – روز حادثه-  قرار بود با هم به میهمانی برویم و نمی‌دانم چه شده ‌است. گفته‌های این پسر نوجوان در حالی بود که مأموران تحقیقات خود را برای بازداشت همسر مقتول آغاز کرده‌ بودند اما ردی از او نبود تا اینکه مأموران کلانتری که روز حادثه برای بررسی صحنه جرم به خانه زن جوان رفته بودند، در مأموریتی که چند ساعت بعد به آنها واگذار شد، گشت‌زنی در خیابان را آغاز کردند.

یکی از آن مأموران به مردی جوان مشکوک شد. او کمی فکر کرد که این مرد را کجا دیده  و آیا او از مجرمان سابقه‌دار است؟ ناگهان جرقه‌ای در ذهن این مأمور به یادش آورد چرا این چهره تا این حد برایش آشناست و متوجه شد این مرد همسر مقتولی است که صبح همان روز جسدش در خانه پیدا شده‌ و عکس این مرد را روی دیوار خانه دیده بود.

مرد جوان بازداشت شد. او بعد از دستگیری اعتراف کرد همسرش را کشت چون به او سوءظن داشت. متهم گفت: همسرم دخترعمه من بود. ما مدت‌ها با هم زندگی عاشقانه‌ای داشتیم اما وقتی من معتاد شدم، کم‌کم رابطه ما تیره شد. چون همسر و پسرم را دوست داشتم، اعتیادم را ترک کردم. من شغل خوبی داشتم و درآمدم بالا بود اما ورشکسته شدم. برای تأمین هزینه‌های زندگی‌ام تراکت پخش می‌کردم. درآمدش خیلی کم بود و من نمی‌توانستم خرج زندگی‌ را بدهم البته همسرم کارمند بود و با پول او زندگی می‌کردیم. این موضوع باعث اختلاف میان ما بود. مدتی بود که احساس می‌کردم همسرم از من فاصله می‌گیرد. او مدام در تلگرام چت می‌کرد. متوجه شدم با کسی رابطه دارد و وقتی چت‌هایش را دیدم، فهمیدم با یک مرد رابطه دارد. سر این موضوع با هم دعوای شدیدی کردیم و او قهر کرد و به خانه مادرش رفت. حاضر نبود شماره مردی که با او رابطه دارد را به من بدهد. بعد از اینکه همسرم قهر کرد و به خانه مادرش رفت، دنبالش رفتم و با وساطت عمه‌ام او به خانه برگشت اما با من حرف نمی‌زد و مدام می‌گفت می‌خواهد از من طلاق بگیرد. روز حادثه قرار بود به خانه خواهرش برود. او به پسرم گفت بعد از اینکه از سر کار آمد با هم به خانه خواهرش می‌روند. پسرم به من گفت تو هم بیا اما همسرم قبول نکرد. او نمی‌خواست من را همراه خود ببرد. پسرم به مدرسه رفت و ما دوباره سر این موضوع با هم دعوا کردیم. به همسرم گفتم حق نداری این‌طور رفتار کنی اما او دوباره تکرار کرد طلاق می‌خواهد. او می‌گفت دیگر من را دوست ندارد و نمی‌خواهد با من زندگی کند. به حمام رفت من هم پشت سرش وارد شدم و با گلدان به سرش کوبیدم. او غرق در خون روی زمین افتاد. شدت خون‌ریزی به حدی بود که روی خودم هم ریخته شد. از خانه بیرون آمدم. به منزل دوستم رفتم و از او لباس قرض کردم اما لباس‌های دوستم به تنم گشاد بود.

متهم ادامه داد: به مغازه‌ای رفتم و با کارت بانکی همسرم برای خودم لباس خریدم. در خیابان پرسه می‌زدم تا کمی فکر کنم و ببینم چه باید بکنم که مأموران من را بازداشت کردند.

گفته‌های متهم مورد ارزیابی مأموران قرار گرفت. آنها متوجه شدند سوءظن این مرد نسبت به همسرش بی‌دلیل بود و هیچ پیام مشکوکی در گوشی او وجود ندارد و او با هیچ کس ارتباط نداشته ‌است. همچنین مأموران متوجه شدند علت درگیری این زوج اعتیاد متهم به شیشه و ورشکستگی‌اش بوده ‌است.

یکی از نزدیکان مقتول گفت: از وقتی  شوهر مقتول به شیشه اعتیاد پیدا کرد، هر چه  درآمد داشت صرف خرید مواد می‌کرد. او دیگر سر کار نمی‌رفت و همین هم باعث ورشکستگی‌اش شده ‌بود. به جای اینکه اعتیادش را ترک کند، مدام به مقتول تهمت می‌زد و همین باعث اختلاف آنها شده ‌بود.

پرونده با توجه به اعترافات صریح این مرد و مدارک دیگر و همچنین شکایت اولیای‌دم برای رسیدگی به دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد و متهم در شعبه 6 دادگاه کیفری استان تهران پای میز محاکمه رفت. در جلسه دادگاه بعد از اینکه کیفرخواست خوانده شد  و اولیای‌دم در جایگاه قرار گرفتند، و خواسته خود را مطرح کردند، متهم برای دفاع از خود در جایگاه حاضر شد. او اتهام را قبول کرد و گفت: همسرم با فردی رابطه داشت و من با او درگیر شدم و او را زدم از اینکه او را کشته‌ام، پشیمان هستم و از اولیای‌دم درخواست بخشش دارم. من ورشکسته شده ‌بودم و همین موضوع زندگی‌ام را تحت تأثیر قرار داده ‌بود. همسرم را دوست داشتم و نمی‌خواستم او را از دست بدهم. حالا هم به خاطر اتفاقی که افتاده ‌است، از اولیای‌دم و به‌ویژه پسرم عذرخواهی می‌کنم و درخواست بخشش دارم.

بعد از گفته‌های متهم و وکیل‌مدافع او درباره اینکه متهم دچار سوءظن است و درخواست وی برای بررسی روانی متهم، قضات برای تصمیم‌گیری در این‌باره در شعبه 6 دادگاه کیفری استان تهران وارد شور شدند.

نظر شما