به گزارش گروه اجتماعی خبرگزاری برنا؛ سازمان ملل در سال 1982 شورای جهانی سالمندی را تشکیل داد و در همان سال طرحی را برای تعیین یک روز جهانی برای سالمندان ارائه داد تا اینکه در سال 1990 این شورا اول اکتبر را روز جهانی سالمندان تعیین کرد. به همین دلیل همه ساله در ایران هفتهای تحت عنوان هفته ملی سالمند تعیین و برنامههای متنوعی به همین مناسبت برگزار میگردد. هر ساله از طرف سازمان جهانی شعاری برای این روز در نظر گرفته میشود و شعار امسال هفته سالمند در کشور ما نیز (فرصتهای برابر برای تمام سنین) است.
در طول 30 سال آینده سالمندان حدود 20 درصد از جمعیت جهان را تشکیل میدهند. سازمان بهداشت جهانی تخمین زده تا سال 2050 جمعیت سالمندان به 2 میلیارد نفر برسد (پیش بینی سازمان ملل برای این سال 2.1 میلیارد نفر است) یعنی اینکه که به ازاء هر 5 نفر جمعیت دنیا یک نفر سالمند میباشد. به این ترتیب نه فقط در کشورهای توسعه یافته که الان قریب به این نسبت سهم سالمندان است بلکه در کشورهای در حال توسعه نیز بخش بزرگی از جمعیت افراد را بالای 60 سال تشکیل میدهند و هر سال نسبت آن افزایش پیدا میکند.
در همین راستا با دکتر جلال مرادی، دکترای مدیریت آینده پژوهی سلامت و روانشناس، گفتگویی را داشتیم که در ادامه خواهید خواند:
اجتماعی جوان نداریم
مرادی در ابتدای این گفتگو به مبحث کشور سالمند پرداخت و گفت: بر اساس معیارها و شاخصههایی که در این رابطه وجود دارد کشور سالمند و یا محدوده سالمند به کشوری میگویند که بیش از 7 درصد از جمعیتش را سالمندان تشکیل داده باشد. کشور ما نیز در حال حاضر حدود 9 الی 10 درصد از جمعیتش را سالمندان تشکیل میدهند و برخلاف تصور مسئولین و برنامهریزان کشوری که اذعان میکنند اجتماع ما اجتماعی جوان است، اینطور نیست و در مقابل کشوری سالمند محسوب میشویم.
این پژوهشگر در ادامه به تقسیمبندیهایی که در خصوص سالمندان وجود دارد پرداخت و گفت: سالمندان به 3 دسته تقسیم میشوند؛ افراد 60 تا 69 ساله سالمند، 70 تا 79 ساله سالمند سالخورده و 80 سال بالاتر سالخوردهتر نامیده میشوند.
زیر ساختی برای حضور سالمندان در جامعه وجود ندارد
این روانشناس در خصوص مشکلاتی که برای سالمندان در کشور وجود دارد نیز عنوان کرد: در حال حاضر یکی از مشکلاتی که ما در ایران داریم این است که زیرساختی را برای حضور سالمندان نداریم همانطوری که زیرساختهای لازم برای معلولین و باقی اقشار جامعه وجود ندارد. برای مثال اگر نگاهی را به خیابانها بیاندازیم شاهد هستیم که حتی برای مادر و کودکی که در معبری حضور پیدا میکنند مناسب نیست و به راحتی نمیتوانند از کالسکه برای حمل کودک در پیادهروها استفاده کنند، چه برسد به سالمند سالخوردهای که قصد عبور از همان پیادهرو یا خیابان را دارد، در نتیجه مشکل محیطی را میتوان به عنوان اصلیترین مشکل سالمندان دانست.
او ادامه داد: زندگی دو گروه به سلامت آنان بستگی دارد و این دو گروه عبارتند از نوجوانان و سالمندان که برای نوجوانان بوستان امن و محل سرگرمی امن و برای سالمندان محیطی امن برای دسترسی به مایحتاج و امکان تفریح است که باید در دسترس باشد و همچنین از هیاهو به دور باشد.
این پژوهشگر در ادامه به عدم وجود زیر ساختهای فرهنگی برای سالمندان اشاره کرد و اظهار داشت: یک سالمند در دوران نو سالمندی یعنی بازه زمانی 60 الی 69 سالگی باید از امکان رفت و آمد درست و بیمه خدمات درمانی برخوردار باشد و همچنین باید بتواند به اصلیترین نیازهای خود دسترسی داشته باشد که در کنار آن احساس امنیت کند و پس از گذر از دوران نو سالمندی و ورود به دوران سالخوردگی به پرستار و مراقب نیاز دارد که بتواند این هزینهها را تامین کند اما متاسفانه بر اساس آمارهایی که وجود دارد نزدیک به یک میلیون سالمند سالخودره در کشور وجود دارند که پس از سالها زندگی باز هم مشغول به فعالیت و اشتغالند و نمیتوانند به صورت صحیح به سلامت خود بپردازند و استراحت کنند.
مرادی افزود: موارد گفته شده به این معنی است که زیر ساختهای فرهنگی لازم برای ادامه حیات افراد سالمند در داخل کشور وجود ندارند و آنان تا زمانی که به صورت کامل از کار افتاده می شوند باید کار و فعالیت کنند.
جامعه با سالمندان تنها روبرو است
این روانشناس در ادامه به سندروم آشیانه خالی اشاره کرد و بیان کرد: سندروم آشیانه خالی از جمله موضوعاتی است که در 55 سالگی شروع میشود که سالمندان باید به محیط اطراف از جمله به نزدیکان و موقعیتهای محیطی دسترسی داشته باشند. متاسفانه به دلیل رشد تکنولوژی و استفاده عموم مردم از وسایل ارتباطی روی بستر اینترنت، دیگر مانند گذشته شاهد دید و بازدید و سر زدن به بزرگترها و سالمندان نیستم و افراد فقط به تکنولوژی، پیام دادن و تلفن زدن اکتفا میکنند اما باید افراد بدانند سندروم آشیانه خالی فقط تلفن زدن نیست بلکه دید و بازدید است، بغل کردن و لمس کردن است. متاسفانه شاهد هستیم تنهایی سالمندان روز به روز افزایش می یابد و در لایههای مختلف جامعه نیز به وضوح قابل مشاهده است که باعث دوری آنان از عواطف شده و عاملی برای تنهایی هرچه بیشتر آنان شده است.
مرادی در خصوص باقی مشکلاتی که برای سالمندان وجود دارد نیز اظهار کرد: عدم وجود امکانات تکریم سالمندان، موضوع تامین مالی، بهداشت جسمی و بیمههای تکمیلی از جمله دیگر مشکلاتی است که گریبانگیر سالمندان است برای مثال سالمندی که برای درمان به یک مرکز خدمات درمانی مراجعه میکند با هزینههای سنگینی مواجه میشود و چون بیمههای درمانی در بیشتر مواقع هزینهها را متقبل نمیشود باید خود فرد با شرایط خاص سالخوردگی تمامی آن را پرداخت کند.
سالمندان پشتوانهای ندارند
این پژوهشگردر پایان نیز تصریح کرد: سیاستگذاران جامعه فکر میکنند که سالمندان پشتوانه دارند به همین دلیل بسیاری از قوانین در خصوص آنها را اختیاری میدانند و حتی در مواقعی نیز زشت میپندارند که شهرکی را تحت عنوان شهرک سالمندان احداث کنند تا سالمندانی که خواهان مراقبتند بتوانند در این شهرکها ساکن شوند و خدمات مورد نیاز خود را دریافت کنند. همچنین مراکز مراقبتهای روزانه را نیز در سطح شهر برای سالمندان نداریم و تفکر حاکم در خصوص نگهداری از سالمندان این است آنان به سرای سالمندان سپرده شوند.